فرناز ترابی؛ زهرا مرتضایی دارسرا
چکیده
تمرکز، در تیراندازی نقش مهمی دارد. برخی توانایی تمرکز را از استعدادهای طبیعی و ذاتی ورزشکاران دانستهاند، حال آنکه این تواناییها ذاتی نیست و مهارتهایی است که ورزشکاران میتوانند از طریق تمرین و آموختن بهدست آورند. یکی از راههای افزایش تمرکز، استفاده از تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم ...
بیشتر
تمرکز، در تیراندازی نقش مهمی دارد. برخی توانایی تمرکز را از استعدادهای طبیعی و ذاتی ورزشکاران دانستهاند، حال آنکه این تواناییها ذاتی نیست و مهارتهایی است که ورزشکاران میتوانند از طریق تمرین و آموختن بهدست آورند. یکی از راههای افزایش تمرکز، استفاده از تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم (tDCS) است. بدینمنظور به بررسی تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم بر تمرکز و رکورد تیراندازان تپانچه 16-26 سالۀ شهر اصفهان پرداخته شد. در پژوهش 30 آزمودنی (خانم و آقا) حضور داشتند که 15 نفر آنها در گروه تجربی و 15 نفر برای گروه کنترل انتخاب شدند. پیش از شروع کار از آزمودنیهای هر دو گروه پیشآزمون شامل تست استروپ و فرم کامل تیراندازی شامل 60 تیر با دستگاه اسکت گرفته شد و پس از آن افراد گروه تجربی تحت تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم از ناحیۀT3 و CZ به مدت 20 دقیقه با ولتاژ یک میلیآمپر در یک روز و به مدت 10 جلسه بهصورت مداوم قرار گرفتند. پس از پایان کار و گذشت 7 روز از همۀ آزمودنیها پسآزمون گرفته شد که همان موارد پیشآزمون بود. دادههای بهدستآمده با استفاده از SPSS و سپس تحلیل کوواریانس بررسی شد. در این تحقیق، سطح معناداری برای آمار بخش تمرکز 005/0 و برای آمار بخش رکورد 0001/0 بهدست آمد. نتایج بهدستآمده هم در آمار توصیفی و هم در آمار استنباطی با 05/0 >P نشاندهندۀ این بود که تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز بر تمرکز و رکورد تیراندازان تپانچه تأثیر معناداری داشته و بهبود یافته است.
فرناز ترابی؛ سیده متینه رضوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مهارت های حرکتی ظریف بر حرکات کلیشه ای کودکان مبتلا به اوتیسم 7تا 15 سال شهرستان خمین در سال 1399 انجام شد. در این مطالعه نیمه تجربی، 20 کودک مبتلا به اختلال اوتیسم به روش نمونه گیری در دسترس از مرکز توانبخشی اوتیسم ماندگار خمین انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه کنترل (تعداد 10نفر) با میانگین ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مهارت های حرکتی ظریف بر حرکات کلیشه ای کودکان مبتلا به اوتیسم 7تا 15 سال شهرستان خمین در سال 1399 انجام شد. در این مطالعه نیمه تجربی، 20 کودک مبتلا به اختلال اوتیسم به روش نمونه گیری در دسترس از مرکز توانبخشی اوتیسم ماندگار خمین انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه کنترل (تعداد 10نفر) با میانگین سنی ( 3/16± 10) و میانگین قد ( 23/42± 118) و میانگین وزن ( 7/16± 42) و گروه تجربی (تعداد 10نفر) با میانگین سنی (2/79± 12) و میانگین قد ( 34/67± 116) و میانگین وزن ( 8/34± 38) قرار گرفتند. گروه تجربی 15 جلسة 40 دقیقه ای(سه جلسه در هفته) آموزش مهارتهای حرکتی ظریف را دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت فعالیت های روزمره خود را انجام دادند. از آزمون اوتیسم گیلیام ( گارز) برای ارزیابی حرکات کلیشه ای استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون لون، کلوموگروف-اسمیرنف و واریانس چندمتغیره در سطح معناداری 01/0>P انجام گرفت. یافتهها نشان داد بین گروه تجربی و کنترل در کاهش حرکات کلیشهای تفاوت معناداری وجود دارد که در گروه تجربی این کاهش بیشتر از گروه کنترل بود (001/0=p). براساس نتایج بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت که یک دوره تمرینات مهارتهای حرکتی ظریف میتواند منجر به نتایج درمانی بهتر شود و حرکات کلیشهای را کاهش دهد.
