زهرا فتحی رضائی؛ الهام خداداده؛ سید حجت زمانی ثانی
چکیده
مقدمه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که محیط عاملی مهم در بهبود تحول کودکان است. با این حال تحقیقات اندکی در جامعۀ کودکان روستایی در زمینۀ تأثیر فراهمسازی حرکتی بر تواناییهای شناختی انجام گرفته است. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط فراهمسازهای محیط رشدی کودکان روستایی در توانمندسازی کارکردهای اجرایی آنان بود.روش پژوهش: ...
بیشتر
مقدمه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که محیط عاملی مهم در بهبود تحول کودکان است. با این حال تحقیقات اندکی در جامعۀ کودکان روستایی در زمینۀ تأثیر فراهمسازی حرکتی بر تواناییهای شناختی انجام گرفته است. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط فراهمسازهای محیط رشدی کودکان روستایی در توانمندسازی کارکردهای اجرایی آنان بود.روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع پسرویدادی به روش همبستگی بود که بهصورت میدانی و با هدف کاربردی بودن انجام گرفت. جامعۀ آماری تحقیق، کودکان دبستانی 8 تا 10 سالۀ (با میانگین 9/10 سال) استان آذربایجان شرقی بودند و نمونۀ تحقیق، 93 نفر از این کودکان بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و در تحقیق شرکت کردند. بهمنظور سنجش فراهمسازی رشد حرکتی در محیط خانه از پرسشنامۀ فراهمسازهای رشد حرکتی درشت و برای سنجش کارکردهای اجرایی از آزمون بریف استفاده شد.یافتهها: بر اساس یافتههای آزمون رگرسیون خطی چندگانه، بین فراهمسازهای رشد حرکتی و بازداری (0/042=P) و نیز بین فراهمسازهای رشد حرکتی و آغازگری (0/008=P) در کودکان 8 تا 10 ساله، رابطۀ مثبت و معناداری مشاهده شد. همچنین بر اساس یافتهها، بین فراهمسازهای رشد حرکتی اعم از تحریککنندهها، محیط خانه و اسباببازیهای حرکتی و سایر مؤلفههای کارکردهای اجرایی رابطۀ معناداری مشاهده نشد.نتیجهگیری: بر اساس نتایج تحقیق حاضر، محیط زندگی کودکان عاملی مهم در پیشبینی مؤلفههایی از کارکردهای اجرایی آنان است. بر همین اساس، پیشنهاد میشود که در دوران کودکی، بهمنظور بهبود کارکردهای اجرایی، کودکان در محیطهای غنیتری (از لحاظ وجود فراهمسازهایی همچون اسباببازیهای حرکتی) قرار گیرند.
حسن محمدزاده؛ الهه یوسفی
چکیده
مقدمه: رشد فرآیندی مستمر، دائمی و پیوسته بوده و ابعاد مختلفی دربر دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات ریتمیک روی ریباندر بر تبحرحرکتی و انگیزش کودکان با دوره یادداری 6 ماهه بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش وپس آزمون بود. جامعه ی آماری کودکان 10-9 سال شهرتبریز بود که با روش نمونه گیری دردسترس سی نفر انتخاب و تصادفی ...
بیشتر
مقدمه: رشد فرآیندی مستمر، دائمی و پیوسته بوده و ابعاد مختلفی دربر دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات ریتمیک روی ریباندر بر تبحرحرکتی و انگیزش کودکان با دوره یادداری 6 ماهه بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش وپس آزمون بود. جامعه ی آماری کودکان 10-9 سال شهرتبریز بود که با روش نمونه گیری دردسترس سی نفر انتخاب و تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. پیش آزمون شامل آزمون تبحرحرکتی برونینکس-اوزورتسکی و پرسشنامه انگیزش حرکتی کودکان بود. گروه تجربی تمرینات روی ریباندر را هشت هفته انجام دادند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. سپس، پس آزمون مشابه با پیش آزمون انجام شد. بعد از شش ماه دوره یادداری از نمونه های هر دو گروه گرفته شد. تحلیل آماری با استفاده از تحلیل واریانس مرکب درسطح معناداری 0/05و نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد تمرینات ریتمیک ریباندر بر تبحر حرکتی و انگیزش کودکان 9-10 سال تاثیر معناداری داشته، بطوریکه احتمالا 95درصد از تغییرات مهارت حرکتی درشت و 98درصد از تغییرات انگیزش حرکتی کودکان تحت تاثیر تمرینات ریباندر بود.نتیجه گیری: پرش فعالیتی اساسی در رشدحرکتی کودکان است و انگیزش نیروی درونی را برای حرکت فراهم می کند. طبق یافته های پژوهش، چون فعالیت های ریتمیک می توانند انگیزش حرکتی ایجاد کنند و فعالیت های ورزشی موجب رشد مهارتهای حرکتی می گردد، لازم است تجهیزات و تدابیر لازم برای استفاده کودکان ازاین تمرینات ایجاد شود.
مرتضی پورآذر؛ فضل الله باقرزاده؛ داوود حومینیان
چکیده
هدف تحقیق حاضر تاثیر تمرینات حرکتی در محیط واقعیت مجازی بر دامنۀ حرکتی در کودکان فلج مغزی بود. 20 پسر فلج مغزی اسپاستیک با 7-12 ساله به صورت در دسترس انتخاب شدند و با توجه به میانگین نمرات کسب شده به طور همگن در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه تجربی به مدت 3 هفته به انجام تمرینات بولینگ در محیط مجازی پرداختند اما گروه ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر تاثیر تمرینات حرکتی در محیط واقعیت مجازی بر دامنۀ حرکتی در کودکان فلج مغزی بود. 20 پسر فلج مغزی اسپاستیک با 7-12 ساله به صورت در دسترس انتخاب شدند و با توجه به میانگین نمرات کسب شده به طور همگن در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه تجربی به مدت 3 هفته به انجام تمرینات بولینگ در محیط مجازی پرداختند اما گروه کنترل برنامههای درمانی معمول خود را ادامه دادند. ابزار بکار گرفته شده شامل دستگاه Xbox و گونیامتر یونیورسال بود. آزمونهای تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تحلیل کوواریانس تک متغیری در سطح 0/05= p اجرا شدند. بر اساس نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری، بین کودکان فلج مغزی حاضر در گروه آزمایش و گروه کنترل حدأقل در یکی از متغیرهای وابسته (دامنة حرکتی شانه، آرنج و مچ) تفاوت معناداری وجود داشت(F=0/001=p، 96/46). بر اساس نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری، با توجه به میانگین بالاتر دامنۀ حرکتی در کودکان فلج مغزی حاضر در گروه تجربی، تمرینات واقعیت مجازی سبب بهبود دامنۀ حرکتی مفاصل شانه، آرنج و مچ دست این کودکان در مقایسه با گروه کنترل شده بود. بر اساس نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری، آزمودنیهای گروه تجربی در مرحلة پسآزمون میانگین بالاتری را در دامنة حرکتی مفاصل شانه، آرنج و مچ دست کسب کردند. استفاده از واقعیت مجازی میتواند به عنوان روش درمانی مناسب در بهبود دامنة حرکتی اندام فوقانی کودکان فلج مغزی همیپلاژی استفاده شود.
