سمیه طباطبایی؛ مهدی شهبازی؛ فضل اله باقرزاده
چکیده
اصطلاح درخودمانده در مورد افرادی بهکار میرود که دارای مجموعهای از اختلالات رشدی وابسته به سیستم اعصاب مرکزی باشند. این کودکان با نقص در تعامل اجتماعی، زبان و ارتباطات شناخته میشوند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی کودکان درخودماندۀ10-6 سال شهر مشهد بود. نمونۀ آماری تحقیق 41 دانشآموز (31 پسر و 10 دختر) مبتلا ...
بیشتر
اصطلاح درخودمانده در مورد افرادی بهکار میرود که دارای مجموعهای از اختلالات رشدی وابسته به سیستم اعصاب مرکزی باشند. این کودکان با نقص در تعامل اجتماعی، زبان و ارتباطات شناخته میشوند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی کودکان درخودماندۀ10-6 سال شهر مشهد بود. نمونۀ آماری تحقیق 41 دانشآموز (31 پسر و 10 دختر) مبتلا به اختلال درخودماندگی با عملکرد بالا بود. محقق نخست با استفاده از پرسشنامۀ ارتباطات اجتماعی(SCQ)، نمرۀ رشد اجتماعی کودکان را بهدست آورد. سپس برای تعیین سطح رشد حرکتی، از مقیاس رشد حرکتی لینکلن– ازرتسکی بهره برد. در بررسی آماری دادهها، در بخش توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون در سطح اطمینان 95 درصد استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رشد حرکتی با رشد اجتماعی پسران و دختران درخودمانده ارتباط معناداری وجود دارد (05/0P<). همچنین در بخش پسران این ارتباط بین مهارتهای حرکتی درشت، مهارتهای حرکتی ظریف و هماهنگی چشم و دست با رشد اجتماعی معنادار بود (05/0P<). در بخش دختران ارتباط بین مهارتهای حرکتی ظریف و هماهنگی چشم و دست با رشد اجتماعی معنادار بود (05/0P<)، اما ارتباط معناداری بین چابکی انگشتان با رشد اجتماعی در هیچیک از دو گروه پسران و دختران مشاهده نشد (05/0<P). نتایج در زمینۀ ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی نشان میدهد که اعمال مهارتهای حرکتی ممکن است در بهبود دانشآموزان اوتیسمی مؤثر باشد.