زهرا نقی زاده؛ احمدرضا موحدی؛ مهدی نمازی زاده؛ مطهره میردامادی
چکیده
استفاده از تحریک جریان مستقیم جمجمهای (tDCS) برای بهبود حالات خلقی، یادگیری دروس، بازتوانی همواره سالها مورد توجه بوده و آزمایش کاربرد آن در اجرای مهارتهای واقعی ورزشی در مرحلۀ ابتدایی است. در این مطالعه تأثیر tDCS آندی بر اجرای مهارت پرتاب منطقهای در بسکتبالیستهای ماهر بررسی شد. این پژوهش از نوع نیمهتجربی است و با طرح تکرار ...
بیشتر
استفاده از تحریک جریان مستقیم جمجمهای (tDCS) برای بهبود حالات خلقی، یادگیری دروس، بازتوانی همواره سالها مورد توجه بوده و آزمایش کاربرد آن در اجرای مهارتهای واقعی ورزشی در مرحلۀ ابتدایی است. در این مطالعه تأثیر tDCS آندی بر اجرای مهارت پرتاب منطقهای در بسکتبالیستهای ماهر بررسی شد. این پژوهش از نوع نیمهتجربی است و با طرح تکرار سنجش با دو گروه کنترل و شم انجام گرفت. 26 بازیکن بسکتبالیست مرد ماهر بهطور تصادفی در دو گروه تجربی و شم قرار گرفتند و به مدت 3 جلسه در 3 روز متوالی تحت مداخلۀ tDCS قرار گرفتند. شرکتکنندگان الگوی نورانی مهارت پرتاب منطقهای بسکتبال مربوط به دو بازیکن نخبه را مشاهده کردند. بعد از آن، شرکتکنندگان گروه تجربی به مدت 20 دقیقه tDCS با شدت یک و نیم میلیآمپر در محل قشر پیشحرکتی دریافت کردند، درحالیکه برای گروه شم تحریک ساختگی ایجاد شد. پس از مداخله، شرکتکنندگان هر دو گروه به اجرای مهارت پرتاب منطقهای پرداختند. پسآزمون و پیگیری بهترتیب یک و هفت روز پس از مداخله اخذ شد. از آزمون تحلیل واریانس مختلط دوعاملی، t مستقل و t همبسته برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها نشان داد که tDCS تفاوتی در اجرای مهارت بین دو گروه در مرحلۀ مداخله ایجاد نکرد، ولی در مرحلۀ آزمون موجب بهبود چشمگیر مهارت در گروه تجربی در برابر گروه شم شد. یافتهها نشان میدهد که tDCS این پتانسیل را دارد که بهعنوان مداخلۀ مفید برای بهبود اجرای مهارت پرتاب منطقهای در بسکتبال مورد توجه قرار گیرد.
ابوالفضل اسماعیلی؛ شیلا صفوی همامی؛ احمدرضا موحدی
چکیده
هدف این پژوهش تعیین اثر سطح مهارت بر اجرای مهارت دریبل فوتبال در شرایط انسداد تحتفشار بود. 20 بازیکن ماهر عضو تیم فوتبال دانشگاه و 20 دانشجوی مبتدی تربیتبدنی عمومی (فوتبال) را اخذ کرده بودند (دامنه سنی 25-18 سال) در این تحقیق شرکت کردند. با استفاده از آزمون ایگلی مهارت دریبل فوتبال در دو مرحله بدون فشار و در شرایط فشار ترکیبی اجرا شد. در ...