ایوب هاشمی؛ ربابه رستمی؛ حبیب هادیان فرد
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر توانبخشی شناختی بر مهارتهای پایۀ بنیادی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش نیمهتجربی بود و از طرح پیشآزمون- پسآزمون با کنترل استفاده شد. جامعۀ آماری پژوهش کودکان 6 تا 10 سالۀ شهر خنج بودند. برای این منظور،40 کودک مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی به روش نمونهگیری خوشهای و براساس ملاکهای ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر توانبخشی شناختی بر مهارتهای پایۀ بنیادی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش نیمهتجربی بود و از طرح پیشآزمون- پسآزمون با کنترل استفاده شد. جامعۀ آماری پژوهش کودکان 6 تا 10 سالۀ شهر خنج بودند. برای این منظور،40 کودک مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی به روش نمونهگیری خوشهای و براساس ملاکهای ورود و خروج بهعنوان افراد گروه نمونه انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه تجربی (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. تحریک الکتریکی در 24 جلسه و هر جلسه به مدت 20 دقیقه با شدت یک میلیآمپر روی ناحیۀ F3 و F4 بر روی گروههای تحقیق انجام گرفت. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامۀ اختلال هماهنگی رشدی (DCDQ7)، آزمون ارزیابی حرکتی برای کودکان (MABC-2)، آزمون رشد مهارتهای حرکتی درشت اولریخ (TGMD-2) و آزمون هوش ریون بود. تجزیهوتحلیل اطلاعات از طریق آزمون لوین، کولموگروف-اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 05/0 انجام گرفت. یافتهها نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای مغز (tDCS) بر افزایش مهارتهای حرکتی جابهجایی (92/0=Eta،001/0P=،84/461F=)، کنترل شیء (90/0=Eta،001/0P=،15/351F=) و بهرۀ حرکتی کلی (94/0=Eta،001/0P=، 21/597F=) تأثیر معناداری دارد. این روش بهعنوان درمان غیردارویی میتواند در این افراد اســتفاده شود و در بهبود مهارتهای پایۀ بنیادی که از مشـــکلات مهم افراد دارای این اختلال است، مفید و مؤثر باشد.
مغدید عبدالله رش؛ نرمین غنی زاده حصار؛ مهری محمدی دانقرالو؛ ابراهیم محمد علی نسب فیروزجاه
چکیده
مهارتهای بنیادی دستکاری در کودکان، پیشنیاز حرکات و مهارتهای ورزشی در بزرگسالی است. هدف از این پژوهش مقایسة مهارتهای بنیادی دستکاری بین کودکان مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی و کودکان سالم بود. جامعة آماری پژوهشدو گروه کودکان پسر 10-11 سالة سالم و کودکان مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی شهر پیرانشهر بودند که 45 دانشآموز سالم به روش ...
بیشتر
مهارتهای بنیادی دستکاری در کودکان، پیشنیاز حرکات و مهارتهای ورزشی در بزرگسالی است. هدف از این پژوهش مقایسة مهارتهای بنیادی دستکاری بین کودکان مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی و کودکان سالم بود. جامعة آماری پژوهشدو گروه کودکان پسر 10-11 سالة سالم و کودکان مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی شهر پیرانشهر بودند که 45 دانشآموز سالم به روش نمونهگیری تصادفی و 45 دانشآموز دارای سندروم متقاطع فوقانی با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازهگیری ناهنجاری کایفوز از برنامة (Goniometer-pro) و برای ارزیابی سر به جلو و شانه به جلو از روش برنامة image J و برای ارزیابی مهارتهای بنیادی دستکاری از آزمون اولریخ درشت نسخة سوم (TGMD 3) استفاده شد.بین مهارتهای بنیادی دستکاری کودکان مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی و کودکان سالم تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<)، بهطوریکه در همة مهارتهای بنیادی دستکاری، کودکان سالم نسبت به کودکان مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی وضعیت بهتری داشتند. نتایج نشان داد براساس یافتهها، سندروم متقاطع فوقانی که منشأ آن برهم خوردن تعادل بین عضلات آگونیست و آنتاگونیست است، سبب ایجاد محدودیت حرکتی و ضعف در مهارتهای بنیادی دستکاری کودکان میشود، ازاینرو توجه به این ناهنجاریها ضروری بهنظر میرسد.
محمدحسین منظری توکلی؛ معصومه شجاعی؛ کیوان ملا نوروزی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ اثر بازیهای بومی محلی و حیاط پویا بر کارکرد شناختی، سواد بدنی و پیشرفت تحصیلی کودکان 8 تا 12 ساله بود. آزمودنیها 60 دانشآموز دبستانی پسر با میانگین و انحراف معیار سنی 43/2 ± 32/10 سال بودند. اجرای این پژوهش شامل چهار مرحلة پیشآزمون و تمرینات به دو شیوۀ بازیهای بومی-محلی و حیاط پویا، پسآزمون و آزمون پیگیری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ اثر بازیهای بومی محلی و حیاط پویا بر کارکرد شناختی، سواد بدنی و پیشرفت تحصیلی کودکان 8 تا 12 ساله بود. آزمودنیها 60 دانشآموز دبستانی پسر با میانگین و انحراف معیار سنی 43/2 ± 32/10 سال بودند. اجرای این پژوهش شامل چهار مرحلة پیشآزمون و تمرینات به دو شیوۀ بازیهای بومی-محلی و حیاط پویا، پسآزمون و آزمون پیگیری بود. متغیرهای وابسته شامل کارکرد شناختی، سواد بدنی و پیشرفت تحصیلی بود که بهترتیب از ابزارهای تکلیف معکوس، سواد بدنی کانادا، پرسشنامۀ خودکارامدی تحصیلی برای ارزیابی آنها استفاده شد. بازیهای بومی-محلی شامل آموزش براساس دوازده بازی بومی-محلی بود که بیشتر بر حرکت و تعامل بین فردی تکیه داشتند. علاوهبر این، گروه کنترل تمرینات حیاط پویا را که شامل برخی از حرکات از پیش تعیینشده بود، انجام دادند. پس از اطمینان از توزیع طبیعی دادهها، توسط آزمون شاپیرو-ویلک، از آمار توصیفی و روشهای آماری آزمون تحلیل واریانس مرکب 3*2 و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد مقادیر کارکرد شناختی برای گروه تمرینات بازیهای بومی محلی به نسبت گروه کنترل بیشتر بود (001/0; P=49/14F=). در ضمن سواد بدنی گروه بازیهای بومی محلی افزایش بیشتری نسبت به گروه کنترل داشت (001/0; P=53/70F=). علاوهبر این، امتیازات پیشرفت تحصیلی برای گروه بازیهای بومی محلی و کنترل در مرحلة پسآزمون به نسبت پیشآزمون افزایش یافته بود (01/0; P=44/34F=)، اما این افزایش در گروه بازیهای بومی محلی بیشتر بود (03/0; P=17/2t=). نتایج پژوهش حاضر، بازیهای بومی محلی را بهعنوان مدلی بهتر در مقایسه با مدل حیاط پویا، برای بهبود کارکرد شناختی، سواد بدنی و پیشرفت تحصیلی کودکان، پیشنهاد میکند.
عطیه میران زاده مهابادی؛ الهه عرب عامری؛ فضل اله باقرزاده؛ داوود حومنیان
چکیده
کودکان پیش از دبستان در مطلوبترین زمان برای رشد مهارتهای حرکتی درشت و ظریف هستند. یکپارچگی بینایی-حرکتی مهارت ادراکی-حرکتی مهمی است که کودکان بهمنظور کسب کارکرد موفقیتآمیز قبل از ورود به مدرسه به آن نیاز دارند. در تحقیق حاضر اثر سه برنامۀ مداخلهای حرکتی (درشت، ظریف و درشت-ظریف) روی یکپارچگی بینایی-حرکتی 80 کودکی بررسی شد که ...
