دانشگاه تهراننشریه رشد و یادگیری حرکتی ورزشی2008-93332120100321Sport and Risk- Taking against Substance Abuse in students of Tehran High Schoolsورزش و خطرپذیری در برابر سوءمصرف (سیگار، مواد مخدر و الکل) در دانشآموزان دبیرستانی شهر تهران52423127FAعلیزاده محمدیاستادیار پژوهشکدة خانواده دانشگاه شهید بهشتی.زهرهاحمدآبادیکارشناسارشد پژوهشگری اجتماعی دانشگاه شهید بهشتیسمیهاحمدآبادیدانشجوی دکتری تربیت بدنی دانشگاه تربیت مدرسمهدیرافعی بروجنیدانشجوی دکتری تربیت بدنی دانشگاه شهید بهشتیJournal Article19700101Substance abuse, violation and sexual behavior are the main reasons of fatality in adolescents and the youth. Most risky behaviors including cigarettes, alcohol, drugs and unsafe sexual contacts occur under the age of 18. Traditionally, sport is regarded as a means to encourage and develop healthy behaviors and a factor to protect and prevent risky behaviors. The present study studied 406 students including 271 male and 135 female students to compare the vulnerability of male and female athlete and non-athlete adolescents to risky behaviors such as smoking, drugs and alcohol. Iranian Adolescence Risk-Taking Scale (IARS) was used to measure the risk taking (Zadeh Mohammadi & Ahmadabadi, 2008). Those adolescents who have been a member of athletic teams had higher mean in subscale ‘drinking alcohol’. Those athletes who participated in provincial competitions and higher levels, those who engaged more than three sessions a week in sport teams and those athletes who attended sport camps had a higher mean. Also, there was no significant difference between individual and group sports. When explaining the higher levels of risk-taking in those who were members of athletic teams and clubs , factors such as duality, and the difficulty in playing the role of a student and an athlete simultaneously, camp condition, lack of sufficient control over members’ behaviors except when they are playing, peers’ collective norms, normative pressure to conform with various expectations of the team, lack of scientific attitude towards school athletic organizations in Iran, and concurrent influence of personality features like sensation and novelty sought in tendencies toward sport and risky behaviors can be taken into account.پژوهش حاضر با هدف مقایسة میانگینهای خطرپذیری در برابر سیگار، مواد مخدر و الکل بین افراد عضو و غیرعضو در تیم ورزشی و بررسی نقش برخی متغیرهای مرتبط با ورزش بر خطرپذیری انجام گرفت. 406 دانشآموز شامل 271 پسر و 135 دختر مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (1) را تکمیل کردند. علاوه بر این، پرسشنامهای که در آن نوع ورزش، مدت زمان عضویت در تیم ورزشی، سطح رقابتی مسابقات، شرکت در اردوی ورزشی، میزان فعالیت ورزشی گنجانده شده بود، مورد سؤال قرار گرفت. نتایج نشان داد که عضویت در تیم ورزشی بر گرایش به الکل تأثیر معنیداری دارد. اگرچه میانگین گرایش به مواد مخدر در اعضای تیمهای ورزشی بیشتر از غیر عضو است. اما این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود. تفاوت میانگینهای خطرپذیری الکل و مواد مخدر بین سطوح استانی و بالاتر و مدارس معنیدار بود. نوجوانانی که دو تا سه سال سابقة ورزش تیمی داشتند. نسبت به کسانی که سابقة کمتر یا بیشتری داشتند، بیشتر در معرض خطر مصرف مواد مخدر و الکل بودند. میانگین خطرپذیری مواد مخدر و الکل در بین کسانی که سه جلسه و بیشتر در هفته به ورزش تیمی میپرداختند. از کسانی که کمتر ورزش میکردند بالاتر بود. تفاوت میانگینهای خطرپذیری سوءمصرف در بین اعضای ورزشهای انفرادی نسبت به ورزشهای گروهی معنیدار بود. ورزشکارانی که سابقة حضور در اردوهای ورزشی را داشتند در خطرپذیری مواد مخدر و الکل بهطور معنیداری میانگین بالاتری نسبت به دیگران