جلیل میرزایی؛ رسول زیدآبادی؛ محمد رضا شهابی کاسب
چکیده
خستگی ذهنی، حالتی روانشناختی است که بهواسطۀ فعالیت مداوم شناختی ایجاد شده و سبب کاهش عملکرد جسمانی میشود، اما تأثیر آن بر یادگیری حرکتی کمتر بررسی شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازخورد خودکنترلی بر یادگیری تولید نیروهای کم، متوسط و بیشینه در شرایط خستگی ذهنی بود. نمونۀ پژوهش 28 نفر از داوطلبان واجد شرایط بودند که بهصورت ...
بیشتر
خستگی ذهنی، حالتی روانشناختی است که بهواسطۀ فعالیت مداوم شناختی ایجاد شده و سبب کاهش عملکرد جسمانی میشود، اما تأثیر آن بر یادگیری حرکتی کمتر بررسی شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازخورد خودکنترلی بر یادگیری تولید نیروهای کم، متوسط و بیشینه در شرایط خستگی ذهنی بود. نمونۀ پژوهش 28 نفر از داوطلبان واجد شرایط بودند که بهصورت تصادفی به دو گروه بازخورد خودکنترل و جفتشده تقسیم شدند. ابزار اندازهگیری شامل دینامومترالکتریکی، آزمون استروپ، پرسشنامۀ چند بعدی خستگی ذهنی و مقیاس VAS بود. هر دو گروه ابتدا تحت پروتکل خستگی ذهنی به مدت یک ساعت آزمون استروپ را انجام دادند و پس از اطمینان از ایجاد خستگی ذهنی، وارد مرحلۀ اکتساب تکلیف تولید نیرو شدند. آزمون یادداری فوری با تأخیر 10 دقیقه و یادداری تأخیری 48 ساعت بعد از پایان مرحلۀ اکتساب اجرا شد. یافتههای پژوهش نشان داد که در شرایط خستگی ذهنی تفاوت معناداری بین گروههای بازخورد خودکنترل و جفتشده در اکتساب و یادداری نیروهای مختلف وجود ندارد. همچنین در شرایط خستگی ذهنی خطای تولیدشده در یادگیری نیروی متوسط نسبت به نیروی کم و بیشینه کمتر است، بهطوریکه یادگیری نیروی متوسط بهطور معناداری نسبت به نیروی کم بهتر بود. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که خستگی ذهنی سبب کاهش اثربخشی بازخورد خودکنترل میشود و یادگیری تولید نیروهای کم و بیشینه را بیشتر از متوسط تخریب میکند.
فضل الله باقرزاده؛ فاطمه میرآخوری؛ مرتضی پورآذر
چکیده
بازخورد خودکنترل نوعی بازخورد افزوده است که براساس درخواست خود یادگیرنده به وی ارائه میشود. هدف تحقیق حاضر مقایسۀ بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی پس از کوششهای خوب و ضعیف بر اکتساب و یادگیری تکلیف پرتابی در کودکان فلج مغزی بود. به این منظور 60 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با دامنۀ سنی 12-7 سال بهصورت در دسترس از بین مدارس استثنایی ...
