مینا کشاورز؛ حسن محمدزاده
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر، علاقه قابلتوجهی به تحول آموزش تربیتبدنی از رویکرد خطی به رویکرد غیرخطی وجود داشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیهای بومی-محلی با روشهای آموزشی تدریس بازی برای فهمیدن و حس بازی بر تبحر حرکتی دانشآموزان انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمهتجربی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود که ...
بیشتر
مقدمه: در سالهای اخیر، علاقه قابلتوجهی به تحول آموزش تربیتبدنی از رویکرد خطی به رویکرد غیرخطی وجود داشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیهای بومی-محلی با روشهای آموزشی تدریس بازی برای فهمیدن و حس بازی بر تبحر حرکتی دانشآموزان انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمهتجربی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود که بهشکل میدانی انجام شد. پنجاه و پنج دانشآموز دختر (10-11سال) بهصورت تصادفی به چهار گروه تدریس بازی برای فهمیدن، حس بازی، ترکیب رویکرد تدریس بازی برای فهمیدن و حس بازی و گروه سنتی تقسیم شدند. آزمودنیها به مدت 12 هفته، هر هفته 3 جلسه یک ساعته مطابق رویکرد آموزشی گروه خود به تمرین پرداختند. از آزمون برونیکس-اوزورتسکی برای ارزیابی تبحر حرکتی کودکان استفاده شد.یافتهها: نتایج تحلیل واریانس مرکب تفاوت معناداری را بین پیشآزمون و پسآزمون سه گروه اول نشان داد بهطوری که میتوان گفت در مهارت حرکتی درشت گروه ترکیبی با 79% تغییرات، در مهارت حرکتی ظریف و تبحر حرکتی کل گروه تدریس بازی برای فهمیدن به ترتیب با 84% و 85% از تغییرات بیشترین نمره را کسب کردند. در حالیکه آموزش سنتی تأثیر معناداری در متغیرهای مورد بررسی نداشت.نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که استفاده از رویکرد ترکیبی میتواند تبحر حرکتی کودکان را به طور همزمان بهبود بخشد. مطالعه حاضر نشان میدهد که مدلهای آموزش تدریس بازی برای فهمیدن و حس بازی درقالب بازیهای بومی-محلی روش تمرینی مناسبی برای ارتقاء تبحر حرکتی در دانشآموزان هستند و بهنظر میرسد این رویکردها قابلیت انتقال به سایر مقاطع تحصیلی را دارند.