فرناز ترابی؛ آذر آقایاری؛ شقایق برادران مطیع
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره فعالیت اسپارک بر سطح هورمون رشد و مهارت حرکتی پسران 7-4 سالۀ دارای اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی بود. روش بررسی: در این مطالعۀ نیمهتجربی، 20 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی (ADHD) به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از مهدهای کودک مناطق 2 و 5 شهر تهران انتخاب شدند. سپس آزمودنیها ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره فعالیت اسپارک بر سطح هورمون رشد و مهارت حرکتی پسران 7-4 سالۀ دارای اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی بود. روش بررسی: در این مطالعۀ نیمهتجربی، 20 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی (ADHD) به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از مهدهای کودک مناطق 2 و 5 شهر تهران انتخاب شدند. سپس آزمودنیها بهطور تصادفی در دو گروه کنترل (تعداد=10 نفر) و تجربی (تعداد=10 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 24 جلسه فعالیت اسپارک را دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت فعالیتهای روزمره خود را انجام دادند. بهمنظور سنجش میزان هورمون رشد نمونهگیری خونی از آزمودنیها قبل و بعد از مداخله صورت گرفت. از آزمون برونینکز- اوزرتسکی برای ارزیابی تبحر حرکتی استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری تی زوجی و کوواریانس در سطح معناداری 05/0 P< انجام گرفت. یافتهها نشان داد بین گروههای کنترل و تجربی در امتیاز مهارت حرکتی درشت و ظریف تفاوت معناداری وجود دارد که در گروه تجربی بالاتر از گروه کنترل بود (001/0P=). تفاوت معناداری در سطح هورمون رشد بین دو گروه مشاهده نشد (399/0P=). براساس نتایج بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت که یک دوره فعالیت اسپارک میتواند نقش مؤثری بر بهبود مهارت حرکتی ایفا کند و این بهبود با سطح هورمون رشد ارتباطی ندارد.
فرناز ترابی؛ ابوالفضل فراهانی؛ علی اربابی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار تعداد جلسات تمرین در هفته بر عوامل روانشناختی و حافظۀ سالمندان کمتحرک بود. به این منظور، 45 مرد سالمند کمتحرک با میانگین سنی 54/6±15/73 سال، قد 10/3±5/166 سانتیمتر، وزن 06/4±45/64 کیلوگرم و نمایۀ تودۀ بدنی (BMI) 51/1±49/23 کیلوگرم بر متر مربع داوطلبانه انتخاب شدند و با تمایل خود در دو گروه تمرین و یک ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار تعداد جلسات تمرین در هفته بر عوامل روانشناختی و حافظۀ سالمندان کمتحرک بود. به این منظور، 45 مرد سالمند کمتحرک با میانگین سنی 54/6±15/73 سال، قد 10/3±5/166 سانتیمتر، وزن 06/4±45/64 کیلوگرم و نمایۀ تودۀ بدنی (BMI) 51/1±49/23 کیلوگرم بر متر مربع داوطلبانه انتخاب شدند و با تمایل خود در دو گروه تمرین و یک گروه کنترل جای گرفتند. برنامۀ تمرینی هشتهفتهای در گروه دوجلسهای، شامل دویدن با شدت 55-40 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت هفتهای دو جلسه بود. آزمودنیهای گروه چهارجلسهای نیز از برنامۀ تمرینی با همان شدت برنامۀ تمرین گروه دوجلسهای؛ هفتهای چهار جلسه استفاده کردند. بهمنظور بررسی افسردگی، اضطراب، شادکامی و وضع حافظۀ آزمودنیها از آزمونهای افسردگی بک، اضطراب بک، شادکامی آکسفورد و حافظۀ وکسلر استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون آماری تی زوجی و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد (05/0P<). نتایج مطالعه، بهبود معناداری را در فاکتورهای روانشناختی و حافظه در گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل نشان داد (05/0P<). افرادی که چهار جلسه در هفته تمرین کرده بودند، از نظر فاکتورهای افسردگی، اضطراب، شادکامی و برخی از فاکتورهای حافظه بهبود بیشتری را نشان دادند. بهطور کلی میتوان گفت که اجرای هر دو برنامۀ تمرینی، سازگاری مفیدی را در پی داشته است و افزایش تعداد جلسات تمرین در بهبود فاکتورهای روانشناختی و حافظۀ سالمندان، تأثیر بیشتری دارد.
