منصور هیلاوی نیسی؛ صادق نصری؛ رسول عابدان زاده؛ مرضیه بلالی
چکیده
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثربخشی بازیهای فعال ویدئویی و بازیهای پایه ورزشی بر رشد مهارتهای بنیادی در دانشآموزان مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیشآزمونپسآزمون با گروه کنترل بود. تعداد 60 دانشآموز ابتدایی (دوره دوم) با دامنه سنی 8 تا 11 سال بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثربخشی بازیهای فعال ویدئویی و بازیهای پایه ورزشی بر رشد مهارتهای بنیادی در دانشآموزان مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیشآزمونپسآزمون با گروه کنترل بود. تعداد 60 دانشآموز ابتدایی (دوره دوم) با دامنه سنی 8 تا 11 سال بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (بازیهای ویدئویی فعال، بازیهای پایه ورزشی) و یک گروه کنترل (بازی های ویدیویی غیر فعال) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، آزمون تبحر حرکتی برونینکس– اوزرتسکی ویرایش دوم، دستگاه ایکس باکس360 به همراه کینکت و دسته می باشد. ابتدا، شرکت کنندگان پیش-آزمون مهارتهای حرکتی را اجرا کردند. گروههای تجربی به مدت هشت هفته، دو بار در هفته و هر جلسه، 30 دقیقه به اجرای برنامه تمرینی مربوطه پرداختند. گروه کنترل نیز بازیهای ویدئویی غیرفعال را از طریق کنسول ایکس-باکس و دسته تحت نظارت کامل آزمونگر انجام دادند. در انتهای جلسات تمرینی آزمون تبحر حرکتی برونینکس– اوزرتسکی ویرایش دوم، مجدداً از تمام افراد به عمل آمد (مرحله پسآزمون). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که گروه های ویدئویی فعال و پایه ورزشی بر رشد مهارت های حرکتی بنیادی تأثیر معناداری دارد. نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه ها در رشد مهارت های حرکتی بنیادی وجود دارد؛ که این تفاوت ها با گروه کنترل معنادار بود، اما بین گروه های تجربی تفاوت معناداری یافت نشد. بنابراین به مربیان پیشنهاد میشود که علاوه بر تمرینات پایه ورزشی بر بازی های ویدئویی فعال نیز تاکید ویژهای داشته باشند.
سیدمحمدرضا موسوی؛ ناهید شتاب بوشهری؛ رسول عابدان زاده
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دستورالعمل کانون توجه بیرونی و حمایت خودمختاری بر یادگیری مهارت هدفگیری کودکان کمتوان ذهنی بود. بدینمنظور، از بین تمامی کودکان کمتوان ذهنی شهر اهواز، 48 کودک 14-10 ساله (میانگین سنی 2/1±81/11 سال) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و براساس نمرات پیشآزمون (10 کوشش) در چهار گروه توجه بیرونی، حمایت ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دستورالعمل کانون توجه بیرونی و حمایت خودمختاری بر یادگیری مهارت هدفگیری کودکان کمتوان ذهنی بود. بدینمنظور، از بین تمامی کودکان کمتوان ذهنی شهر اهواز، 48 کودک 14-10 ساله (میانگین سنی 2/1±81/11 سال) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و براساس نمرات پیشآزمون (10 کوشش) در چهار گروه توجه بیرونی، حمایت خودمختاری، توجه بیرونی+حمایت خودمختاری و کنترل جای گرفتند. تکلیف شامل پرتاب کیسة لوبیا به وزن 100 گرم به سمت هدفی بود که در فاصلۀ دو متری از شرکتکنندگان بر روی دیوار نصب شده بود. شرکتکنندگان در مرحلۀ اکتساب 40 کوشش شامل پنج بلوک هشتکوششی را انجام دادند. ده دقیقه پس از آخرین بلوک اکتساب، شرکتکنندگان 10 پرتاب را بهعنوان پسآزمون انجام دادند. 48 ساعت پس از مرحلۀ اکتساب، آزمون یادداری (10 کوشش) با شرایطی دقیقاً مشابه با پیشآزمون برای بررسی تأثیرات یادگیری از شرکتکنندگان بهعمل آمد. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس مرکب 5Í2Í2 در مرحلۀ اکتساب و آزمون تحلیل واریانس دوراهه 2Í2 در مرحلۀ یادداری از طریق نرمافزار SPSS22 و در سطح معناداری 05/0≥P استفاده شد. نتایج نشان داد که هر چهار گروه طی بلوکهای تمرینی، بهبود معناداری در عملکرد داشتهاند. گروه توجه بیرونی+حمایت خودمختاری نیز بالاترین نمرات را در مرحلۀ اکتساب کسب کرد (05/0≥P). در آزمون یادداری نیز گروه توجه بیرونی+حمایت خودمختاری بهترین عملکرد را به نمایش گذاشت (05/0≥P). ازاینرو پیشنهاد میشود برای بهبود عملکرد و یادگیری مهارت هدفگیری کودکان کمتوان ذهنی از ترکیب توجه بیرونی و حمایت خودمختاری استفاده شود.