بهدست آوردند. در تبیین سطوح بالاتر میزان خطرپذیری در میان اعضای تیم ورزشی میتوان به عواملی چون دوگانگی و دشواری قرار گرفتن در دو نقش دانشآموز و ورزشکار، شرایط اردویی، نبود کنترل کافی بر رفتار اعضای تیم به جز در زمان بازی، هنجارهای گروهی همسالان، فشار هنجاری برای تطبیق با انواع انتظارهای گروه / تیم، علمی و حرفهای نبودن تشکلهای ورزش دانشآموزی در ایران و تأثیر همزمان ویژگیهای شخصیتی چون نوجویی و هیجانطلبی بر تمایل به ورزش و رفتارهای پرخطر اشاره کرد.https://jsmdl.ut.ac.ir/article_23127_f4d8aab3a4c775bda768404de874cecd.pdfدانشگاه تهراننشریه رشد و یادگیری حرکتی ورزشی2008-93332120100321Current Talent Identification Models, Development of a New Model for Karate in Iran Based on Physical and Mental Readinessبررسی وضع موجود و تدوین شاخص های استعدادیابی در کاراتة ایران بر اساس آمادگی های جسمانی و روانی455623128FAمحمودشیخدانشیار دانشگاه تهران0000-0002-5730-0165مهدیشهبازیاستادیار دانشگاه تهران0000-0002-2148-4150اشرفامینیکارشناس ارشد دانشگاه تهرانرضاغلامعلی زادهکارشناس ارشد تهرانJournal Article19700101The aim of this research was to investigate the situation of talent identification process and to collect Karate related indexes in Iran. For this purpose, 63 karate subjects, male (N=31) and female (N=32), participated and filled in 3 special questionnaires to identify present and optimal situation of talent identification and most important aspects of biometric, motor capabilities, psychological capacity and skill indexes. The data were analyzed by Pearson coefficient correlation (P?0.05). The results showed that although the reaction time of hand and foot, flexibility, coordination, hand and foot length, agility and sergeant jump were the most important anthropometrical factors related to successful performance, but the reaction time of hand and foot, flexibility and coordination were significant predicators of discriminating athletes. In motor capabilities, the endurance of cardiovascular system played the main role and was an important predictor. In psychological capacity, two factors of concentration and self-confidence had a critical role and only concentration was a significant predictor. The results of this study showed no pattern for talent identification in Iran from coaches and athletes’ viewpoints.هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت استعدادیابی رشتة ورزشی کاراته در ایران بر اساس آمادگی های جسمانی و روانی و ارائة الگوی مناسب بود. جامعة آماری تحقیق حاضر را کلیة مسؤلان، مربیان و ورزشکاران زن و مرد تیم های ملی منتخب از مسابقات قهرمانی کاراتة کشور که در اردوی آمادگی سال 1385 کشور حضور داشتند، تشکیل دادند. نمونة آماری پژوهش 63 نفر از کاراته کاهای (31 پسر و 32 دختر) نخبة کشور بودند. ورزشکاران بر اساس برنامة زمان بندی شده در سالن مجهز به وسایل اندازه گیری به منظور اندازه گیری شاخص های آنتروپومتریکی، ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی حاضر شدند. پیش از آن هر کدام از ورزشکاران پرسشنامة اطلاعات شخصی را پر کردند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون در سطح
معنی داری 05/0 P< صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که در کاراته کاهای دختر از مجموع تمامی عوامل ذکر شده، تنها طول پا، عرض شانه، طول دست، انعطاف پذیری، توان بی هوازی، سرعت واکنش دست، قدرت عضلات شکم، هماهنگی و پرش درجا با موفقیت کسب شده ارتباط قابل ذکر و معنی دار دارند (05/0 P<). از سوی دیگر، در مردان کاراته کا می توان به عوامل طول پا، عرض شانه، قد نشسته، انعطاف پذیری، توان بی هوازی، سرعت واکنش دست، سرعت واکنش پا، چابکی قدرت عضلات شکم، هماهنگی، پرش در جا و تمرکز اشاره کرد (05/0 P<). نتایج تحقیق نشان داد که هیچ یک از کاراته کاها