بیشتر
هدف این پژوهش تعیین اثر سطح مهارت بر اجرای مهارت دریبل فوتبال در شرایط انسداد تحتفشار بود. 20 بازیکن ماهر عضو تیم فوتبال دانشگاه و 20 دانشجوی مبتدی تربیتبدنی عمومی (فوتبال) را اخذ کرده بودند (دامنه سنی 25-18 سال) در این تحقیق شرکت کردند. با استفاده از آزمون ایگلی مهارت دریبل فوتبال در دو مرحله بدون فشار و در شرایط فشار ترکیبی اجرا شد. در پژوهش حاضر برای ایجاد شرایط فشار از ترکیب دو نوع فشار، ایجاد رقابت بین شرکتکنندگان و دوربین فیلمبرداری استفاده گردید. بهمنظوراطمینان از اعمال شرایط فشار، سطح اضطراب رقابتی با استفاده از نسخه دوم سیاهه اضطراب رقابتی-حالتی و تعداد ضربان قلب شرکتکنندگان اندازهگیری شد. برای تحلیل دادهها، از روش تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر برای مقایسه میانگین امتیازات و همچنین از آزمون t مستقل برای مقایسه میانگین امتیازات دو گروه در شرایط بدون فشار و آزمون t همبسته جهت مقایسه میانگین امتیازات دو گروه در شرایط بدون فشار و تحت فشار ترکیبی استفاده شد (05/0P≤). نتایج نشان داد عملکرد گروه ماهر در شرایط فشار افت و عملکرد گروه مبتدی در شرایط فشار بهبود یافت. این احتمال وجود دارد که شرایط فشار در گروه مبتدی سبب افزایش تلاش برای اجرای بهتر و در نتیجه بهبود عملکرد شد. همینطور شاید بتوان گفت نقش انگیزشی شرایط فشار باعث بهبود عملکرد در افراد مبتدی شده است. در افراد ماهر نیز احتمال میرود درگیر سازوکارهای تمرکز بر مهارت میشوند و ظرفیت کمتری از منبع توجه را در اختیار اجرای مهارت قرار میدهند که شواهدی تجربی در تأیید تئوری نظارت آشکار میباشد.
محدثه محمدی؛ احمدرضا موحدی؛ حمید صالحی؛ شیلا صفوی همامی
چکیده
هدفگزینی از جمله مؤلفههای انگیزشی است که برای بهبود یادگیری مهارتهای ورزشی بهکار میرود. هدف از تحقیق حاضر، تعیین تأثیر هدفگزینی آسان و دشوار بر اکتساب و یادگیری پرتاب آزاد بسکتبال در دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر بود. نمونۀ این پژوهش 21 نفر از دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر 13 – 8 سال شهر اصفهان بودند ...
بیشتر
هدفگزینی از جمله مؤلفههای انگیزشی است که برای بهبود یادگیری مهارتهای ورزشی بهکار میرود. هدف از تحقیق حاضر، تعیین تأثیر هدفگزینی آسان و دشوار بر اکتساب و یادگیری پرتاب آزاد بسکتبال در دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر بود. نمونۀ این پژوهش 21 نفر از دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر 13 – 8 سال شهر اصفهان بودند که در دو گروه هدفگزینی آسان و دشوار قرار گرفتند. شرکتکنندگان 9 جلسه به اکتساب تکلیف ملاک پرداختند. آزمون پرتاب آزاد بسکتبال بهعنوان ابزار پژوهش استفاده شد. پیشآزمون قبل از جلسات اکتساب و آزمونهای اکتساب در طول جلسات اکتساب و آزمونهای یادداری فوری و تأخیری بهترتیب پس از 2 و 10 روز بیتمرینی برگزار شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس و اندازههای تکراری و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد گروه هدفگزینی آسان در مراحل اکتساب و یادداری، بهبود معنادار اجرا داشتند (P< 0.05)، درحالیکه گروه هدفگزینی دشوار بهبودی اجرا نشان ندادند. یافتهها، استفاده از هدفگزینی آسان بهجای هدفگزینی دشوار را برای آموزش پرتاب آزاد بسکتبال به کودکان کمتوان ذهنی پیشنهاد میکند.
