فضل الله باقرزاده؛ فاطمه میرآخوری؛ مرتضی پورآذر
چکیده
بازخورد خودکنترل نوعی بازخورد افزوده است که براساس درخواست خود یادگیرنده به وی ارائه میشود. هدف تحقیق حاضر مقایسۀ بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی پس از کوششهای خوب و ضعیف بر اکتساب و یادگیری تکلیف پرتابی در کودکان فلج مغزی بود. به این منظور 60 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با دامنۀ سنی 12-7 سال بهصورت در دسترس از بین مدارس استثنایی ...
بیشتر
بازخورد خودکنترل نوعی بازخورد افزوده است که براساس درخواست خود یادگیرنده به وی ارائه میشود. هدف تحقیق حاضر مقایسۀ بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی پس از کوششهای خوب و ضعیف بر اکتساب و یادگیری تکلیف پرتابی در کودکان فلج مغزی بود. به این منظور 60 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با دامنۀ سنی 12-7 سال بهصورت در دسترس از بین مدارس استثنایی شهر تهران انتخاب شدند. آزمودنیها بهطور تصادفی به سه گروه بازخورد آزمونگرکنترلی پس از کوششهای خوب، بازخورد آزمونگرکنترلی پس از کوششهای ضعیف و بازخورد خودکنترلی تقسیم شدند. در پایان مرحلۀ اکتساب، گروه خودکنترل به دو زیرگروه خودکنترل پس از کوششهای خوب و خودکنترل پس از کوششهای ضعیف تقسیم شدند. از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0P< استفاده شد. در مرحلۀ اکتساب، گروهها تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند (64/0P=). اما عملکرد گروه بازخورد خودکنترلی پس از کوششهای خوب از تمامی گروهها در مرحلۀ یادداری (001/0P=) و انتقال (001/0P=) بهتر بود. همچنین در شرایط آزمونگرکنترلی، آزمودنیهای دریافتکنندۀ بازخورد پس از کوششهای خوب و در شرایط دریافت بازخورد پس از کوششهای ضعیف، آزمودنیهای خودکنترلی پیشرفت بیشتری را از خود نشان دادند. بنابراین، بهدلیل ظرفیت پایین پردازش اطلاعات در کودکان، نقش انگیزشی بازخورد در شرایط خودکنترلی و پس از کوششهای موفق سبب یادگیری بهتر آزمودنیها میشود.
سمیرا جوانبخش؛ ژاله باقرلی؛ مرتضی طاهری
چکیده
اختلال طیف اتیسم یکی از ناتواناییهای رشدی است که جمعیت قابل ملاحظهای از افراد هر جامعهای به آن مبتلا میشوند. کودکان اتیسم دارای سیستم بینایی ناموزون بوده و در هنگام دریافت محرک پاسخ خیره شده بیش از حد را از خود نشان می دهند. تحقیقات نشان داده اند که بینایی در اکثر فعالیت های حرکتی، به ویژه فعالیت های که نیاز به هدف گیری روی موقعیت ...
بیشتر
اختلال طیف اتیسم یکی از ناتواناییهای رشدی است که جمعیت قابل ملاحظهای از افراد هر جامعهای به آن مبتلا میشوند. کودکان اتیسم دارای سیستم بینایی ناموزون بوده و در هنگام دریافت محرک پاسخ خیره شده بیش از حد را از خود نشان می دهند. تحقیقات نشان داده اند که بینایی در اکثر فعالیت های حرکتی، به ویژه فعالیت های که نیاز به هدف گیری روی موقعیت هدف دارند نقش بسزایی دارد. تحقیق حاضر به بررسی کانونی کردن بینایی در بهبود یادگیری یک تکلیف پرتابی در کودکان اتیسم میپردازد. 24 پسر 10 ساله به صورت تصادفی در دو گروه بینایی ویژه و بینایی معمولی به اجرای تکلیف پرتابی پرداخته و نتایج بدست آمده با استفاده ازآزمون تی مستقل و آنوا با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شدند. تفاوت معنی داری بین نمرات پیش آزمون و دوره اکتساب نشان می دهد (05/0 > p) که گروه بینایی ویژه توانستند تکلیف را به خوبی یاد بگیریند. همچنین کانونی کردن توجه به کودکان اتیسم در بهبود اجرای تکلیف پرتابی در مقایسه با گروه بینایی معمولی در یاددداری کمک بسزایی می کند. نتایج تحقیق حاضر بیان می کند که کانونی کردن بینایی شرایط یادگیری مهارت پرتابی را در کودکان اتیسم بهبود می بخشد. از طرفی کانونی کردن بینایی در کودکان اتیسم منجر به اجرای بهتر این مهارت پرتابی در یادداری در مقایسه با شرایط بینایی معمولی میشود.
