مهدی شهبازی؛ ابوالفضل شایان؛ علی صمدی؛ زهرا نعمتی
چکیده
شواهد بسیاری از مطالعات انسانی و حیوانی وجود دارد، مبنی بر اینکه ورزش تأثیرات سودمندی بر سیستم عصبی مرکزی و شناخت دارد. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر فعالیت ورزشی مقاومتی بر حافظه و سازوکارهای احتمالی این اثر، یعنی عوامل نوروتروفیکی دانشجویان کمتحرک بود. بدین منظور 30 دانشجوی کمتحرک (میانگین سنی 6/1±8/23 سال)، بهصورت ...
بیشتر
شواهد بسیاری از مطالعات انسانی و حیوانی وجود دارد، مبنی بر اینکه ورزش تأثیرات سودمندی بر سیستم عصبی مرکزی و شناخت دارد. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر فعالیت ورزشی مقاومتی بر حافظه و سازوکارهای احتمالی این اثر، یعنی عوامل نوروتروفیکی دانشجویان کمتحرک بود. بدین منظور 30 دانشجوی کمتحرک (میانگین سنی 6/1±8/23 سال)، بهصورت تصادفی به دو گروه مقاومتی و کنترل تقسیم شدند، و بعد از نمونهگیری خونی و آزمون حافظه، تمرینات خود را براساس پروتکل تمرین مقاومتی، به مدت پنج هفته ادامه دادند. در پایان، آزمون حافظه و نمونهگیری خونی، بهمنظور حذف آثار موقت تمرین، حداقل 48 ساعت پس از آخرین جلسۀ تمرین بهعمل آمد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای تحلیل کوواریانس و ضریب همبستگی پیرسون، در سطح معناداری 05/0> P استفاده شد. نتایج نشان داد تمرین به پیشرفت معنادار نمرۀ حافظه منجر شد (05/0>P)؛ هرچند میزان BDNF پیشرفت شایان توجهی در اثر تمرین داشت، بیان هیچیک از عوامل نوروتروفیکی تحت تأثیر تمرین قرار نگرفت (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد همبستگی بین تغییرات نمرۀ حافظه و بیان هیچیک از عوامل نوروتروفیکی از نظر آماری معنادار نبود (05/0>P). یافتههای این تحقیق نشان داد فعالیت ورزشی میتواند به بهبود حافظه منجر شود.
ابوالفضل شایان؛ فضل اله باقرزاده؛ مهدی شهبازی؛ سیروس چوبینه
چکیده
تقریباً همة ما به نقش پررنگ فعالیت ورزشی در بسیاری از جنبههای زندگی روزمره و تا حدودی عملکردهای شناختی آگاهیم، ولی مسئلهای که اخیراً ذهن محققان را درگیر کرده، بررسی تأثیر انواع مختلف فعالیتهای ورزشی بر عملکردهای شناختی و از طرف دیگر سازوکارهای واسطهای این اثر است. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر دو نوع فعالیت ...