بر اساس شاخص های استعدادیابی در فعالیت کاراته شرکت نکرده اند و اساساً در کشور ما هیچ گونه مبنای علمی برای استعدادیابی افراد در رشتة کاراته وجود ندارد و کلیة ورزشکاران تنها بر اساس علاقة خود یا خانواده شان وارد رشتة ورزشی کاراته می شوند.https://jsmdl.ut.ac.ir/article_23128_0e04ad84fccbbece338f7934b5c22e90.pdfدانشگاه تهراننشریه رشد و یادگیری حرکتی ورزشی2008-93332120100321The Comparison of the Effect of Blocked, Random and Specialized Feedback to Difficult Part on Acquisition and Retention of Badminton High Serviceمقایسة تاثیر بازخورد مسدود، تصادفی و بازخورد اختصاصی بخش دشوار بر اکتساب و یادداری سرویس بلند بدمینتون577323129FAعلی رضافارسیاستادیار دانشگاه شهید بهشتیمریماکرادیکارشناس ارشد رفتار حرکتی دانشگاه شهید بهشتیزهراعسگریکارشناس ارشد رفتار حرکتی دانشگاه شهید بهشتیمیناغلامیعضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوبJournal Article19700101The present research examined the effect of different feedbacks such as blocked, random and specialized to the most difficult part of a task on acquisition and retention of badminton high service. At first, 10 expert badminton players performed 10 trial high service and 10 with probe technique to determine the most difficult part of the high service. The difference between the two scores defined the most difficult part of the skill. Then, 33 participants were assigned to one of three groups: blocked, random and specialized feedback to the most difficult part of the skill. Acquisition phase consisted of three 50-trial blocks with 10 trials at the end of each block as the acquisition test. Immediate retention was performed ten minutes after acquisition trials; delayed retention, Scott & Fox quantitative test and transfer test were performed 24 hours later. Data were analyzed by mixed ANOVA (3 Groups ? (3 tests) and one-way ANOVA. The results showed a significant difference between groups in delayed retention of whole task (??0.05). The results also showed that to learn the whole skill, random feedback would lead to better retention performance but there was no difference between groups in the most difficult part of the skill.تحقیق حاضر با هدف مقایسة ارائه بازخورد به صورت مسدود تصادفی و اختصاصی به دشوارترین بخش مهارت سرویس بلند بدمینتون بر اکتساب و یادداری کل و بخش دشوار مهارت انجام شد. به این منظور در مرحلة اول 10 بازیکن نخبة بدمینتون انتخاب شدند و 10 کوشش از سرویس بلند را به تنهایی و 10 کوشش را با تکلیف ثانویه کاوش اجرا کردند. با کسر امتیازهای دو مرحله برای هر بازیکن دشوارترین بخش مهارت – توجه طلب ترین بخش – شناسایی شد. در مرحلة دوم 33 آزمودنی به صورت تصادفی ساده در یکی از گروه تمرینی بازخورد به صورت مسدود به تمام بخش های مهارت، بازخورد به صورت تصادفی به همة بخش های مهارت و بازخورد به دشوارترین بخش، قرار گرفتند. مرحلة اکتساب شامل سه بلوک 50 کوششی بود و در پایان هر 50 کوشش یک بلوک 10 کوششی به عنوان آزمون اکتساب انجام شد. 10 دقیقه پس از پایان مراحل اکتساب آزمون یادداری فوری کیفی، 24 ساعت بعد آزمون یادداری تأخیری کیفی و آزمون کمی اسکات و فاکس به عمل آمد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مرکب (بلوک 3) ? (3 گروه) و تحلیل واریانس یکسویه نشان داد تنها در مرحلة یادداری تأخیری کل مهارت تفاوت معناداری بین گروه ها وجو دارد (05/0 ? ?) . نتایج این تحقیق نشان داد در یادگیری کل مهارت استفاده از بازخورد تصادفی به عملکرد یادداری بهتری می انجامد، اما در یادگیری بخش دشوار مهارت تفاوتی بین گروه ها وجود ندارد.https://jsmdl.ut.ac.ir/article_23129_fc135ad9286ce179db85b90852701b95.pdfدانشگاه تهراننشریه رشد و یادگیری حرکتی ورزشی2008-93332120100321The Effect of Body Mass Index on Fundamental Motor Skill