مرتضی پورآذر؛ رسول حمایت طلب؛ الهه عرب عامری
چکیده
فلج مغزی اصطلاحی است که به طور رایج در خصوص شرایط دارای ویژگی اختلال حرکتی استفاده می شود و با آسیب مغزی غیر تدریجی در اوایل زندگی مرتبط است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر تواتر بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتابی در کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک بود. از بین 1750 دانشآموز مبتلا به فلج مغزی ...
بیشتر
فلج مغزی اصطلاحی است که به طور رایج در خصوص شرایط دارای ویژگی اختلال حرکتی استفاده می شود و با آسیب مغزی غیر تدریجی در اوایل زندگی مرتبط است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر تواتر بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتابی در کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک بود. از بین 1750 دانشآموز مبتلا به فلج مغزی در مدارس استثنایی شهر تهران، تعداد 30 نفر از کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک همیپلاژیک با دامنه سنی7-12 سال به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور همگن کردن آنها یک مرحله پیشآزمون 10 کوششی به عمل آمد. به منظور بررسی شرکتکنندگان در مراحل اکتساب، یادداری و انتقال به طور تصادفی به 6 گروه 5 نفری شامل سه گروه بازخورد خودکنترلی(با تواترهای 25%، 50% و 75%) و سه گروه بازخورد آزمونگرکنترلی(با تواترهای 25%، 50% و 75%) تقسیم شدند. در مرحلۀ اکتساب، آزمودنیها در 10 بلوک 8 کوششی(مجموعاً 80 کوشش) به تکلیف پرتابی پرداختند. مرحلۀ یادداری و انتقال با فاصله 24 ساعت از آزمون اکتساب و به میزان 10 کوشش بدون بازخورد اجرا گردید، با این تفاوت که آزمودنیها مرحلۀ انتقال را از فاصله 4 متری اجرا کردند(در مقابل فاصله 3 متری در مراحل اکتساب و یادداری). بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، بین گروههای دریافت کننده تواتر یکسان(گروههای خودکنترلی و آزمونگرکنترلی) در مرحله اکتساب تفاوت معنیداری مشاهده نشد، گروه خودکنترلی عملکرد بهتری در مراحل یادداری و انتقال نشان دادند. علاوه بر این، گروه هایی که فراوانی بازخوردی بالاتری دریافت میکردند(گروه خودکنترلی یا آزمونگرکنترلی) عملکرد بهتری را نسبت به شرکتکنندگان در گروههای دریافت کننده بازخورد با فراوانی پایینتر در تمامی مراحل اکتساب، یادداری و انتقال نشان دادند. بنابراین، در حالیکه مزیتهای بازخورد خودکنترلی در مقابل بازخورد آزمونگرکنترلی به هنگام دریافت تواتر بازخوردی یکسان مشاهده شد، به نظر میرسد که کودکان در طول فرایند یادگیری از بازخورد به شیوه ی متفاوتی نسبت به افراد بزرگسال استفاده میکنند و ممکن است کودکان به منظور بهینه سازی یادگیری حرکتی نیازمند فراوانیهای بازخوردی بالاتری نسبت به افراد بزرگسال باشند.