بیشتر
بازخورد خودکنترل نوعی بازخورد افزوده است که براساس درخواست خود یادگیرنده به وی ارائه میشود. هدف تحقیق حاضر مقایسۀ بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی پس از کوششهای خوب و ضعیف بر اکتساب و یادگیری تکلیف پرتابی در کودکان فلج مغزی بود. به این منظور 60 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با دامنۀ سنی 12-7 سال بهصورت در دسترس از بین مدارس استثنایی شهر تهران انتخاب شدند. آزمودنیها بهطور تصادفی به سه گروه بازخورد آزمونگرکنترلی پس از کوششهای خوب، بازخورد آزمونگرکنترلی پس از کوششهای ضعیف و بازخورد خودکنترلی تقسیم شدند. در پایان مرحلۀ اکتساب، گروه خودکنترل به دو زیرگروه خودکنترل پس از کوششهای خوب و خودکنترل پس از کوششهای ضعیف تقسیم شدند. از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0P< استفاده شد. در مرحلۀ اکتساب، گروهها تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند (64/0P=). اما عملکرد گروه بازخورد خودکنترلی پس از کوششهای خوب از تمامی گروهها در مرحلۀ یادداری (001/0P=) و انتقال (001/0P=) بهتر بود. همچنین در شرایط آزمونگرکنترلی، آزمودنیهای دریافتکنندۀ بازخورد پس از کوششهای خوب و در شرایط دریافت بازخورد پس از کوششهای ضعیف، آزمودنیهای خودکنترلی پیشرفت بیشتری را از خود نشان دادند. بنابراین، بهدلیل ظرفیت پایین پردازش اطلاعات در کودکان، نقش انگیزشی بازخورد در شرایط خودکنترلی و پس از کوششهای موفق سبب یادگیری بهتر آزمودنیها میشود.
ابوالفضل شایان؛ داود حومنیان؛ حسین عابدینی پاریزی؛ جمال فاضل کلخوران
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تعاملی شیوه های مختلف نمایش ویدیوئی و نوع بازخورد بر اجرا و یادگیری مهارت پرتاب دارت بود. 90 آزمودنی به صورت تصادفی در 6 گروه بازخورد خودکنترل، آزمونگر کنترل و جفت شده قرار گرفتند که یکی از دو الگوی ماهر یا الگوی از خود را دریافت می کردند. سه گروهی که الگوی ماهر را مشاهده کردند، ابتدا و در فاصله های استراحت، ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تعاملی شیوه های مختلف نمایش ویدیوئی و نوع بازخورد بر اجرا و یادگیری مهارت پرتاب دارت بود. 90 آزمودنی به صورت تصادفی در 6 گروه بازخورد خودکنترل، آزمونگر کنترل و جفت شده قرار گرفتند که یکی از دو الگوی ماهر یا الگوی از خود را دریافت می کردند. سه گروهی که الگوی ماهر را مشاهده کردند، ابتدا و در فاصله های استراحت، اجرای پرتاب یکی از اعضای تیم ملی پرتاب دارت را ملاحظه کردند، درحالی که گروه های مشاهدة الگوی از خود، اجرای خود را مشاهده کردند. گروه های خودکنترل، در حین اجرا از آزمونگر درخواست بازخورد می کردند، گروه های جفت شده، در کوشش هایی که گروه خودکنترل در خواست بازخورد کرده بودند، بازخورد دریافت می کردند و گروه های آزمونگر کنترل به صلاحدید آزمونگر بازخورد می گرفتند. تمرین طی 6 روز انجام گرفت و آزمون یادداری و انتقال، 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین برگزار شد. روش تحقیق نیمه تجربی بود و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون های تعقیبی توکی و بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد پیشرفت از مرحلة پیش آزمون به مراحل اکتساب، یادداری و انتقال در هر شش گروه رخ داده است. فارغ از نقش بازخورد، تفاوتی بین الگوی ماهر و الگوی از خود در هیچ یک از مراحل وجود نداشت. از طرفی بازخورد آزمونگر کنترل در اکتساب سودمندی بیشتر از دو نوع بازخورد دیگر داشت، ولی در یادداری و انتقال بازخورد خود کنترل بهتر بود. تحلیل بیشتر نتایج نشان داد افرادی که بازخوردی خودکنترل دریافت کردند، زمانی که الگوی از خود را مشاهده کرده بودند، یادگیری بیشتری در آنها نسبت به گروه های دیگر رخ داد. برتری گروه الگوی از خود – بازخورد خودکنترل را می توان به تأثیر فرایندهای انگیزشی حاصل از این تعامل و نیز همخوانی بیشتر این نوع بازخورد با نیاز آزمودنی ها نسبت داد.