زهرا ملاکریمی؛ احمدرضا موحدی؛ سید محمد مرندی؛ فاطمه بهرامی
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و مطالعۀ تأثیر تمرینات با توپ سوئیسی بر بهبود کارکرد حسی- حرکتی سه پسر مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. در این پژوهش از روش مورد منفرد استفاده شد. سه شرکتکنندۀ دچار اختلالات طیف اوتیسم تمرینات توپ سوئیسی را به مدت نه هفته انجام دادند. تغییر در نمرههای خردهآزمون حیطۀ حسی- حرکتی از طریق آزمون عصب روانشناختی ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و مطالعۀ تأثیر تمرینات با توپ سوئیسی بر بهبود کارکرد حسی- حرکتی سه پسر مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. در این پژوهش از روش مورد منفرد استفاده شد. سه شرکتکنندۀ دچار اختلالات طیف اوتیسم تمرینات توپ سوئیسی را به مدت نه هفته انجام دادند. تغییر در نمرههای خردهآزمون حیطۀ حسی- حرکتی از طریق آزمون عصب روانشناختی نپسی در طول مداخله و دو هفته پس از پایان مداخله در توالیهای یکهفتهای اندازهگیری شد و در پایان پس از دو ماه دوباره از شرکتکنندگان آزمون گرفته شد. مداخلۀ مورد نظر در مورد هر سه شرکتکننده اثربخش بود (با PND 100% برای شرکتکنندۀ اول و 78/77 درصد برای شرکتکنندههای دوم و سوم) و این کاهش دو هفته پس از مداخله پایدار ماند. یافتههای پژوهش نشان داد تمرینات با توپ سوئیسی موجب بهبود چشمگیر کارکرد حسی- حرکتی پسران مبتلا به اوتیسم میشود.
احمدرضا موحدی؛ عباس بهرام؛ سحر بردبار
چکیده
هدف از مطالعۀ حاضر، بررسی تأثیر شیوههای مختلف خودگفتاری انگیزشی، آموزشی و ترکیبی بر اکتساب و یادگیری یک تکلیف ادراکی حرکتی (دارت) و خودکارامدی جسمانی در دانشآموزان دختر 18-13 ساله بود. 48 دانشآموز دختر با میانگین سنی 46/15 سال که در پرتاب دارت مبتدی بودند، داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنیها پس از شرکت در جلسۀ آموزشی و ...
بیشتر
هدف از مطالعۀ حاضر، بررسی تأثیر شیوههای مختلف خودگفتاری انگیزشی، آموزشی و ترکیبی بر اکتساب و یادگیری یک تکلیف ادراکی حرکتی (دارت) و خودکارامدی جسمانی در دانشآموزان دختر 18-13 ساله بود. 48 دانشآموز دختر با میانگین سنی 46/15 سال که در پرتاب دارت مبتدی بودند، داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنیها پس از شرکت در جلسۀ آموزشی و پیشآزمون به چهار گروه 12 نفری شامل گروههای خودگفتاری انگیزشی، آموزشی، انگیزشی-آموزشی و تمرین جسمانی تقسیم شدند. دورۀ مداخله شامل 10 جلسه اکتساب، دو جلسه آزمون یادداری و یک جلسه آزمون انتقال بود. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یکراهه و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که در مراحل اکتساب، یادداری فوری و یادداری تأخیری شیوههای خودگفتاری ترکیبی (انگیزشی-آموزشی) و آموزشی بیشتر از خودگفتاری انگیزشی و تمرین جسمانی به بهبود عملکرد پرتاب دارت در نوجوانان 18-13 ساله منجر شد. در مرحلۀ انتقال بهترین عملکرد مربوط به شیوۀ خودگفتاری آموزشی بود و سه شیوۀ دیگر به یک اندازه عملکرد داشتند. همچنین نتایج نشان داد که مداخلههای مختلف اثر معناداری بر خودکارامدی جسمانی افراد نداشت.
فریده شفعتی؛ احمدرضا موحدی؛ حمید صالحی
چکیده
مهارتهای حرکتی پایه، عنصر اصلی رشد حرکتیاند و به دو گروه مهارت حرکتی درشت و ظریف تقسیم میشوند. هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تمرینات تعادلی با توپ سوئیسی بر مهارت حرکتی درشت کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیشفعالی بود. شرکتکنندگان در پژوهش سه کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیشفعالی نوع ترکیبی، در ردۀ سنی 8-6 سال ...