in 7-8-Year-Old Boys in Hamedanتأثیر شاخص تودة بدن بر مهارت های حرکتی پایه در کودکان پسر 8-7 سالة شهر همدان758923130FAرسولحمایت طلباستادیار دانشگاه تهران0000-0002-6323-2592جوادافشاریدانشجوی دورة دکتری دانشگاه تهراناحمدنیک رواندانشجوی دورة دکتری دانشگاه تهرانرامینبلوچیاستادیار علامه طباطبائیJournal Article19700101The purpose of this study was to investigate the effects of body mass index on fundamental motor skills performance in 7-8-year-old boys in Hamedan. Forthis purpose, 72 elementary students were selected via cluster randomization from the elementary schools of Hamedan and divided into three groups: fat, normal, and thin according to percentile diagram. Then, TGMD-2 was performed by children and data were analyzed via K-S, Leven test and ANOVA. The results indicated a significant difference in hop, broad jump and over arm throw and no difference in run and catch subscales. The post hoc test indicated that the normal group performed hop, broad jump and over arm throw better than fat group. In addition, thin group performed broad jump and over arm throw better than fat group. Presumably, the inverse relationship between high body mass index basic motor skills relate to mechanical and recognition factors, components of movement, moving body mass, component coordination and motion range.هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر سطوح مختلف شاخص تودة بدن (BMI) بر اجرای مهارت های حرکتی پایه در کودکان 8-7 سالة پسر مدارس ابتدایی شهر همدان بود. به منظور تحقق اهداف 72 دانش آموز 8-7 ساله به صورت خوشه ای از بین کودکان 8-7 سالة مدارس ابتدایی شهر همدان انتخاب شدند. سپس براساس نمودار صدکی در وضعیت شاخص تودة بدنی شان به گروه های سه گانة چاق، متوسط و لاغر در سه گروه 24 نفری سازماندهی شدند. نحوة اجرای مهارت های حرکتی پایة کودکان به وسیلة تست الریخ ویرایش دوم (TGMD-2) ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری K-S، آزمون لون، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0=? انجام شد. نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان دهندة اختلاف معنادار در خرده مقایس های لی لی، پرش جفت، پرتاب از بالای شانه و نبود اختلاف معنادار در خرده مقایس های دویدن و گرفتن شیء در گروه های سه گانة شاخص تودة بدنی بود. نتایج آزمون تعقیبی در خرده مقیاس لی لی، پرش جفت، پرتاب از بالای شانه نشان داد، افراد گروه نرمال در مقایسه با گروه چاق، عملکرد بهتری داشتند. همچنین در خرده مقیاس های پرش جفت، پرتاب از بالای شانه افراد گروه لاغر عملکرد بهتری در مقایسه با افراد چاق داشتند. احتمالاً ارتباط معکوس مشاهده شده بین شاخص تودة بدنی بالا و مهارت های حرکتی پایه به عوامل مکانیکی، شناختی، اجزای حرکت، حمل تودة بدن، هماهنگی اجزا و دامنة حرکت وابسته بوده است.https://jsmdl.ut.ac.ir/article_23130_cd124bfd1961a6d16d7ec50465153155.pdfدانشگاه تهراننشریه رشد و یادگیری حرکتی ورزشی2008-93332120100321The Comparison of the Effects of Practice Schedules on Generalized Motor Program and Parameter Timing Transfer and Learningمقایسة اثرات نوع تمرین بر عملکرد و یادگیری برنامة حرکتی تعمیم یافته و
پارامتر زمان9111423131FAعلی رضاصابری کاخکیاستادیار دانشگاه شهید باهنر کرمان0000-0002-3066-4858حسینصمدیکارشناس ارشد تربیت بدنیعلی رضافارسیاستادیار دانشگاه شهید بهشتیکوروشقهرمان تبریزیاستادیار دانشگاه شهید باهنر کرمانحمیدصداقتکارشناس ارشد تربیت بدنیJournal Article19700101This research was performed to monitor the effects of different practice schedules on learning and transfer of generalized motor program and timing parameter in a serial task. For this purpose, 80 participants (age: 19-23 years) voluntarily participated in this research and then they were divided randomly