بیشتر
تقریباً همة ما به نقش پررنگ فعالیت ورزشی در بسیاری از جنبههای زندگی روزمره و تا حدودی عملکردهای شناختی آگاهیم، ولی مسئلهای که اخیراً ذهن محققان را درگیر کرده، بررسی تأثیر انواع مختلف فعالیتهای ورزشی بر عملکردهای شناختی و از طرف دیگر سازوکارهای واسطهای این اثر است. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر دو نوع فعالیت ورزشی استقامتی و مقاومتی بر میزان توجه و عامل رشد عصبی مشتقشده از مغز (BDNF) دانشجویان کمتحرک بود. به این منظور از میان دانشجویان دانشگاه تهران، 46 دانشجوی کمتحرک (میانگین سنی 8/1 ± 3/24)، براساس پیشآزمون استروپ در سه گروه استقامتی، مقاومتی و کنترل توزیع شدند و بعد از نمونهگیری خونی، تمرینات خود را براساس پروتکل تمرین استقامتی و مقاومتی مخصوص به خود، به مدت 5 هفته ادامه دادند. در پایان، آزمون استروپ و نمونهگیری خونی، بهمنظور حذف آثار موقت تمرین، حداقل 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین بهعمل آمد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای کلوموگروف – اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن توزیع دادهها، از تی زوجی، تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون تعقیبی دانت و ضریب همبستگی پیرسون، در سطح معناداری 05/0 P≤ استفاده شد. نتایج نشان داد پیشرفت معناداری در زمان پاسخ به آزمون استروپ در هر دو گروه استقامتی و مقاومتی رخ داده است، ولی بیان BDNF فقط در گروه استقامتی بهصورت معناداری افزایش یافت (05/0 P<). در مورد هیچ یک از متغیرها، گروه کنترل پیشرفتی از خود نشان نداد (05/0 P>). همچنین نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین اثرگذاری دو فعالیت ورزشی استقامتی و مقاومتی، بر زمان پاسخ به آزمون استروپ و همچنین بیان BDNF وجود نداشت (05/0 P<). همبستگی بین تغییرات زمان پاسخ به آزمون استروپ و بیان BDNF نیز از نظر آماری معنادار نبود (05/0 P>). بهطور کلی یافتههای این تحقیق نشان داد که فعالیت ورزشی میتواند به بهبود عملکردهای شناختی منجر شود، ولی در پاسخ به اینکه چه فعالیتی مثمرثمرتر است، تفاوت معناداری بین فعالیت استقامتی و مقاومتی مشاهده نشد.
ابوالفضل شایان؛ داود حومنیان؛ حسین عابدینی پاریزی؛ جمال فاضل کلخوران
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تعاملی شیوه های مختلف نمایش ویدیوئی و نوع بازخورد بر اجرا و یادگیری مهارت پرتاب دارت بود. 90 آزمودنی به صورت تصادفی در 6 گروه بازخورد خودکنترل، آزمونگر کنترل و جفت شده قرار گرفتند که یکی از دو الگوی ماهر یا الگوی از خود را دریافت می کردند. سه گروهی که الگوی ماهر را مشاهده کردند، ابتدا و در فاصله های استراحت، ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تعاملی شیوه های مختلف نمایش ویدیوئی و نوع بازخورد بر اجرا و یادگیری مهارت پرتاب دارت بود. 90 آزمودنی به صورت تصادفی در 6 گروه بازخورد خودکنترل، آزمونگر کنترل و جفت شده قرار گرفتند که یکی از دو الگوی ماهر یا الگوی از خود را دریافت می کردند. سه گروهی که الگوی ماهر را مشاهده کردند، ابتدا و در فاصله های استراحت، اجرای پرتاب یکی از اعضای تیم ملی پرتاب دارت را ملاحظه کردند، درحالی که گروه های مشاهدة الگوی از خود، اجرای خود را مشاهده کردند. گروه های خودکنترل، در حین اجرا از آزمونگر درخواست بازخورد می کردند، گروه های جفت شده، در کوشش هایی که گروه خودکنترل در خواست بازخورد کرده بودند، بازخورد دریافت می کردند و گروه های آزمونگر کنترل به صلاحدید آزمونگر بازخورد می گرفتند. تمرین طی 6 روز انجام گرفت و آزمون یادداری و انتقال، 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین برگزار شد. روش تحقیق نیمه تجربی بود و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون های تعقیبی توکی و بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد پیشرفت از مرحلة پیش آزمون به مراحل اکتساب، یادداری و انتقال در هر شش گروه رخ داده است. فارغ از نقش بازخورد، تفاوتی بین الگوی ماهر و الگوی از خود در هیچ یک از مراحل وجود نداشت. از طرفی بازخورد آزمونگر کنترل در اکتساب سودمندی بیشتر از دو نوع بازخورد دیگر داشت، ولی در یادداری و انتقال بازخورد خود کنترل بهتر بود. تحلیل بیشتر نتایج نشان داد افرادی که بازخوردی خودکنترل دریافت کردند، زمانی که الگوی از خود را مشاهده کرده بودند، یادگیری بیشتری در آنها نسبت به گروه های دیگر رخ داد. برتری گروه الگوی از خود – بازخورد خودکنترل را می توان به تأثیر فرایندهای انگیزشی حاصل از این تعامل و نیز همخوانی بیشتر این نوع بازخورد با نیاز آزمودنی ها نسبت داد.