بیشتر
مهارتهای حرکتی پایه، عنصر اصلی رشد حرکتیاند و به دو گروه مهارت حرکتی درشت و ظریف تقسیم میشوند. هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تمرینات تعادلی با توپ سوئیسی بر مهارت حرکتی درشت کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیشفعالی بود. شرکتکنندگان در پژوهش سه کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیشفعالی نوع ترکیبی، در ردۀ سنی 8-6 سال بودند. این پژوهش یک مطالعۀ موردی با طرح خط پایۀ چندگانه بود. شرکتکنندگان به مدت 9 هفته تحت تمرین با توپ سوئیسی قرار گرفتند. با کاربرد طرح خط پایۀ چندگانه، تغییر در مهارت حرکتی درشت شرکتکنندگان در توالیهای یکهفتهای بررسی شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامۀ کانرز فرم 48 سؤالی والدین و آزمون تبحر حرکتی برونینکس - اوزرتسکی بود. یافتههای پژوهش براساس تحلیل دیداری و شاخصهای آمار توصیفی تجزیهوتحلیل شد. تجزیهوتحلیل یافتهها نشان داد مداخلۀ مورد نظر در بهبود مهارت حرکتی درشت سه شرکتکننده اثربخش بوده است (با درصد دادههای ناهمپوش (PND) برابر با 100 درصد برای هر سه شرکتکننده). نتایج پژوهش حاضر بیانگر تأثیر مثبت تمرینات تعادلی با توپ سوئیسی در بهبود مهارت حرکتی درشت کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیشفعالی است.
مریم نظری؛ احمدرضا موحدی؛ شیلا صفوی همامی
چکیده
در پژوهش حاضر تأثیر ترکیبهای مختلف موسیقی و حرکات هماهنگ بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان عقبماندۀ ذهنی آموزشپذیر بررسی شد. به این منظور 40 کودک کمتوان ذهنی پسر 8 تا 14 ساله، بهطور تصادفی در چهار شیوۀ تمرینی شامل حرکات هماهنگ با زمینۀ موسیقی گام ماژور (ریتم سریع)، حرکات هماهنگ با زمینۀ موسیقی گام مینور (ریتم کند)، حرکات هماهنگ بدون ...
بیشتر
در پژوهش حاضر تأثیر ترکیبهای مختلف موسیقی و حرکات هماهنگ بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان عقبماندۀ ذهنی آموزشپذیر بررسی شد. به این منظور 40 کودک کمتوان ذهنی پسر 8 تا 14 ساله، بهطور تصادفی در چهار شیوۀ تمرینی شامل حرکات هماهنگ با زمینۀ موسیقی گام ماژور (ریتم سریع)، حرکات هماهنگ با زمینۀ موسیقی گام مینور (ریتم کند)، حرکات هماهنگ بدون زمینۀ موسیقی، و بدون تمرین- بدون موسیقی (کنترل) قرار گرفتند. برای اندازهگیری مشکلات رفتاری، از سیاهۀ راتر- نسخۀ والدین (فرم آ) استفاده شد. پیشآزمون قبل از دورۀ پژوهش و پسآزمون پس از دوازده هفته تمرین ( 36 جلسه) گرفته شد. برای تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. نتایج نشان داد که شیوۀ تمرینی "حرکات هماهنگ همراه با موسیقی گام ماژور" مشکلات رفتاری کودکان را بهطور معناداری (05/0>P) کاهش داد؛ اما شیوههای تمرینی "حرکات هماهنگ با زمینۀ موسیقی گام مینور" و " حرکات هماهنگ بدون زمینۀ موسیقی" کاهش معناداری در مشکلات رفتاری کودکان عقبماندۀ ذهنی ایجاد نکرد. در طول دورۀ پژوهش تغییر چشمگیر در نمرههای مشکلات رفتاری شرکتکنندگان گروه کنترل دیده نشد.