بیشتر
کودکان پیش از دبستان در مطلوبترین زمان برای رشد مهارتهای حرکتی درشت و ظریف هستند. یکپارچگی بینایی-حرکتی مهارت ادراکی-حرکتی مهمی است که کودکان بهمنظور کسب کارکرد موفقیتآمیز قبل از ورود به مدرسه به آن نیاز دارند. در تحقیق حاضر اثر سه برنامۀ مداخلهای حرکتی (درشت، ظریف و درشت-ظریف) روی یکپارچگی بینایی-حرکتی 80 کودکی بررسی شد که نمرات مهارتهای یکپارچگی بینایی-حرکتی کمتر از میانگین داشتند. از بین شرکتکنندگان سه گروه تجربی (60 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) بهطور تصادفی انتخاب شدند. گروههای تجربی در 12 هفته و هر هفته 3 جلسۀ 45 دقیقهای در برنامة مداخلهای شرکت کردند. نسخۀ ششم آزمون رشد یکپارچگی بینایی-حرکتی بیری-باکتنیکا برای اندازهگیری مهارتهای یکپارچگی بینایی-حرکتی آزمودنیها استفاده شد. تحلیل واریانس مرکب با اندازههای تکراری و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معناداری برای تحلیل اثرات برنامههای مداخله حرکتی استفاده شد (05/0P<). نتایج میانگین نمرات پیشآزمون-پسآزمون تفاوت معناداری بین گروههای تجربی و کنترل نشان داد (044/0=P، 831/2=(76،3)F). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین گروههای برنامۀ مداخلۀ حرکتی ظریف و درشت-ظریف با گروه کنترل تفاوت آماری معناداری وجود دارد (بهترتیب 014/0=P و 038/0=P). بنابراین برنامۀ مداخله حرکتی ظریف هم بهتنهایی و هم با ترکیب مهارتهای حرکتی درشت به بهبود یکپارچگی بینایی-حرکتی در کودکان پیشدبستانی منجر میشود. نتایج این مطالعه پیشنهاد میکند که معلمان مهدکودک و پیشدبستانی باید برنامۀ مداخلۀ حرکتی هدفمند شامل مهارتهای حرکتی ظریف و درشت را برای بهبود یکپارچگی بینایی-حرکتی کودکان قبل از ورود رسمی به مدرسه بهکار ببرند.
مهدی تختائی؛ داود حومنیان؛ محمود شیخ
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسة مهارتهای حرکتی و شاخص تودة بدنی دانشآموزان پسر 7 تا 10 سال با و بدون اعتیاد به اینترنت انجام گرفت. شرکتکنندگان در پژوهش 150 دانشآموز دارای اعتیاد و 150 دانشآموز بدون اعتیاد به اینترنت بودند. بعد از گرفتن رضایتنامه از والدین و ثبت اطلاعات شخصی دانشآموزان در ابتدا با استفاده از پرسشنامۀ اعتیاد به اینترنت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسة مهارتهای حرکتی و شاخص تودة بدنی دانشآموزان پسر 7 تا 10 سال با و بدون اعتیاد به اینترنت انجام گرفت. شرکتکنندگان در پژوهش 150 دانشآموز دارای اعتیاد و 150 دانشآموز بدون اعتیاد به اینترنت بودند. بعد از گرفتن رضایتنامه از والدین و ثبت اطلاعات شخصی دانشآموزان در ابتدا با استفاده از پرسشنامۀ اعتیاد به اینترنت کمبیرلی یانگ گروهها مشخص شدند. با استفاده از قدسنج و ترازو، شاخص تودة بدنی شرکتکنندگان ثبت شد و سپس با استفاده از آزمون برونینکز- ازورتسکی مهارتهای حرکتی شرکتکنندگان ارزیابی شد. برای دستهبندی اطلاعات از شاخصهای مرکزی و پراکندگی در بخش آمار توصیفی و برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و t مستقل در بخش آمار استنباطی استفاده شد. تمام تحلیلهای پژوهش در سطح معناداری 05/0 P< بررسی شد. نتایج نشان داد که بین مهارتهای درشت و ظریف، تبحر حرکتی و همچنین شاخص تودة بدنی دانشآموزان با و بدون اعتیاد به اینترنت تفاوت معناداری وجود دارد، به این معنا که کودکان دارای اعتیاد به اینترنت در مهارتهای حرکتی درشت، ظریف و تبحر حرکتی عملکرد ضعیفتری را از خود نشان دادند. همچنین از شاخص تودة بدنی بیشتری برخوردار بودند. اعتیاد به اینترنت ممکن است با چاقی و عملکرد ضعیف در مهارتهای حرکتی درشت همراه باشد، بنابراین توصیه میشود برای پیشگیری، اقدامات لازم در این زمینه انجام گیرد.
پریا نکویی؛ وحید ذولاکتاف؛ ابراهیم صادقی دمنه
چکیده
کودکان با اختلال طیف اوتیسم بهدلیل نداشتن فعالیت و درخودمانده بودن مستعد ضعف در تعادل، ثبات وضعیتی و ناهنجاریهای وضعیتیاند. هدف از مطالعة حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرینات کانگوجامپ بر عملکرد تعادلی کودکان با اختلال طیف اوتیسم با سطح عملکردی بالا بود. روش انجام تحقیق از نوع نیمهتجربی بود. از بین کودکان با اختلال طیف اوتیسم ...
بیشتر
کودکان با اختلال طیف اوتیسم بهدلیل نداشتن فعالیت و درخودمانده بودن مستعد ضعف در تعادل، ثبات وضعیتی و ناهنجاریهای وضعیتیاند. هدف از مطالعة حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرینات کانگوجامپ بر عملکرد تعادلی کودکان با اختلال طیف اوتیسم با سطح عملکردی بالا بود. روش انجام تحقیق از نوع نیمهتجربی بود. از بین کودکان با اختلال طیف اوتیسم در انجمن اوتیسم و مدارس اوتیسم شهر تهران، 20 نفر با استفاده از آزمونهای غربالگری انتخاب و پس از سنجش عملکرد تعادلی بهعنوان پیشآزمون، بهصورت تصادفی به دو گروه (مداخله و کنترل) تقسیم شدند. در ادامه گروه تجربی، تمرینات کانگوجامپ را به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه انجام دادند و پس از اتمام مداخله از تمامی افراد از طریق اندازهگیری آزمون لکلک، عملکرد تعادلی پسآزمون بهعمل آمد. بهمنظور بررسی آزمون تحقیق از آزمون تحلیل واریانس مختلط دوعاملی استفاده شد. یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که انجام تمرینات کانگوجامپ در گروه مداخله بهطور معناداری موجب بهبود عملکرد تعادلی در کودکان با اختلال طیف اوتیسم شد. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین نتایج گروه کنترل و گروه تجربی در مرحلة پسآزمون وجود دارد. براساس نتایج بهدستآمده، تمرینات کانگوجامپ میتواند برای بهبود عملکرد تعادلی کودکان با اختلال طیف اوتیسم مفید و سودمند باشد. ازاینرو استفاده از این نوع فعالیت ورزشی بهعنوان روش مداخلهای مناسب برای کودکان با اختلال طیف اوتیسم پیشنهاد میشود.
