علی حسین ناصری؛ عباس بهرام؛ حمید صالحی؛ افخم دانشور
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین آثار تمرین کمخطا بر یادگیری یک مهارت هدفگیری در نوجوانان کمتوان ذهنی بود. 40 نوجوان کمتوان ذهنی با توجه به ضریب هوش و ظرفیت حافظۀ کاری در چهار گروه تمرینی جایگزین شدند. تکلیف پاس توپ مینی بسکتبال به هدفی با دایرههای هممرکز بود. شیوۀ تمرین گروهها متفاوت از همدیگر بود. آزمودنیها 200 کوشش تمرینی را در مرحلۀ ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین آثار تمرین کمخطا بر یادگیری یک مهارت هدفگیری در نوجوانان کمتوان ذهنی بود. 40 نوجوان کمتوان ذهنی با توجه به ضریب هوش و ظرفیت حافظۀ کاری در چهار گروه تمرینی جایگزین شدند. تکلیف پاس توپ مینی بسکتبال به هدفی با دایرههای هممرکز بود. شیوۀ تمرین گروهها متفاوت از همدیگر بود. آزمودنیها 200 کوشش تمرینی را در مرحلۀ اکتساب در پنج بلوک تمرینی اجرا کردند. آزمونهای تکلیف منفرد و تکلیف دوگانه بهصورت فوری، تأخیری 24 ساعته و تأخیری یکهفتهای اجرا شدند. تکلیف ثانویه شامل شمارش اعداد زوج روبهجلو بود. نتایج نشان داد گروههای که کمترین خطا و کمترین درگیری حافظۀ کاری در طول تمرین داشتند، هم در مرحلۀ اکتساب و هم در آزمون تکلیف منفرد و هم در آزمون تکلیف دوگانه نسبت به گروههای دیگر بهتر عمل کردند. این تحقیق با برآوردهای نظریۀ حلقۀ بستۀ آدامز، نظریۀ بازگماری و با برآوردهای ساختار نقطۀ چالش در خصوص وجود خطا در مرحلۀ اکتساب همخوانی دارد؛ اما این یافتهها با برآوردهای نظریۀ طرحواره مغایرت دارد. همچنین این یافتهها، شواهدی را برای تأیید ادعای ساختار نقطۀ چالش و نظریۀ بازگماری در خصوص افراد خاص (کمتوان ذهنی) ارائه میدهد.