فاطمه رضایی؛ فضل اله باقرزاده؛ محمد حسین صادق زاده
چکیده
سرسختی ذهنی، عبارت است از توانایی افزایش جریان انرژی مثبت هنگام مواجهه با سختیها. هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ سرسختی ذهنی کوهنوردان زن و مرد ماهر و مبتدی بود. 130 کوهنورد بهطور تصادفی ساده در قالب کوهنوردان ماهر و مبتدی انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامۀ سرسختی ذهنی شیرد، گلبی و ون ورش و برای تحلیل دادهها از تحلیل ...
بیشتر
سرسختی ذهنی، عبارت است از توانایی افزایش جریان انرژی مثبت هنگام مواجهه با سختیها. هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ سرسختی ذهنی کوهنوردان زن و مرد ماهر و مبتدی بود. 130 کوهنورد بهطور تصادفی ساده در قالب کوهنوردان ماهر و مبتدی انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامۀ سرسختی ذهنی شیرد، گلبی و ون ورش و برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی LSD در سطح معناداری 05/0≥P استفاده شد .نتایج نشان داد که اثر اصلی تبحر معنادار نبوده و اثر اصلی جنسیت و تعامل جنسیت و تبحر معنادار بود. با تجزیهوتحلیل بیشتر دادهها معلوم شد که بیشترین میانگین مربوط به کوهنوردان مرد ماهر در مؤلفۀ اطمینان و کمترین میانگین بهدستآمده مربوط به کوهنوردان زن مبتدی در مؤلفه کنترل بود. همچنین کوهنوردان مرد ماهر به شکل معناداری در هر سه خردهمقیاس اطمینان، کنترل، و ثبات نسبت به کوهنوردان زن ماهر بالاتر بودند. بدین ترتیب پیشنهاد میشود که با توجه به ماهیت ورزشی کوهنوردی که یک ورزش استقامتی و پرمخاطره است، صرفاً ماهر بودن در توسعۀ سطح سرسختی ذهنی کوهنوردان ملاک نیست و عوامل دیگری مانند جنسیت و تعامل آن با مهارت نیز نقش مهمی دارند.
سمیه طباطبایی؛ مهدی شهبازی؛ فضل اله باقرزاده
چکیده
اصطلاح درخودمانده در مورد افرادی بهکار میرود که دارای مجموعهای از اختلالات رشدی وابسته به سیستم اعصاب مرکزی باشند. این کودکان با نقص در تعامل اجتماعی، زبان و ارتباطات شناخته میشوند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی کودکان درخودماندۀ10-6 سال شهر مشهد بود. نمونۀ آماری تحقیق 41 دانشآموز (31 پسر و 10 دختر) مبتلا ...
بیشتر
اصطلاح درخودمانده در مورد افرادی بهکار میرود که دارای مجموعهای از اختلالات رشدی وابسته به سیستم اعصاب مرکزی باشند. این کودکان با نقص در تعامل اجتماعی، زبان و ارتباطات شناخته میشوند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی کودکان درخودماندۀ10-6 سال شهر مشهد بود. نمونۀ آماری تحقیق 41 دانشآموز (31 پسر و 10 دختر) مبتلا به اختلال درخودماندگی با عملکرد بالا بود. محقق نخست با استفاده از پرسشنامۀ ارتباطات اجتماعی(SCQ)، نمرۀ رشد اجتماعی کودکان را بهدست آورد. سپس برای تعیین سطح رشد حرکتی، از مقیاس رشد حرکتی لینکلن– ازرتسکی بهره برد. در بررسی آماری دادهها، در بخش توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون در سطح اطمینان 95 درصد استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رشد حرکتی با رشد اجتماعی پسران و دختران درخودمانده ارتباط معناداری وجود دارد (05/0P<). همچنین در بخش پسران این ارتباط بین مهارتهای حرکتی درشت، مهارتهای حرکتی ظریف و هماهنگی چشم و دست با رشد اجتماعی معنادار بود (05/0P<). در بخش دختران ارتباط بین مهارتهای حرکتی ظریف و هماهنگی چشم و دست با رشد اجتماعی معنادار بود (05/0P<)، اما ارتباط معناداری بین چابکی انگشتان با رشد اجتماعی در هیچیک از دو گروه پسران و دختران مشاهده نشد (05/0<P). نتایج در زمینۀ ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی نشان میدهد که اعمال مهارتهای حرکتی ممکن است در بهبود دانشآموزان اوتیسمی مؤثر باشد.