اسماعیل نصیری؛ احمد فرخی؛ فضل الله باقرزاده
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر الگودهی خودکنترلی (ارائة الگو به یادگیرنده در زمانهایی که خودش درخواست کند)، بر یادگیری یک تکلیف زمانبندی متوالی بود. در این آزمایش 24 آزمودنی راستدست (12 پسر و 12 دختر 19 تا 20 ساله) داوطلبانه انتخاب و از لحاظ نوع الگودهی به دو گروه خودکنترلی و جفتشده تقسیم شدند. تکلیف حرکت در مسیر از قبل مشخصشده ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر الگودهی خودکنترلی (ارائة الگو به یادگیرنده در زمانهایی که خودش درخواست کند)، بر یادگیری یک تکلیف زمانبندی متوالی بود. در این آزمایش 24 آزمودنی راستدست (12 پسر و 12 دختر 19 تا 20 ساله) داوطلبانه انتخاب و از لحاظ نوع الگودهی به دو گروه خودکنترلی و جفتشده تقسیم شدند. تکلیف حرکت در مسیر از قبل مشخصشده با فشردن کلیدهای 1، 4، 5 و 8 دستگاه زمانبندی متوالی با حفظ زمانبندی مطلق معین بود. افراد گروه خودکنترلی هر زمان که درخواست ارائة الگو میکردند، الگودهی میشدند، درحالیکه گروه دیگر با گروه خودکنترلی جفتشده بود. آزمایش شامل مراحل اکتساب، یادداری و انتقال بود. برای سنجش دقت عملکرد از خطای زمانبندی مطلق استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس عاملی مرحلة اکتساب نشان داد هرچند کاهش معناداری در خطای زمانبندی مطلق دو گروه الگودهی خودکنترلی و جفتشده رخ داد (05/0 P>)، بین تغییرات ایجادشده در دو گروه طی این دوره، تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0 P<). نتایج آزمون یادداری نیز اختلاف معناداری را بین دو گروه نشان نداد (05/0 P>). اما در آزمون انتقال گروه خودکنترلی بهصورت معناداری خطای کمتری داشت (05/0 P>). نتایج نشان داد تأثیرات سودمند تکنیک خودکنترلی را بهخوبی میتوان به حوزة الگودهی تعمیم داد. این روش موجب مطابقت بیشتر شرایط تمرین با نیازهای اطلاعاتی نوآموزان میشود.