فرناز ترابی؛ پگاه رجبپور
چکیده
هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی آرایش تمرین مسدود، تصادفی، فزایندۀ تدریجی و کاهندۀ تدریجی بر اکتساب و یادداری انواع مختلف پاس بسکتبال (بالای سر، داخل سینه، بغل با دست برتر) در دختران 8 تا 10 سال است. بدین منظور 60 دانشآموز دختر کلاس دوم، سوم و چهارم ابتدایی داوطلبانه انتخاب و بهصورت تصادفی به چهار گروه مسدود، تصادفی، فزایندۀ تدریجی، ...
بیشتر
هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی آرایش تمرین مسدود، تصادفی، فزایندۀ تدریجی و کاهندۀ تدریجی بر اکتساب و یادداری انواع مختلف پاس بسکتبال (بالای سر، داخل سینه، بغل با دست برتر) در دختران 8 تا 10 سال است. بدین منظور 60 دانشآموز دختر کلاس دوم، سوم و چهارم ابتدایی داوطلبانه انتخاب و بهصورت تصادفی به چهار گروه مسدود، تصادفی، فزایندۀ تدریجی، کاهندۀ تدریجی تقسیم شدند. پس از اجرای پیشآزمون در هر مهارت، مرحلۀ اکتساب شامل پنج جلسه تمرین و هر جلسه 81 کوشش آغاز شد. گروه مسدود در هر جلسه هر مهارت را بهصورت 27 کوشش پشت سر هم انجام دادند. گروه تصادفی در هر جلسه با آرایش تصادفی سه مهارت مورد نظر را تمرین کردند و گروه فزایندۀ تدریجی در هر جلسه 27 کوشش اول را بهصورت مسدود، 27 کوشش دوم را بهصورت زنجیرهای و 27 کوشش سوم را بهصورت تصادفی تمرین کردند. گروه کاهندۀ تدریجی نیز در هر جلسه 27 کوشش اول را بهصورت تصادفی و 27 کوشش دوم را بهصورت زنجیرهای و 27 کوشش سوم را بهصورت مسدود تمرین کردند. آزمودنیها در پایان پروتکل تمرین 405 کوشش را انجام دادند. پس از پایان جلسۀ پنجم آزمون اکتساب گرفته شد و 3 روز پس از آن آزمون یادداری بهعمل آمد. نتایج نشان داد که در آزمون اکتساب و یادداری تفاوت معناداری بین میانگینها وجود ندارد و این تمرینات با سطح تداخلی متفاوت آثار شایان توجهی بر مراحل مختلف یادگیری نداشته است (05/0 P>).
فرناز ترابی؛ آذر آقایاری؛ سهیل دشت آبادی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر یک دوره آموزش مهارتهای پایۀ شنا بر مهارتهای حرکتی درشت کودکان پسر اوتیسمی 7 تا 11 سال بود. بدین منظور 20 کودک اوتیسمی با میانگین ± انحراف استاندارد سن 05/1±3/10 سال و شاخص تودۀ بدن 76/1±9/18 کیلوگرم بر متر مربع بهصورت تصادفی به دو گروه دهنفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. برنامۀ تمرینی شامل گرم کردن با حرکات ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر یک دوره آموزش مهارتهای پایۀ شنا بر مهارتهای حرکتی درشت کودکان پسر اوتیسمی 7 تا 11 سال بود. بدین منظور 20 کودک اوتیسمی با میانگین ± انحراف استاندارد سن 05/1±3/10 سال و شاخص تودۀ بدن 76/1±9/18 کیلوگرم بر متر مربع بهصورت تصادفی به دو گروه دهنفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. برنامۀ تمرینی شامل گرم کردن با حرکات کششی، آموزش و تمرین استاندارد شنا و حرکات توپی در خارج و داخل آب به مدت شش هفته در گروه تجربی اجرا شد. گروه کنترل نیز به فعالیتهای معمول میپرداختند. در آغاز و پایان پژوهش از هر دو گروه آزمون بهرۀ حرکتی درشت اولریخ 2 بهعمل آمد. یافتههای پژوهش نشان داد، برنامۀ تمرینی منتخب بر بهبود هر سه گروه مهارتهای دستکاری (40 درصد)، مهارتهای جابهجایی (31 درصد) و پایه (35 درصد) تأثیر معناداری داشته است (05/0P<). در همین راستا نیز تفاوت تغییرات پیش تا پسآزمون هر سه مهارت بین دو گروه معنادار است (05/0P<).