حامد فهیمی؛ الهه عرب عامری؛ رسول حمایت طلب
چکیده
هدف مطالعۀ حاضر مقایسۀ چشم ساکن کودکان با تبحر حرکتی بالا و پایین بود. در این مطالعۀ علی ـ مقایسهای، 40 کودک 7 تا 14 ساۀ شهر اصفهان بهصورت نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. شرکتکنندگان در مطالعۀ حاضر تکلیف پرتاب کردن و دریافت کردن را 10 مرتبه انجام دادند. هنگام اجرای تکلیف موردنظر، دادههای چشم ساکن بهوسیلۀ دستگاه ردیابی ...
بیشتر
هدف مطالعۀ حاضر مقایسۀ چشم ساکن کودکان با تبحر حرکتی بالا و پایین بود. در این مطالعۀ علی ـ مقایسهای، 40 کودک 7 تا 14 ساۀ شهر اصفهان بهصورت نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. شرکتکنندگان در مطالعۀ حاضر تکلیف پرتاب کردن و دریافت کردن را 10 مرتبه انجام دادند. هنگام اجرای تکلیف موردنظر، دادههای چشم ساکن بهوسیلۀ دستگاه ردیابی چشم مدل ارگونیر (Ergoneers) ثبت و توسط نرمافزار Dikablis 3.1، تحلیل شد. پس از بررسی نرمال بودن دادهها، دادهها به روش آماری تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری 05/0تحلیل شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که کودکان با تبحر حرکتی بالا در شروع چشم ساکن (0001/0 P=)، پایان چشم ساکن (023/0 P=)، دوره چشم ساکن (0001/0 P=) و عملکرد گرفتن (0001/0 P=) در مقایسه با کودکان با تبحر حرکتی پایین بهتر عمل کردند. همچنین نتایج نشان داد که در هر دو گروه کودکان با تبحر حرکتی بالا و پایین، بین عملکرد گرفتن با شروع چشم ساکن ارتباط منفی معنادار و با پایان چشم ساکن و دورۀ چشم ساکن ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. بهطور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که متغیر چشم ساکن از متغیرهای مؤثر و مرتبط با عملکرد حرکتی و همچنین متناسب با سطح خبرگی است.
علی کاشی؛ صالح رفیعی؛ میثاق زرشکیان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ میزان اثربخشی تمرینات ادراکی حرکتی و بازیهای شناختی بر رشد شناختی کودکان کمتوان ذهنی بود.در این تحقیق تجربی 45 کودک کمتوان ذهنی در استان کرمانشاه در ردۀ سنی 8 تا 12سال بهصورت تصادفی به سه گروه تمرینات ادراکی حرکتی، تمرینات شناختی و کنترل تقسیم شدند. برنامۀ ادراکی حرکتی شامل پروتکل سالاری و همکاران (1393) ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ میزان اثربخشی تمرینات ادراکی حرکتی و بازیهای شناختی بر رشد شناختی کودکان کمتوان ذهنی بود.در این تحقیق تجربی 45 کودک کمتوان ذهنی در استان کرمانشاه در ردۀ سنی 8 تا 12سال بهصورت تصادفی به سه گروه تمرینات ادراکی حرکتی، تمرینات شناختی و کنترل تقسیم شدند. برنامۀ ادراکی حرکتی شامل پروتکل سالاری و همکاران (1393) و کاشی و همکاران (1395) و بازیهای شناختی شامل مجموعه بازیهای شناختی مغز من بود که بهصورت نرمافزار اجرا شد. گروهها هشت هفته، هر هفته دو جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه در برنامۀ تمرینی خود شرکت کردند و قبل و بعد از تمرینات با استفاده از آزمون کامپیوتری برج لندن و آزمون رنگ ـ واژه استروپ پیش و پسآزمون از آنها گرفته شد و توسط آزمونهای مانکوا و آنکوا اطلاعات بهدستآمده تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد بین گروههای تمرین ادراکی حرکتی، بازیهای شناختی و کنترل در آزمونهای کامپیوتری برج لندن و آزمون رنگ ـ واژه استروپ تفاوت معناداری وجود دارد و تمرینات ادراکی حرکتی نسبت به بازیهای شناختی تأثیر بیشتری بر بهبود عملکرد شناختی کودکان کمتوان ذهنی دارد. ازاینرو میتوان نتیجه گرفت اگرچه هر دو نوع بازی در بهبود رشد شناختی مؤثرند و میتوان برای رشد بهتر کودکان از آنها استفاده کرد، اما تمرینات ادراکی حرکتی نسبت به تمرینات شناختی ابزار بهتری برای ایجاد تأثیرات رشدی بیشتر است.
محمد حسین زمانی؛ حمیدرضا طاهری تربتی؛ علیرضا صابری کاخکی
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر خطای بینایی بر یادگیری یک مهارت هدفگیری در کودکان بود. روش تحقیق از نوع نیمهتجربی با طرح سنجش مکرر و آزمون یادداری بود. نمونۀ آماری تحقیق 36 نفر از کودکان 10 ساله بودند که بهصورت در دسترس انتخاب و پس از تخمین سایز هدف به سه گروه ادراک دایرۀ بزرگتر، ادراک دایرۀ کوچکتر و گروه کنترل تقسیم شدند. ابزار ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر خطای بینایی بر یادگیری یک مهارت هدفگیری در کودکان بود. روش تحقیق از نوع نیمهتجربی با طرح سنجش مکرر و آزمون یادداری بود. نمونۀ آماری تحقیق 36 نفر از کودکان 10 ساله بودند که بهصورت در دسترس انتخاب و پس از تخمین سایز هدف به سه گروه ادراک دایرۀ بزرگتر، ادراک دایرۀ کوچکتر و گروه کنترل تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق خطای ابینگهاوس نمایشدادهشده بر روی زمین و توپ تنیس برای پرتاب از بالای شانه به سمت هدف بود. روش اجرا بدینصورت بود که، ابتدا شرکتکنندگان 10 کوشش را در مرحلۀ پیشآزمون اجرا کردند. سپس در مرحلۀ اکتساب 6 بلوک 10 کوششی را اجرا کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسۀ اکتساب آزمون یادداری در 10 کوشش از آزمودنیها گرفته شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از آزمون تحلیل واریانس مرکب با اندازهگیری تکراری، تحلیل واریانس یکراهه بههمراه تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که هم در مرحلۀ اکتساب و هم در مرحلۀ یادداری بین گروهها تفاوت معناداری مشاهده شد که این تفاوت به نفع گروه ادراک دایرۀ کوچکتر بود. در کل، نتایج این تحقیق نشاندهندۀ تأثیر سودمند خطای بینایی بر یادگیری یک مهارت ورزشی است. بنابراین، به مربیان و دستاندرکاران ورزشی پیشنهاد میشود که از این متغیر جهت بهبود عملکردها و بهبود جلسات تمرینی استفاده کنند.
