گلچین شکره؛ فاطمه حسینی
چکیده
اثر بخشی تحریک الکتریکی (tDCS) بر حافظه کاری کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی چکیده: زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز (tDCS ) بر حافظه کاری کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی بود. مواد و روشها: روش پژوهشی نیمه تجربی بود و از طرح پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با گروه آزمایشی و گروه کنترل استفاده ...
بیشتر
اثر بخشی تحریک الکتریکی (tDCS) بر حافظه کاری کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی چکیده: زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز (tDCS ) بر حافظه کاری کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی بود. مواد و روشها: روش پژوهشی نیمه تجربی بود و از طرح پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با گروه آزمایشی و گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش راکودکان هفت الی ۱۱ ساله شهرستان ارومیه در سال 1397 می باشد. به این منظور، 16 کودک با اختلال هماهنگی رشدی به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاکهای ورود و خروج به عنوان افراد گروه نمونه در نظر گرفته شدند و به صورت تصادفی منظم در دو گروه آزمایش (8نفر) و کنترل (8نفر) تقسیم شد. تحریک الکتریکی مستقیم مغز در 10 جلسه برای گروه آزمایش انجام شد. در حالی که آزمودنی های گروه کنترل چنین مداخله ای دریافت نکردند. جهت گردآوری اطلاعات حافظه کاری از آزمون ان بک استفاده شد. برای آزمون فرضیه پژوهش از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم مغز (tDCS ) بر افزایش حافظه کاری تأثیر معناداری دارد و این تأثیر تا مرحله پیگیری نیز تداوم می یابد. نتیجه گیری: از این رویکرد درمانی میتوان در بهبود حافظه کاری در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی استفاده نمود. کلیدواژه: اختلال هماهنگی رشد، تحریک الکتریکی، حافظه کاری
مریم شجاع؛ سید محمد کاظم واعظ موسوی؛ عبدالله قاسمی
چکیده
چکیده:هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات بازی محور بر رشد حرکتی کودکان دارای اضافه وزن با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش حاضر نیمهتجربی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون است. 50 کودک 10-8 سال، دارای اضافه وزن و با اختلال هماهنگی رشدی انتخاب شدند و پس از انجام پیشآزمون بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش (n=30) و گروه کنترل (n=20) قرار گرفتند. ...
بیشتر
چکیده:هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات بازی محور بر رشد حرکتی کودکان دارای اضافه وزن با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش حاضر نیمهتجربی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون است. 50 کودک 10-8 سال، دارای اضافه وزن و با اختلال هماهنگی رشدی انتخاب شدند و پس از انجام پیشآزمون بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش (n=30) و گروه کنترل (n=20) قرار گرفتند. گروه آزمایش هر هفته 3 جلسه و به مدت 3 ماه در پروتکل تعیینشده شرکت کردند. ابزار اندازهگیری آزمون MABC-2 بود و برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخۀ 21 استفاده شد. نتایج آزمون MANCOVA نشان داد که بین گروه تجربی و کنترل حداقل در یکی از متغیرهای تحقیق تفاوت وجود دارد. براساس نتایج تحلیل کوواریانس یکطرفه با سطح معناداری 05/0 مشخص شد که بین گروه کنترل و گروه تحت مداخله در مؤلفههای رشد حرکتی و خردهمقیاسهای آن (چالاکی دست، هدفگیری و تعادل) تفاوت معناداری وجود دارد و گروه آزمایش نمرههای بهتری کسب کردند. بنابراین توصیه میشود با طراحی تمرینات مختلف و مداخلۀ زودهنگام از پیشرفت این اختلال در افراد دارای اضافه وزن جلوگیری کنیم و ثأثیر مثبتی بر رشد حرکتی این افراد داشته باشیم.