رشد و یادگیری حرکتی
سیده اختر حصاری؛ حمید رضا طاهری تربتی؛ علیرضا صابری کاخکی
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تاثیر یک دوره تمرینات هدفگیری مبتنی بر شاخص دشواری بر تعادل سالمندان بود.
روش پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت، 75 سالمند زن شهر مشهد با دامنه سنی 65 تا 75 سال، به روش مشارکت داوطلبانه انتخاب و در پنج گروه فاصله استاندارد-هدف استاندارد، فاصله استاندارد-هدف ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تاثیر یک دوره تمرینات هدفگیری مبتنی بر شاخص دشواری بر تعادل سالمندان بود.
روش پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت، 75 سالمند زن شهر مشهد با دامنه سنی 65 تا 75 سال، به روش مشارکت داوطلبانه انتخاب و در پنج گروه فاصله استاندارد-هدف استاندارد، فاصله استاندارد-هدف متغیر، فاصله متغیر-هدف استاندارد، فاصله متغیر-هدف متغیر و کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون، شرکتکنندگان اقدام به ایستادن روی صفحه تعادل سنج بایودکس نمودند. مرحله مداخله در شش هفته و هر هفته سه جلسه انجام گرفت که شرکتکنندگان با دستورالعملهای موجود به اجرای 10 بلوک 10 کوششی با دو دقیقه استراحت بین بلوکها پرداختند. بعد از اتمام مرحله تمرینی، مرحله پس آزمون انجام گرفت که شرکتکنندگان همانند مرحله پیش آزمون اقدام به ایستادن روی صفحه تعادل سنج بایودکس نمودند. داده-ها به روش تحلیل کواریانس تک متغیری تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاکی از این بود که مداخلههای فاصله استاندارد-هدف استاندارد، فاصله استاندارد-هدف متغیر، فاصله متغیر-هدف استاندارد و فاصله متغیر-هدف متغیر بر بهبود تعادل سالمندان زن تاثیر معناداری دارد (05/0>P). همچنین دیگر نتایج حاکی از برتری اثر فاصله استاندارد-هدف استاندارد در مقایسه با اثر دیگر مداخلات در بهبود تعادل سالمندان زن بود (05/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص شد تعادل در پی ثابت نگهداشتن شاخص دشواری تسهیل خواهد شد چراکه این مساله در مورد نتایج آزمون گروه با شاخص دشواری یکسان اتفاق افتاد.
رشد و یادگیری حرکتی
لیلا قندهاری علویجه؛ حمیدرضا طاهری تربتی؛ علیرضا صابری کاخکی
چکیده
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر یک دوره تمرینات منتخب واقعیتمجازی با تاکید بر غنیسازی محیط بر عملکرد پیوسته و امواج مغزی بیماران مبتلا به پارکینسون پرداخته است. این پژوهش از نوع نیمهتجربی با طراحی پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل 30 بیمار مبتلا به پارکینسون با شدت متوسط (55 تا 65 ساله) مراجعهکننده به مراکز ...