حمید صالحی؛ محبوبه مهرورز؛ مهدی رافعی بروجنی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی امکان استفاده از کاهش خطاهای مرحلۀ تمرین برای تسهیل فرایندهای یادگیری حرکتی ضمنی در کودکان بود. تعداد 30 دانشآموز (میانگین سن = ۳۲/۱ ±۳۳/۱۱سال) با دید بسته، کیسههای نخود را با ترتیب از فاصلههای نزدیک به دور یا دور به نزدیک پرتاب کردند. گروه نزدیک به دور مرحلۀ اکتساب را از مسافت 2 متری هدف آغاز کرد. سپس تکلیف ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی امکان استفاده از کاهش خطاهای مرحلۀ تمرین برای تسهیل فرایندهای یادگیری حرکتی ضمنی در کودکان بود. تعداد 30 دانشآموز (میانگین سن = ۳۲/۱ ±۳۳/۱۱سال) با دید بسته، کیسههای نخود را با ترتیب از فاصلههای نزدیک به دور یا دور به نزدیک پرتاب کردند. گروه نزدیک به دور مرحلۀ اکتساب را از مسافت 2 متری هدف آغاز کرد. سپس تکلیف را از فاصلههای 3، 4، و 5 متری تمرین کردند. گروه دور به نزدیک مرحلۀ تمرین را از مسافت 5 متری آغاز کرد و سپس بهترتیب به 4، 3، و 2 متر رفت. آزمونهای تکلیف منفرد و تکلیف دوگانۀ تأخیری از 5/3 متری هدف گرفته شد. در مرحلۀ اکتساب، نسبت خطاهای گروه نزدیک به دور (کَمخطا) از گروه دور به نزدیک (پُرخطا) به میزان معناداری کمتر بود. در آزمون تکلیف منفرد، تفاوت بینگروهی معنادار پیدا نشد. یافتهها همچنین نشان داد گروه کمخطا، در شرایط تکلیف دوگانه تکلیف را با خطای کمتری نسبت به گروه پرخطا انجام داد. نتیجهگیری شد که خطاهای کمتر هنگام تمرین یک مهارت حرکتی میتواند استفاده از فرایندهای یادگیری حرکتی ضمنی در کودکان را تسهیل کند.
فاطمه سادات حسینی؛ امید فرج الهی
چکیده
اختلال بینایی بهعنوان یک محدودیت فردی، میتواند موجب عدم ادراک بینایی کافی شده، و بر همۀ جنبههای رشد کودک تأثیر بگذارد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات ثبات مرکزی بر مهارتهای بنیادی در پسران کودک کمبینا بود. تعداد 30 کودک کمبینا با دامنۀ سنی 7-5 سال، با استفاده از نمونههای در دسترس انتخاب و پس از انجام ...
بیشتر
اختلال بینایی بهعنوان یک محدودیت فردی، میتواند موجب عدم ادراک بینایی کافی شده، و بر همۀ جنبههای رشد کودک تأثیر بگذارد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات ثبات مرکزی بر مهارتهای بنیادی در پسران کودک کمبینا بود. تعداد 30 کودک کمبینا با دامنۀ سنی 7-5 سال، با استفاده از نمونههای در دسترس انتخاب و پس از انجام پیشآزمون اولریخ بهصورت تصادفی به دو گروه تمرینات ثبات مرکزی و فعالیتهای معمول روزانه تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه در تمرینات ثبات مرکزی شرکت کردند. گروه کنترل در این مدت فعالیتهای روزانۀ خود را اجرا کردند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس مرکب 2*2 و آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد تفاوت معناداری بین نمرههای دو گروه وجود دارد، بهصورتی که آزمودنیهای گروه تمرینات ثبات مرکزی عملکرد بهتری در تمامی خردهمقیاسهای جابهجایی نسبت به گروه کنترل داشتند (05/0P<). بهطور کلی، نتایج پژوهش تمرین ثبات مرکزی را بهدلیل ارتقای سطوح انگیزش و لذت از فعالیت بدنی، رشد خودپندارۀ جسمانی در کودکان و ارتقای عملکرد عضلات شکمی و پشتی بهعنوان مدل تمرینی مناسب برای ارتقای مهارتهای حرکتی بنیادی در کودکان دارای اختلال بینایی پیشنهاد میکند.
محبوبه امامی؛ علیرضا بهرامی؛ ولی شیری
چکیده
کودکان با کم توانی ذهنی مشکلات عدیده ای در زندگی روزمره و مسائل آموزشی تجربه می کنند که یکی از این مشکلات تاثیرگذار در زمینه ادراک بینایی می باشد بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات دید ورزشی بر ادراک بینایی کودکان کم توان ذهنی شهر اصفهان می باشد. از بین دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر 7 تا 11 سال 30 کودک بعنوان نمونه انتخاب ...
بیشتر
کودکان با کم توانی ذهنی مشکلات عدیده ای در زندگی روزمره و مسائل آموزشی تجربه می کنند که یکی از این مشکلات تاثیرگذار در زمینه ادراک بینایی می باشد بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات دید ورزشی بر ادراک بینایی کودکان کم توان ذهنی شهر اصفهان می باشد. از بین دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر 7 تا 11 سال 30 کودک بعنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری قرار گرفتند که شامل دو گروه کنترل و تجربی بودند جهت انتخاب نمونه ها قبل از شروع تمرین از کودکان کم توان ذهنی تست هوش وکسلر گرفته شد و کودکان آموزش پذیر وارد مطالعه شدند همچنین قبل از شروع تمرین، پیش آزمون ادراک بینایی TVPS-II از نمونه ها بعمل آمد و بعد از آن گروه تجربی تمرین خود را که شامل 8 هفته و هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه بود انجام دادند. در آخرین مرحله، پس آزمون ادراک بینایی TVPS-II گرفته شد. براساس نتایج تحلیل مانکووا (با کنترل نمره های پیش آزمون) تمرین دید ورزشی در مرحله پس آزمون بر میانگین تمامی مولفه های ادراک بینایی به جز مولفه آزمون ثبات شکل اثر داشت (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد، تمرین های دید ورزشی می تواند باعث بهبود ادراک بینایی کودکان کم توان ذهنی شود بنابراین پیشنهاد می شود جهت درمان و توانبخشی اختصاصی این کودکان از تمرین های دید ورزشی نیز در فرایند بهبودی استفاده شود.
المیرا نظری؛ سالار فرامرزی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مداخلۀ بهنگام بازیمحور بر رشد روانی- حرکتی کودکان 6-4 سالۀ دچار اختلال طیف اوتیسم انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی بود و از طرح پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، از میان کودکان 6 - 4سالة شهر اصفهان در سال 1394، تعداد 30 نفر ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مداخلۀ بهنگام بازیمحور بر رشد روانی- حرکتی کودکان 6-4 سالۀ دچار اختلال طیف اوتیسم انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی بود و از طرح پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، از میان کودکان 6 - 4سالة شهر اصفهان در سال 1394، تعداد 30 نفر (15 دختر و 15 پسر) که ملاکهای ورود به پژوهش را دارا بودند، بهصورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار جمعآوری داده، رشد حرکتی گزل (1940) بود که توسط والدین کودکان در مرحلة پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل شد. سپس کودکان گروه آزمایش در 10 جلسة 90 دقیقهای و هفتهای یکبار در بازیها شرکت داده شدند.گروه کنترل این آموزش را دریافت نکردند؛ پیگیری پس از 30 روز صورت گرفت. بهمنظور تجزیهوتحلیل آماری دادهها از روش تحلیل واریانس بینگروهی با اندازههای تکراری استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در رشد روانی- حرکتی معنادار بود. همچنین تفاوتهای درونگروهی و تعامل بین دو موقعیت و تغییر در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در متغیر رشد روانی- حرکتی معنادار بود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مداخلات بهنگام بازیمحور بر رشد روانی- حرکتی کودکان با اختلال طیف اوتیسم تأثیر دارد و از این مداخلات میتوان برای کمک به افزایش و بهبود مهارتهای این کودکان استفاده کرد.
