مهران دلفانی؛ مهتاب عربی
چکیده
تحریک جریان مستقیم ترانسکرانیال (tDCS) یک تکنیک تعدیل عصبی است که جریان مستقیم با شدت پایین را به سلولهای مغزی القا میکند که باعث تحریک یا مهار خودانگیختۀ فعالیت عصبی میشود. در دهههای اخیر استفاده از تحریک الکتریکی بهعنوان روشی مؤثر در بهبود تعادل در افراد مختلف استفاده شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی بهبود متغیرهای کینتیک ...
بیشتر
تحریک جریان مستقیم ترانسکرانیال (tDCS) یک تکنیک تعدیل عصبی است که جریان مستقیم با شدت پایین را به سلولهای مغزی القا میکند که باعث تحریک یا مهار خودانگیختۀ فعالیت عصبی میشود. در دهههای اخیر استفاده از تحریک الکتریکی بهعنوان روشی مؤثر در بهبود تعادل در افراد مختلف استفاده شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی بهبود متغیرهای کینتیک کنترل پاسچر ورزشکاران رزمیکار پس از اعمال تحریک tDCS بود. شرکتکنندهها 20 ورزشکار مرد رزمیکار 18 تا 25 سال بودند. 10 نفر گروه تجربی که تحت تحریک الکتریکی به مقدار 3 - 1 میلیآمپر به مدت 20-15 دقیقه قرار گرفتند و 10 نفر گروه کنترل، که تحت tDCS شم قرار گرفتند. سپس هر دو گروه تحت آزمون سازماندهی حسی دستگاه پاسچروگرافی تحت ارزیابی متغیرهای کینتیک کنترل پاسچر قرار گرفتند. در تحلیل دادههای تحقیق از آزمون تحلیل کوواریانس بهمنظور بررسی تفاوت در تأثیر مداخلات تمرینی بر کنترل پاسچر شرکتکنندگان دو گروه استفاده شد (05/0P<).یافتههای پژوهش نشان داد که تحریک الکتریکی مغز بر کنترل پاسچر ورزشکاران مرد رزمیکار بر سه شاخص پایداری در حالات حذف اطلاعات سیستمهای حسی عمقی، حذف اطلاعات سیستم حسی – عمقی و بینایی و حذف اطلاعات سیستم حسی عمقی و ارائۀ آرایههای نامناسب سیستم بینایی، تأثیر معناداری دارد. در نهایت نتایج این تحقیق نشان داد که تحریک جریان مستقیم ترانسکرانیال میتواند موجب بهبود و ارتقای متغیرهای کینتیک کنترل پاسچر ورزشکاران رزمی شود.
مهتاب عربی؛ عبدالله قاسمی؛ سید محمد کاظم واعظ موسوی
چکیده
هدف از تحقیق حاضر مقایسۀ الگوهای مشاهدهای در یادگیری تکلیف حرکتی دریافت توپ والیبال و تکلیف شناختی- حرکتی تردستی با سه توپ بود. آزمودنیها 80 نفر از دانشجویان دختر 25-19 ساله بودند. در هر تکلیف 40 آزمودنی شرکت داشت. شرکتکنندهها به چهار گروه مشاهدۀ الگوی مبتدی، ماهر، ترکیبی و گروه فعالیت بدنی تقسیم شدند. همۀ گروههای مشاهده از ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر مقایسۀ الگوهای مشاهدهای در یادگیری تکلیف حرکتی دریافت توپ والیبال و تکلیف شناختی- حرکتی تردستی با سه توپ بود. آزمودنیها 80 نفر از دانشجویان دختر 25-19 ساله بودند. در هر تکلیف 40 آزمودنی شرکت داشت. شرکتکنندهها به چهار گروه مشاهدۀ الگوی مبتدی، ماهر، ترکیبی و گروه فعالیت بدنی تقسیم شدند. همۀ گروههای مشاهده از طریق فیلم ویدئویی الگوی مخصوص به خود را تماشا کردند. در این تحقیق در هر دو تکلیف چند مرحلۀ اکتساب و آزمون یادداری و انتقال انجام گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها در مرحلۀ اکتساب از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و در آزمونهای یادداری و انتقال از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمونهای تعقیبی مناسب استفاده شد (05/0P<). در تکلیف حرکتی، در مرحلۀ اکتساب مشاهدۀ الگوی ماهر- مبتدی نسبت به دیگر گروهها بهتر بود، اما این برتری معنادار نبود، ولی در آزمون یادداری و انتقال مشاهدۀ الگوی ماهر- مبتدی، برتری معناداری داشت. در تکلیف شناختی- حرکتی، مشاهدۀ الگوی مبتدی در مرحلۀ اکتساب و آزمون یادداری و انتقال نسبت به گروههای دیگر بهتر بود، اما این برتری در آزمون انتقال معنادار نبود. براساس نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد میشود که در یادگیری تکالیف مختلف، از شیوههای الگودهی متفاوتی استفاده شود.