در نهایت بهنظر میرسد تمرینات شنا با تکیه بر مهارتهای دستکاری و جابهجایی قادر است آثار مفیدی بر تواناییهای حرکتی کودکان دچار اختلال اوتیسم داشته باشد.
فرناز ترابی؛ کیا رنجبر؛ زهرا سوری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عامل مداخلهگر بیرونی (انواع موسیقی) بر شاخصهای آمادگی جسمانی در پسران نوجوان است. به این منظور 30 پسر 9 تا 12 ساله با میانگین و انحراف استاندارد قد 40/2±8/133 سانتیمتر، وزن 97/2±6/35 کیلوگرم و شاخص تودة بدنی (BMI) 21/1±9/19 انتخاب شدند و با استفاده از روش تعادل مخالف در سه مرحلة اجرا در شرایط موسیقی ریتم ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عامل مداخلهگر بیرونی (انواع موسیقی) بر شاخصهای آمادگی جسمانی در پسران نوجوان است. به این منظور 30 پسر 9 تا 12 ساله با میانگین و انحراف استاندارد قد 40/2±8/133 سانتیمتر، وزن 97/2±6/35 کیلوگرم و شاخص تودة بدنی (BMI) 21/1±9/19 انتخاب شدند و با استفاده از روش تعادل مخالف در سه مرحلة اجرا در شرایط موسیقی ریتم تند، کند و کنترل (بدون موسیقی) به اجرای آزمونها پرداختند. از آزمونهای استقامت عضلانی، آزمونهای هماهنگی، چابکی و توان انفجاری استفاده شد. همچنین از موسیقی با ضرباهنگ تند ( bpm140- 135) و ضرباهنگ کند ( bpm120-115) استفاده شد. براساس تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بانفرنی تغییرات نتایج آزمونهای استقامت عضلانی شامل شنای سوئدی، دراز و نشست و پرس سینه در هر سه مرحله معنیدار است (05/0P<). نتایج شنای سوئدی در مرحلة موسیقی تند و کند نسبت به مرحلة کنترل بهبود معنیداری را نشان داد (74/237=26و1F). در مورد نتایج آزمون دراز و نشست (12/528=26و1F) و استقامت قدرتی (60/81=26و1F) در هر دو گروه مداخله نسبت به گروه کنترل تفاوت معنیداری مشاهده شد (05/0P<). تغییرات نتایج آزمون هماهنگی در مراحل آزمون معنیدار است (01/0=P). آزمودنیها در مرحلة کنترل و شرایط بدون موسیقی نسبت به دو مرحلة تجربی عملکرد بهتری را نشان دادند (05/0P<). در آزمون چابکی تفاوت معنیداری بین سه مرحلة موسیقی کند، تند و کنترل مشاهده نشد (05/0P>). آزمون توان انفجاری در مرحلة موسیقی تند نسبت به مرحلة کنترل و موسیقی کند تغییرات معنیداری را نشان داد (38/553=26و1F و 05/0P<). در نهایت گوش دادن به موسیقی هنگام اجراهای استقامتی و قدرتی موجب افزایش کارایی اجرا میشود. احتمالاً موسیقی ریتم تند نیز در جلوگیری از بروز خستگی مرکزی مؤثر است. از سوی دیگر با توجه به نتایج تحقیق حاضر، موسیقی از هر نوع بر اجرای آزمون هماهنگی اثر منفی میگذارد و بر چابکی تأثیری ندارد.