شهاب پروین پور؛ محمود شیخ؛ رسول حمایت طلب؛ فضل الله باقرزاده
چکیده
روش تمرینی دوتایی روشی است که در آن افراد در گروههای دونفری برای یادگیری مهارتهای حرکتی با هم مشارکت میکنند و بهنظر میرسد این روش با افزایش کارایی و اثربخشی شرایط تمرین ویژگیهای یک محیط بهینۀ آموزشی را داشته باشد. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین دوتایی بر یادگیری شنای کرال سینه بود. به این منظور 20 کودک پسر 7 تا ...
بیشتر
روش تمرینی دوتایی روشی است که در آن افراد در گروههای دونفری برای یادگیری مهارتهای حرکتی با هم مشارکت میکنند و بهنظر میرسد این روش با افزایش کارایی و اثربخشی شرایط تمرین ویژگیهای یک محیط بهینۀ آموزشی را داشته باشد. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین دوتایی بر یادگیری شنای کرال سینه بود. به این منظور 20 کودک پسر 7 تا 9 ساله، دو گروه 10 نفرۀ تمرین دوتایی و انفرادی را تشکیل دادند. نوآموزان گروه دوتایی پس از شنیدن دستورالعملهای آموزشی و مشاهدۀ مدل ماهر، دوبهدو میشدند و نیمی از آنها با ورود به آب به اجرای بدنی مهارت مورد نظر از شنای کرال سینه میپرداختند و فرد بیرون از آب در نقش مربی برای یار خود پس از مشاهدۀ دقیق کوشش او بازخورد اجرای وی را میداد. پس از هر چند کوشش نوآموزان نقش خود را با هم عوض میکردند. این در حالی بود که کودکان گروه تمرین انفرادی پس از دستورالعملهای آموزشی و مشاهدۀ مدل ماهر، همه وارد آب میشدند و همزمان به اجرای بدنی مهارت مورد نظر میپرداختند. در آزمون یادداری از اجرای 10 متر شنای هر کودک فیلمبرداری شد و سپس فیلمها توسط دو مربی فدراسیون با استفاده از چکلیست ارزیابی شنای کرال سینه ارزیابی شد. ضریب پایایی بین آزمونگری 90/0 بهدستآمد. نتایج آزمون یادداری نشاندهندۀ اختلاف معنادار گروه تمرین دوتایی نسبت به گروه تمرین انفرادی بود (05/0>P). براساس نتایج میتوان نتیجهگیری کرد که روش دوتایی، علاوهبر مقرونبهصرفه بودن از لحاظ مصرف انرژی و فضای آموزشی، اثربخشی بیشتری نیز نسبت به روشهای سنتی آموزش شنا دارد.
زهرا ملاکریمی؛ احمدرضا موحدی؛ سید محمد مرندی؛ فاطمه بهرامی
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و مطالعۀ تأثیر تمرینات با توپ سوئیسی بر بهبود کارکرد حسی- حرکتی سه پسر مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. در این پژوهش از روش مورد منفرد استفاده شد. سه شرکتکنندۀ دچار اختلالات طیف اوتیسم تمرینات توپ سوئیسی را به مدت نه هفته انجام دادند. تغییر در نمرههای خردهآزمون حیطۀ حسی- حرکتی از طریق آزمون عصب روانشناختی ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و مطالعۀ تأثیر تمرینات با توپ سوئیسی بر بهبود کارکرد حسی- حرکتی سه پسر مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. در این پژوهش از روش مورد منفرد استفاده شد. سه شرکتکنندۀ دچار اختلالات طیف اوتیسم تمرینات توپ سوئیسی را به مدت نه هفته انجام دادند. تغییر در نمرههای خردهآزمون حیطۀ حسی- حرکتی از طریق آزمون عصب روانشناختی نپسی در طول مداخله و دو هفته پس از پایان مداخله در توالیهای یکهفتهای اندازهگیری شد و در پایان پس از دو ماه دوباره از شرکتکنندگان آزمون گرفته شد. مداخلۀ مورد نظر در مورد هر سه شرکتکننده اثربخش بود (با PND 100% برای شرکتکنندۀ اول و 78/77 درصد برای شرکتکنندههای دوم و سوم) و این کاهش دو هفته پس از مداخله پایدار ماند. یافتههای پژوهش نشان داد تمرینات با توپ سوئیسی موجب بهبود چشمگیر کارکرد حسی- حرکتی پسران مبتلا به اوتیسم میشود.
مصطفی مقدس؛ فرزام فرزان
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی انیمیشن فوتبالیستها در جذب کودکان به ورزش فوتبال بود. انیمیشن بهعنوان یکی از ابزارهای آموزش چندرسانهای میتواند رویدادهای در حال تغییر در طول زمان مانند حرکت، فرایند و رویهها را نشان دهد و این امر به جذب کودکان کمک میکند. جامعۀ آماری این تحقیق کلیۀ دانشآموزان پسر مدارس ابتدایی پایۀ ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی انیمیشن فوتبالیستها در جذب کودکان به ورزش فوتبال بود. انیمیشن بهعنوان یکی از ابزارهای آموزش چندرسانهای میتواند رویدادهای در حال تغییر در طول زمان مانند حرکت، فرایند و رویهها را نشان دهد و این امر به جذب کودکان کمک میکند. جامعۀ آماری این تحقیق کلیۀ دانشآموزان پسر مدارس ابتدایی پایۀ چهارم تا ششم شهر آمل بودند (۱۵۰۰۰N=) که به شکل تصادفی-خوشهای 500 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامۀ محققساختهای استفاده شد که روایی صوری آن را استادان تأیید کردند. همچنین روایی سازه و پایایی آن (91/0) نیز مناسب ارزیابی شد. بهمنظور انجام این تحقیق از آمار توصیفی و آزمونهای تحلیل عاملی تأییدی، آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون باینومینال و آزمون فریدمن استفاده شد. در انجام آزمونهای مذکور از نرمافزارهای آماری SPSS(22) و AMOS(18) استفاده شد. یافتهها نشان داد که انیمیشن فوتبالیستها در توجه کودکان به ورزش فوتبال، در علاقۀ کودکان به ورزش فوتبال، در تمایل کودکان به ورزش فوتبال و در نهایت در انجام ورزش فوتبال توسط کودکان مؤثر بود، بنابراین میتوان گفت که انیمیشن فوتبالیستها در تغییر رفتار ورزشی کودکان اثربخشی لازم را داشته است و یافتههای این تحقیق منطبق بر مدل آیدا بود.
حسن باغنده؛ الهه عرب عامری؛ فواد نیک نسب
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر بازیهای بومی- محلی بر رشد مهارتهای حرکتی درشت کودکان کمتوان ذهنی تربیتپذیر بود. به همین منظور 30 کودک کمتوان ذهنی تربیتپذیر از مرکز سازمان بهزیستی شهرستان مریوان با میانگین سنی 12/1±8/12سال و ضریب هوشی 81/7±61/33 با روش نمونهگیری هدفمند مطالعه شدند. از همۀ کودکان پیشآزمون گرفته شد، سپس ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر بازیهای بومی- محلی بر رشد مهارتهای حرکتی درشت کودکان کمتوان ذهنی تربیتپذیر بود. به همین منظور 30 کودک کمتوان ذهنی تربیتپذیر از مرکز سازمان بهزیستی شهرستان مریوان با میانگین سنی 12/1±8/12سال و ضریب هوشی 81/7±61/33 با روش نمونهگیری هدفمند مطالعه شدند. از همۀ کودکان پیشآزمون گرفته شد، سپس نمونهها بهصورت تصادفی به دو گروه تقسیم و بهعنوان گروه مداخله و کنترل در نظر گرفته شدند. در این پژوهش در بخشهای مربوط به مهارتهای حرکتی درشت از آزمون تبحر حرکتی برونینکس- اوزرتسکی استفاده شد. بازیهای بومی- محلی توسط گروه آزمایش طی 32 جلسه تمرین، هر جلسه 50 تا 60 دقیقه و 4 روز در هفته تمرین شد. پس از 32 جلسه تمرین از هر دو گروه پسآزمون بهعمل آمد. برای بررسی فرضیههای پژوهش از آزمونهای ناپارامتریک ویلکاکسون و یومن ویتنی (SPSS16) بهره گرفته شد. نتایج آزمونهای آماری تفاوت معناداری را در نمرههای پسآزمون مابین گروههای آزمایش و کنترل نشان داد (05/0P˂) . گروه مداخله نمرههای بیشتری کسب کرد. از نتایج بهدستآمده چنین برداشت میشود که برنامۀ تمرینی بهکاررفته در تحقیق حاضر برای بهبود مهارتهای حرکتی درشت در کودکان کمتوان ذهنی تربیتپذیر مناسب است.