نیلوفر جعفری گندمانی؛ رسول عابدان زاده؛ اسماعیل صائمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره بازیهای ویدئویی فعال بر یادگیری مهارت دارت در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. در این پژوهش نیمهتجربی، 30 کودک دارای اختلال طیف اوتیسم سطح یک شهر اهواز بهصورت هدفمند انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در سه گروه همسان مساوی (تمرین واقعی، تمرین مجازی و گروه کنترل) قرار گرفتند. ابتدا، پیشآزمون ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره بازیهای ویدئویی فعال بر یادگیری مهارت دارت در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. در این پژوهش نیمهتجربی، 30 کودک دارای اختلال طیف اوتیسم سطح یک شهر اهواز بهصورت هدفمند انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در سه گروه همسان مساوی (تمرین واقعی، تمرین مجازی و گروه کنترل) قرار گرفتند. ابتدا، پیشآزمون پرتاب دارت با انجام 10 کوشش در محیط واقعی بهعمل آمد. سپس افراد گروههای تمرینی به مدت چهار جلسه طی دو هفته و در هر جلسه 30 کوشش (سه بلوک 10 کوششی) در مرحلۀ اکتساب تمرین کردند. پس از آخرین جلسۀ اکتساب، پسآزمون با اجرای 10 کوشش و 24 ساعت بعد، آزمون یادداری انجام گرفت. سرانجام، 30 دقیقه بعد از آزمون یادداری، آزمون انتقال بهصورت کانتربالانس در هر دو محیط برای هر سه گروه بهعمل آمد. تجزیهوتحلیل دادهها بهوسیلۀ آزمون تحلیل واریانس مرکب و آزمونهای تعقیبی در سطح 05/0≥P و با نرمافزار SPSS22 انجام گرفت. نتایج نشان داد که در مرحلۀ اکتساب بین دو گروه تمرینی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0≥P) و گروه مجازی نسبت به گروه واقعی عملکرد بهتری داشت. همچنین نشان داده شد که در آزمون یادداری و انتقال، گروه مجازی و واقعی نسبت به کنترل عملکرد بهتری داشتند و گروه مجازی نسبت به گروه واقعی دارای پیشرفت بهتری در میانگین نمرات پرتاب دارت بودند. بهطور کلی، نتایج نشان داد که بازیهای ویدئویی فعال سبب بهبود عملکرد و یادگیری پرتاب دارت در کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم میشود.
محمد حسین زمانی؛ ایوب هاشمی؛ رسول عابدان زاده
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر اطلاعات افزودۀ پیشخوراندی به مشاهدۀ الگو بر یادگیری مهارت پرتاب آزاد مینیبسکتبال در کودکان بود. برای این منظور 45 کودک دهساله بهصورت در دسترس بهعنوان نمونۀ تحقیق انتخاب شدند و در سه گروه (اطلاعات افزودۀ پیشخوراندی+ مشاهده، مشاهده+ بازخورد آگاهی از نتیجه و کنترل (C)) تقسیم شدند. روش تحقیق نیمهتجربی ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر اطلاعات افزودۀ پیشخوراندی به مشاهدۀ الگو بر یادگیری مهارت پرتاب آزاد مینیبسکتبال در کودکان بود. برای این منظور 45 کودک دهساله بهصورت در دسترس بهعنوان نمونۀ تحقیق انتخاب شدند و در سه گروه (اطلاعات افزودۀ پیشخوراندی+ مشاهده، مشاهده+ بازخورد آگاهی از نتیجه و کنترل (C)) تقسیم شدند. روش تحقیق نیمهتجربی و طرح تحقیق بهصورت پیشآزمون-پسآزمون و آزمون یادداری بود. تکلیف مورد استفاده در این تحقیق مهارت پرتاب آزاد مینیبسکتبال بود. ابتدا شرکتکنندگان در مرحلۀ پیشآزمون 15 کوشش را انجام دادند. مرحلۀ اکتساب در 6 بلوک 15 کوششی مشاهده و در پی آن تمرین بدنی بود. آزمون یادداری نیز 48 ساعت بعد از آخرین بلوک تمرینی در 15 کوشش اجرا شد. دادهها از طریق روشهای آماری تحلیل واریانس مرکب، تحلیل واریانس بینگروهی و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هم در مرحلۀ اکتساب و هم در مرحلۀ یادداری گروه اطلاعات افزودۀ پیشخوراندی + مشاهده که قبل از مشاهده در مورد کیفیت مدل آگاهی کسب کرده بودند، عملکرد بهتری را نسبت به دو گروه دیگر از خود نشان دادند (05/0P<). در کل نتایج این تحقیق نشان داد که آگاهی از عملکرد مدل قبل از مشاهده نسبت به زمانیکه بعد از نمایش آگاه میشویم، یادگیری یک تکلیف پرتابی را معنادارتر میکند. بنابراین پیشنهاد میشود که از اطلاعات پیشخوراندی در مورد کیفیت مدل قبل از مشاهده، بهمنظور بهبود بهتر عملکرد آزمودنیها استفاده شود.