فرناز ترابی؛ محمود شیخ؛ علی محمد صفانیا
دوره 3، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 23-42
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر انگیختگی با حضور مؤلفههای انگیزشی تماشاگر و موسیقی و مقایس? این مؤلفهها بر اجرا و یادگیری مهارت مداوم دریبل بسکتبال بود. به این منظور 36 دختر سالم غیرورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن 23/2 ± 8/21 سال، قد 19/6 ± 4/163 سانتیمتر، وزن 13/10 ± 5/57 کیلوگرم، بهصورت تصادفی به سه گروه تماشاگر (12 نفر)، موسیقی (12 ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر انگیختگی با حضور مؤلفههای انگیزشی تماشاگر و موسیقی و مقایس? این مؤلفهها بر اجرا و یادگیری مهارت مداوم دریبل بسکتبال بود. به این منظور 36 دختر سالم غیرورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن 23/2 ± 8/21 سال، قد 19/6 ± 4/163 سانتیمتر، وزن 13/10 ± 5/57 کیلوگرم، بهصورت تصادفی به سه گروه تماشاگر (12 نفر)، موسیقی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. برنام? تمرین در مرحل? اکتساب شامل دریبل از بین موانع بسکتبال هریسون به مدت 6 هفته تمرین بود که هر هفته سه جلسه و هر جلسه 30 ثانیه با حضور مؤلفههای انگیزشی در گروههای مجزا برگزار شد. امتیاز آزمون دریبل بسکتبال در هر جلسه ثبت و سپس پسآزمون گرفته شد و در نهایت بعد از دو هفته بیتمرینی آزمون یادداری در شرایط یکسان و پس از 24 ساعت آزمون انتقال مشابه شرایط واقعی مسابقه و با حضور تمام مؤلفهها (موسیقی و تماشاگر) بهعمل آمد. از شاخص ضربان قلب استراحت جهت همسانی سطح پایه انگیختگی در آزمودنیها استفاده شد. نتایج با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یکسویه، آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی بن فرنی تجزیهوتحلیل شدند. نتایج نشان داد که در هر سه گروه یادگیری مهارت در مرحل? اکتساب پیشرفته داشته است. همچنین تفاوت معنیداری در امتیاز مهارت دریبل بسکتبال بین سه گروه در مرحل? اکتساب مشاهده شد (0001/0 = P) که این تفاوت به نفع گروه کنترل بود، یعنی گروههای انگیزشی تماشاگر و موسیقی عملکرد ضعیفتری در پسآزمون مرحل? اکتساب نشان دادند. اما در آزمون یادداری و انتقال، نتایج به سود گروه موسیقی و تماشاگر بود. به این صورت که در آزمودن یادداری گروه تماشاگر بیشترین امتیاز را کسب کرد و در آزمون انتقال دو گروه موسیقی و تماشاگر امتیاز بیشتر و معناداری از لحاظ آماری نسبت به گروه کنترل بهدست آوردند (0001/0 = P).
فرناز ترابی؛ محمود شیخ؛ الهه عرب عامری؛ رسول حمایت طلب؛ فضل الله باقرزاده
دوره 1، شماره 3 ، دی 1388، ، صفحه 65-82
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، مقایسة تاثیر تماشاگر و موسیقی بر اجرا و یادگیری پرتاب آزاد بسکتبال است. به این منظور 36 دختر سالم غیرورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن (59/1±8/22 سال)، قد (63/5±1/163 سانتیمتر) و وزن (06/7±5/54 کیلوگرم) به صورت تصادفی به سه گروه تماشاگر (12 نفر)، موسیقی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. برنامة تمرین در مرحلة اکتساب شامل پرتاب ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، مقایسة تاثیر تماشاگر و موسیقی بر اجرا و یادگیری پرتاب آزاد بسکتبال است. به این منظور 36 دختر سالم غیرورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن (59/1±8/22 سال)، قد (63/5±1/163 سانتیمتر) و وزن (06/7±5/54 کیلوگرم) به صورت تصادفی به سه گروه تماشاگر (12 نفر)، موسیقی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. برنامة تمرین در مرحلة اکتساب شامل پرتاب آزاد بسکتبال به مدت 6 هفته تمرین، در هر هفته سه جلسه و در هر جلسه 15 کوشش با حضور مؤلفه های انگیزشی در گروه های مجزا برگزار شد. امتیاز آزمون پرتاب آزاد بسکتبال در هر جلسه ثبت و سپس پس آزمون گرفته شد، در نهایت بعد از دو هفته بی تمرینی آزمون یادداری در شرایط یکسان برای تمام گروه ها و پس از 24 ساعت آزمون انتقال در شرایط جدید (متفاوت از شرایط تمرین) به عمل آمد. از شاخص ضربان قلب برای همسانی سطح پایة انگیختگی آزمودنی ها و در حین تمرین به منظور اطمینان از رسیدن به سطح مطلوب انگیختگی استفاده شد. نتایج با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک سویه، آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرنی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که در هر سه گروه یادگیری مهارت در مرحلة اکتساب پیشرفت کرده است و تفاوت معنی داری در امتیاز پرتاب آزاد بسکتبال بین سه گروه در مرحلة اکتساب مشاهده نشد (145/0 = P). اما در آزمون یادداری و انتقال، نتایج به سود گروه موسیقی و تماشاگر بود، به این صورت که در آزمون یادداری گروه موسیقی بیشترین امتیاز را کسب کرد و در آزمون انتقال دو گروه موسیقی و تماشاگر امتیاز بالاتر معناداری از لحاظ آماری نسبت به گروه کنترل به دست آوردند (000/0 = P).