مریم پروین؛ احمدرضا موحدی؛ سالار فرامرزی
چکیده
در تحقیق حاضر تأثیر بازیهای کودکانۀ جسمانی بر میزان کمرویی دانشآموزان دختر دبستانی بررسی شد. شرکتکنندگان 33 دانشآموز دختر 9 تا 11 سال بودند که تصادفی به دو گروه تجربی (18 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی بازیهای منتخب کودکانۀ جسمانی را به مدت 8 هفته، هفتهای دو جلسه انجام دادند و گروه کنترل هیچ بازی جسمانی را تجربه نکردند. ...
بیشتر
در تحقیق حاضر تأثیر بازیهای کودکانۀ جسمانی بر میزان کمرویی دانشآموزان دختر دبستانی بررسی شد. شرکتکنندگان 33 دانشآموز دختر 9 تا 11 سال بودند که تصادفی به دو گروه تجربی (18 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی بازیهای منتخب کودکانۀ جسمانی را به مدت 8 هفته، هفتهای دو جلسه انجام دادند و گروه کنترل هیچ بازی جسمانی را تجربه نکردند. کمرویی، قبل و بعد از مداخلۀ پژوهشی اندازهگیری شد. برای اندازهگیری کمرویی از پرسشنامۀ کمرویی کودکان کروزیر (1995) و برای تحلیل دادهها از آزمون آماری t استفاده شد. نتایج نشان داد بازیهای کودکانۀ جسمانی به بهبود معنادار در میزان کمرویی شرکتکنندگان گروه تجربی منجر شد ( (P< .001درحالیکه تغییری در نمرۀ کمرویی شرکتکنندگان گروه کنترل در طول دورۀ پژوهشی مشاهده نشد. یافتههای پژوهش حاضر به دستاندرکاران تعلیم و تربیت یادآوری میکند که از بازیهای کودکانۀ جسمانی میتوان بهعنوان روش مداخلۀ مناسب برای بهبود کمرویی کودکان دبستانی استفاده کرد.
حمیده جهانبخش؛ پروانه شفیع نیا؛ سیده ناهید شتاب بوشهری
چکیده
بازخورد هنجاری نوعی بازخورد است که در آن اطلاعاتی در مورد عملکرد فرد در مقایسه با دیگر همسالان، بهصورت غیرواقعی (مثبت یا منفی) ارائه میشود. این تحقیق، با هدف تعیین تأثیر بازخورد هنجاری بر یادگیری مهارت هدفگیری پرتابی کودکان 9 تا 11 سالۀ شهر اهواز انجام گرفت. به این منظور 90 کودک راستدست به روش دردسترس بهعنوان نمونۀ آماری ...
بیشتر
بازخورد هنجاری نوعی بازخورد است که در آن اطلاعاتی در مورد عملکرد فرد در مقایسه با دیگر همسالان، بهصورت غیرواقعی (مثبت یا منفی) ارائه میشود. این تحقیق، با هدف تعیین تأثیر بازخورد هنجاری بر یادگیری مهارت هدفگیری پرتابی کودکان 9 تا 11 سالۀ شهر اهواز انجام گرفت. به این منظور 90 کودک راستدست به روش دردسترس بهعنوان نمونۀ آماری انتخاب شدند و براساس سن، قد، وزن، طول دست، طول بازو و نمرههای پیشآزمون به سه گروه 30 نفری بازخورد هنجاری مثبت، منفی و کنترل تقسیم شدند. مرحلة اکتساب، شامل شش بلوک دهکوششی بود. در این مرحله هر سه گروه بعد از هر کوشش بازخورد حقیقی و گروههای مثبت و منفی علاوهبر این، در پایان هر بلوک بازخورد هنجاری دریافت میکردند. آزمون انتقال و یادداری به دو صورت بلافاصله و تأخیری بعد از مرحلۀ اکتساب انجام گرفت. بعد از بررسی دادهها و همگنی واریانسها، دادهها به روش تحلیل واریانس یکراهه با اندازهگیری مکرر، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد (05/0P ≤). در هر سه مرحله بین گروهها تفاوت معناداری مشاهده شد و گروه بازخورد هنجاری مثبت عملکرد بهتری داشت (001/0=P). یافتهها نشان میدهد بازخورد هنجاری مثبت اثر تسهیلکننده در یادگیری حرکتی دارد.
ایوب صباغی؛ علی حیرانی
چکیده
این مطالعه با هدف مقایسۀ تأثیر بازخورد 100 درصد و خودکنترل بر یادگیری مهارت حرکتی در کودکان انجام گرفت. ازاینرو 60 کودک (86/.±1/11سال(بهطور تصادفی انتخاب و براساس نتایج پیشآزمون به سه گروه مساوی بازخورد 100 درصد، خودکنترل و جفتشده تقسیم شدند، آزمودنیها در مرحلۀ اکتساب 120 کوشش (6 بلوک 10 کوششی) را انجام دادند. در پایان روز دوم، آزمون ...
بیشتر
این مطالعه با هدف مقایسۀ تأثیر بازخورد 100 درصد و خودکنترل بر یادگیری مهارت حرکتی در کودکان انجام گرفت. ازاینرو 60 کودک (86/.±1/11سال(بهطور تصادفی انتخاب و براساس نتایج پیشآزمون به سه گروه مساوی بازخورد 100 درصد، خودکنترل و جفتشده تقسیم شدند، آزمودنیها در مرحلۀ اکتساب 120 کوشش (6 بلوک 10 کوششی) را انجام دادند. در پایان روز دوم، آزمون اکتساب (یک بلوک 10 کوششی( و 48 ساعت بعد آزمون یادداری به همان ترتیب بهعمل آمد. تحلیل واریانس عاملی با تکرار سنجش بر روی فاکتور درونگروهی (بلوک کوششها)، برای مرحلۀ اکتساب و تحلیل واریانس یکراهه با آزمون تعقیبیLSD برای تحلیل نتایج مرحلۀ یادداری، بهکار گرفته شد. نتایج مرحلۀ اکتساب حاکی از معنادار بودن اثر اصلی بلوک (05/0>P) و یافتهها در مرحلۀ یادداری، بیانگر بهتر بودن نتایج گروههای بازخورد 100 درصد و بازخورد خودکنترل نسبت به گروه بازخورد جفتشده بود (05/0>P). همچنین در دو زیرگروه خودکنترل، گروهی که بازخورد بالای50 درصد دریافت کرده بودند، عملکرد بهتری داشتند. الگوی نتایج حاضر یافتههای مطالعات قبلی مبنی بر اثربخشی بازخورد در یادگیری حرکتی را مورد حمایت قرار داد؛ بهعلاوه نشان داد در کودکان هنگام ارائۀ بازخورد خود کنترل تواتر بازخورد باید بالا باشد.