بیشتر
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر یک دوره تمرینات منتخب واقعیتمجازی با تاکید بر غنیسازی محیط بر عملکرد پیوسته و امواج مغزی بیماران مبتلا به پارکینسون پرداخته است. این پژوهش از نوع نیمهتجربی با طراحی پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل 30 بیمار مبتلا به پارکینسون با شدت متوسط (55 تا 65 ساله) مراجعهکننده به مراکز بازتوانی غیر بستری در تهران بود. نمونهها به روش در دسترس انتخاب و به سه گروه 10 نفره (کنترل، تمرینات سنتی، تمرینات واقعیت مجازی) تقسیم شدند. روش نمونهگیری در دسترس بود. ابزارهای مورد استفاده شامل تجهیزات واقعیتمجازی، EEG برای ثبت امواج مغزی (دلتا، تتا، آلفا، بتا، ریتم حسی-حرکتی) و Vienna Test System برای ارزیابی عملکرد پیوسته بودند. پروتکل تمرینی شامل تمرینات 1 ساعته طی سه هفته (هفتهای دو جلسه) بود. گروه کنترل بدون تمرین، گروه سنتی تمریناتبدنی و گروه واقعیتمجازی تمرینات مبتنی بر بازیهای طراحیشده انجام دادند. تحلیل کوواریانس نشان داد که بین سه گروه در متغیرهای عملکرد پیوسته (خطای حذف و ارتکاب) و امواج مغزی تفاوت معناداری وجود دارد (P≤0/05). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی تفاوتهای معنیدار بین گروهها را تایید کرد. گروههای تمرینات سنتی و واقعیتمجازی نسبت به گروه کنترل، در عملکرد پیوسته و تغییرات امواج مغزی تفاوتهای معناداری نشان دادند. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که تمرینات واقعیت مجازی و سنتی به طور معناداری عملکرد پیوسته و امواج مغزی بیماران مبتلا به پارکینسون را بهبود میبخشند. پیشنهاد میشود که از فناوری واقعیتمجازی به عنوان یک ابزار نوین و اثربخش در طراحی برنامههای توانبخشی بیماران مبتلا به پارکینسون استفاده شود.
نرگس عبدلی؛ علیرضا صابری کاخکی؛ حمیدرضا طاهری تربتی؛ مجید قشونی
چکیده
مقدمه: در خصوص تغییرات امواج مغز طی فرایند یادگیری، در پژوهشهای پیشین تناقض وجود دارد، از آنجا که سازوکارهای زیربنایی شناختی حرکتی و عصبی حرکتی اجرای اعمال نیازمند بررسی بیشتر هستند، بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ توان ریتم میو گلفبازان ماهر و مبتدی بود.روش پژوهش: در پژوهش حاضر 15 دانشجوی مبتدی بدون تجربه در مهارت گلف، بهعنوان ...
بیشتر
مقدمه: در خصوص تغییرات امواج مغز طی فرایند یادگیری، در پژوهشهای پیشین تناقض وجود دارد، از آنجا که سازوکارهای زیربنایی شناختی حرکتی و عصبی حرکتی اجرای اعمال نیازمند بررسی بیشتر هستند، بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ توان ریتم میو گلفبازان ماهر و مبتدی بود.روش پژوهش: در پژوهش حاضر 15 دانشجوی مبتدی بدون تجربه در مهارت گلف، بهعنوان گروه مبتدی و 15 بازیکن باتجربه در مهارت گلف بهعنوان گروه ماهر شرکت کردند. امواج مغزی شرکتکنندگان طی 20 کوشش تمرینی مهارت پات گلف ثبت شد. دادهها با استفاده از روش ICA پردازش شدند. برای تحلیل دادهها، از روش تحلیل واریانس چندمتغیرۀ یکطرفه با طرح 2 × 3 (گروه × ناحیه) استفاده شد.یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که توان ریتم میو (8 - 13 هرتز) در سه ناحیۀ مرکزیِ (C3, Cz, C4) مغزِ بازیکنان گلف مبتدی و ماهر تفاوت معنادار دارد (0/05 ≥P )، بهطوریکه میانگین توان ریتم میو گروه ماهر بیشتر از گروه مبتدی بود.نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد کارکرد مغز گلفبازان ماهر و مبتدی در نواحی قشر حسی و حرکتی مغز متفاوت است. بهنظر میرسد طی فرایند یادگیری مهارت پات گلف، مغز دستخوش تغییرات کارکردی میشود که این تغییرات در سیستم عصبی، احتمالاً یکی از دلایل کنترل و اجرای بهتر مهارت در افراد ماهر است. یافتهها ضرورت توجه به فرایند یادگیری در بهبود کنترل و اجرای بهتر اعمال روزانه و مهارتهای تخصصی را مطرح میکند. تحقیق حاضر به درک سازوکارهای زیربنایی عصبشناختی و عصبی حرکتی اجرای مهارتها به متخصصان آموزش و بازتوانی اعمال و مهارتهای حرکتی کمک میکند.