مریم پروین؛ احمدرضا موحدی؛ سالار فرامرزی
چکیده
در تحقیق حاضر تأثیر بازیهای کودکانۀ جسمانی بر میزان کمرویی دانشآموزان دختر دبستانی بررسی شد. شرکتکنندگان 33 دانشآموز دختر 9 تا 11 سال بودند که تصادفی به دو گروه تجربی (18 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی بازیهای منتخب کودکانۀ جسمانی را به مدت 8 هفته، هفتهای دو جلسه انجام دادند و گروه کنترل هیچ بازی جسمانی را تجربه نکردند. ...
بیشتر
در تحقیق حاضر تأثیر بازیهای کودکانۀ جسمانی بر میزان کمرویی دانشآموزان دختر دبستانی بررسی شد. شرکتکنندگان 33 دانشآموز دختر 9 تا 11 سال بودند که تصادفی به دو گروه تجربی (18 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی بازیهای منتخب کودکانۀ جسمانی را به مدت 8 هفته، هفتهای دو جلسه انجام دادند و گروه کنترل هیچ بازی جسمانی را تجربه نکردند. کمرویی، قبل و بعد از مداخلۀ پژوهشی اندازهگیری شد. برای اندازهگیری کمرویی از پرسشنامۀ کمرویی کودکان کروزیر (1995) و برای تحلیل دادهها از آزمون آماری t استفاده شد. نتایج نشان داد بازیهای کودکانۀ جسمانی به بهبود معنادار در میزان کمرویی شرکتکنندگان گروه تجربی منجر شد ( (P< .001درحالیکه تغییری در نمرۀ کمرویی شرکتکنندگان گروه کنترل در طول دورۀ پژوهشی مشاهده نشد. یافتههای پژوهش حاضر به دستاندرکاران تعلیم و تربیت یادآوری میکند که از بازیهای کودکانۀ جسمانی میتوان بهعنوان روش مداخلۀ مناسب برای بهبود کمرویی کودکان دبستانی استفاده کرد.
فاطمه بهرامی؛ احمدرضا موحدی؛ سیدمحمد مرندی؛ احمد عابدی
چکیده
هدف اصلی از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرین دو تکنیک کاراته بر کاهش رفتارهای قالبی سه پسر 5 سالة درخودفرورفته است. شرکت کنندگان شامل سه پسر 5 سالة مبتلا به اختلال در خودفرورفتگی بودند. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش حاضر دو تکنیک کاراته (زوکی و مای گری) را به مدت 12 هفته تمرین کردند. مقدار تغییر ...
بیشتر
هدف اصلی از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرین دو تکنیک کاراته بر کاهش رفتارهای قالبی سه پسر 5 سالة درخودفرورفته است. شرکت کنندگان شامل سه پسر 5 سالة مبتلا به اختلال در خودفرورفتگی بودند. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش حاضر دو تکنیک کاراته (زوکی و مای گری) را به مدت 12 هفته تمرین کردند. مقدار تغییر در شدت بروز رفتارهای قالبی در طول فرایند مداخله و همچنین در طول یک ماه پس از پایان مداخله در توالی های یک هفته ای از طریق مقیاس رتبه بندی در خودفرورفتگی گیلیام – ویرایش دوم اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد که مطابق با تحلیل دیداری نمودار داده ها بر اساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری، مداخلة مورد نظر در مورد هر سه شرکت کننده اثربخش بوده است (با PND100 درصد برای شرکت کنندگان اول و سوم و 50 درصد برای شرکت کنندة دوم) و این کاهش بعد از یک ماه از پایان مداخلة پایدار باقی ماند. نتایج پژوهش حاضر مشخص ساخت که آموزش تکنیک های کاراته به کودکان درخودفرورفته رفتارهای قالبی آنها را به طور پایداری کاهش می دهد.