ایوب صباغی؛ ناصر بهپور؛ علی حیرانی
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی نوع بازخورد و نوع تمرین بر یادگیری مؤلفة پارامتر (آماره) بود. به همین منظور هشت گروه 12 نفریتشکیل شد (گروه تمرینی ثابت با بازخورد خودکنترلی، گروه تمرینی ثابت با بازخورد جفت شده (گروه جفتشده)، گروه تمرینیمسدود با بازخورد خودکنترلی، گروه تمرینی مسدود با بازخورد جف تشده، گروه تمرینی تصادفی با بازخورد خودکنترلی، ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی نوع بازخورد و نوع تمرین بر یادگیری مؤلفة پارامتر (آماره) بود. به همین منظور هشت گروه 12 نفریتشکیل شد (گروه تمرینی ثابت با بازخورد خودکنترلی، گروه تمرینی ثابت با بازخورد جفت شده (گروه جفتشده)، گروه تمرینیمسدود با بازخورد خودکنترلی، گروه تمرینی مسدود با بازخورد جف تشده، گروه تمرینی تصادفی با بازخورد خودکنترلی، گروهتمرینی تصادفی با بازخورد جفتشده، گروه تمرینی سریالی یا مسدود – تصادفی با بازخورد خودکنترلی و گروه تمرینی سریالی بابازخورد جفتشده). ابزار مورد استفاده شامل پرتاب به سمت یک دایرة رسم شده روی زمین بود که با چشمان بسته و از فاصلة 3متری انجام میگرفت و امتیاز 10 تا 100 را شامل میشد. به پرتابهایی که در دامنة مورد نظر قرار نمیگرفت، امتیاز صفر تعلقمیگرفت. نتایج با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس عاملی مرکب و تحلیل واریانس یکراهه، تجزیهوتحلیل شدند و سطح،(P< 0/ 0 در نظر گرفته شد. در آزمون یادداری، برتری بازخورد خودکنترلی بر بازخورد جفتشده مشاهده شد ( 05 / معناداری 05یعنی تفاوتی بین تمرین در شرایط تداخل زمینهای و تمرین به شیوة ثابت وجود ،(P> 0/ ولی اثر نوع تمرین مشاهده نشد ( 05ندارد. نتایج مشاهدهشده در آزمون انتقال عکس نتایج مشاهده در آزمون یادداری بود، یعنی اثر نوع بازخورد مشاهده نشدو نشان داد که کودکان به آخرین مرحلة خودتنظیمی یعنی تعمیم پذیری نرسیده اند، اما اثر نوع تمرین مشاهده شد (P> 0/05)و برتری با گروههای تمرینی در شرایط تداخل زمینه ای بود. همچنین میان گروههای تمرینی در شرایط تداخل (P< 0/05)زمینه ای یعنی گروههای تمرینی مسدود، سریالی و تصادفی در تمام مراحل یادگیری تفاوت معنادار آماری مشاهده نشد. در کلنتایج این تحقیق، اثر سودمند بازخورد خودکنترلی در مرحلة یادداری و تمرین در شرایط تداخل زمینه ای در مرحلة انتقال درمیان کودکان را نشان داد و باتوجه به نبود تفاوت در میان گروههای تمرینی در شرایط تداخل زمینه ای، نتایج تأییدی بر فرضیةدوم مگیل و هال ( 1990 ) بود، چراکه اثر تداخل زمینه ای در برنامة حرکتی یکسان مشاهده نشد.
سیدکاوس صالحی؛ داود حومینیان؛ مهدی ضرغامی؛ صادق ستاری فرد
چکیده
یادگیری تکالیف حرکتی یکی از مؤلفه های اساسی تجربیات بشر و مجموعه ای از فرایندهای حسی ، شناختی و حرکتی می باشد. بسیاری از رفتارهای پیچیده حرکتی بر اساس نوعی ترتیب یا توالی انجام می شوند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تفاوت های رشدی تکاملی در یادگیری توالی حرکتی در سه نمونه مقطعی از کودکان با دامنه سنی 7، 8 و 10 سال و یک گروه گواه از بزرگسالان ...
بیشتر
یادگیری تکالیف حرکتی یکی از مؤلفه های اساسی تجربیات بشر و مجموعه ای از فرایندهای حسی ، شناختی و حرکتی می باشد. بسیاری از رفتارهای پیچیده حرکتی بر اساس نوعی ترتیب یا توالی انجام می شوند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تفاوت های رشدی تکاملی در یادگیری توالی حرکتی در سه نمونه مقطعی از کودکان با دامنه سنی 7، 8 و 10 سال و یک گروه گواه از بزرگسالان بوده است. برای این منظور، ابتدا نرم افزار تخصصی ارائه محرک های متوالی، ثبت زمان و خطای پاسخ در محیط برنامه نویسی C++ طراحی شد. در این تحقیق 48 نفر آزمودنی راست دست(سه گروه12 نفری از کودکان و یک گروه گواه 12نفری از بزرگسال)، سالم از نظر سیستم عصبی و بدون تجربه قبلی با تکلیف مورد نظر شرکت داشتند. کل مداخله شامل 10 مرحله بود که 8 مرحله به اکتساب توالی ها و دو مرحله به آزمون یادداری اختصاص داشت. عملکرد با بررسی تغییرات در دقت و هماهنگی پاسخ اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس عاملی و آزمون کولموگروف- اسمیرنف تجزیه و تحلیل شد. نتایج یک پیشرفت رشدی در یادگیری توالی حرکتی برای گروه ها را نشان داد. به طور قابل توجهی در دو جزء دقت پاسخ و هماهنگی پاسخ، مسیرهای رشدی متفاوتی نشان داده شد. برای مؤلفه دقت پاسخ، در دو گروه 7و 8 ساله ها در مرحله اکتساب نسبت به بزرگسالان و 10 ساله ها تفاوت معنی دار وجود داشت، اما بین بزرگسالان و ده ساله ها تفاوت معنی دار وجود نداشت. برای مؤلفه هماهنگی پاسخ، بزرگسالان هماهنگ تر از همه گروه ها و 10 ساله ها از 6 ساله ها سریعتر به محرک ها پاسخ دادند. در آزمون یادداری نیز برای دقت پاسخ 10 ساله ها مشابه بزرگسالان و برای هماهنگی پاسخ بزرگسالان از همه گروه ها هماهنگ تر بودند اما گروه 7ساله ها نسبت به بقیه گروه ها تأخیر در هماهنگی پاسخ داشتند. به طور کلی تفاوت مشاهده شده بین گروه ها در دقت و هماهنگی پاسخ در این تحقیق با نظریه ای منطبق است که بیان می کند دقت ممکن است متکی بر مسیرهای قشری باشد که بیشترین بالیدگی آنها بین سنین 7 تا 10 حاصل می شود، هماهنگی ممکن است متکی بر مسیرهای زیرقشری باشد که تا نوجوانی و جوانی، تکامل آنها ادامه دارد. با توجه به یافته ها از یک طرف یادگیری حرکتی متأثر از جنبه های مختلف رشد حرکتی است و از طرف دیگر در یادگیری اجزاء مختلف یک تکلیف، پارامترهایی که به لحاظ کنترل حرکتی دشوارترند (مانند هماهنگی پاسخ) در یک پروسه طولانی تر یادگرفته و یادآوری می شوند.