into 4 groups: blocked, random, blocked-random and random-blocked. This test included performance of serial tasks with different generalized motor programs (spatial dimension variance) and variable timing parameter. The participants accomplished 108 trials (pretest) and participated in retention and transfer tests. After these tests, the amount of relative timing error (measure of consistency and proficiency of generalized motor program) and absolute timing error (measure of accuracy and proficiency of parameterization) was calculated. Analysis of variance and post hoc Tukey test were used to analyze the data. The results showed a significant difference (P?0.05) among practice schedules in the acquisition phase, but in transfer and retention phases, despite the relative priority of combined practice groups, there was no significant difference among the groups.تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت. به منظور اجرای این طرح، 80 آزمودنی داوطلب مرد (با دامنة سنی 23-19 سال) به طور تصادفی در چهار گروه تمرینی قالبی، تصادفی و ترکیبی (قالبی – تصادفی و تصادفی – قالبی) قرار گرفتند. آزمایش شامل اجرای تکالیف زنجیره ای با برنامة حرکتی تعمیم یافتة متفاوت (تغییر ابعاد فضایی) و پارامتر زمان متغیر بود. آزمودنی ها پس از آشنایی با آزمون و انجام 108 کوشش، براساس گروه تمرینی، در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمایش، مقدار خطای زمان بندی نسبی (شاخص کارایی برنامة حرکتی تعمیم یافته) و خطای زمان بندی مطلق (شاخص دقت و کارایی پارامتر) محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام گرفت. نتایج اختلاف
معنی داری (05/0 ? P). را بین روش های مختلف تمرین در مرحلة اکتساب نشان داد، ولی در مراحل یادداری و انتقال، با وجود برتری نسبی طرح های تمرینی ترکیبی بر مقدار خطاهای زمان بندی نسبی و مطلق، تفاوت بین گروه های تمرینی معنی دار نبود. بنابراین نتایج تحقیق با اثر تداخل زمینه ای و نظریة شی و کهل و ایندرمیل (1990)، لندین و هبرت (1997) و لی و سیمون (2004) مبنی بر سودمندی طرح تمرین ترکیبی بر یادگیری مغایر است.https://jsmdl.ut.ac.ir/article_23131_3d786da195ba3b4e705906b2a2eafffa.pdfدانشگاه تهراننشریه رشد و یادگیری حرکتی ورزشی2008-93332120100321The Effect of Metamotivational States and Task Condition on Self-Efficacy and Motor Performance in Amateur Dart Throwersتأثیر حالات فراانگیزشی و شرایط تکلیف بر خودکارامدی و عملکرد حرکتی پرتاب کنندگان مبتدی دارت11513123132FAاحمدقطبی ورزنهمربی دانشگاه شهید چمران اهوازمهدیضرغامیاستادیار دانشگاه شهید چمران اهوازاسماعیلصائمیمربی دانشگاه شهید چمران اهوازحسینمولانیاکارشناس ارشد رفتار حرکتیJournal Article19700101The main purpose of this study was to examine the effect of metamotivational states on self-efficacy perceptions and motor performance in dart throwing beginners in easy and difficult conditions. For this purpose, the paratelic dominance questionnaire (Cook & Gerkovich, 1993) was distributed among 140 male students, and 32 participants were randomly divided into two groups (16 in a telic group and 16 in a paratelic group). Each task consisted of three blocks of eight trials, and each trail consisted of 4 throws. Participants completed the Self-Efficacy Scale (Feltz & Chase, 1998) in their pretest and after trials 8, 16, 24. Data were analyzed with repeated measure, ANCOVA test and LSD post hoc test. The results showed a significant difference between paratelic and telic participants in self-efficacy perception (difficult task), and no significant difference in motor performance. Overall, the study only partially confirmed the reversal theory.پژوهش حاضر به منظور بررسی حالت های فراانگیزشی و شرایط تکلیف بر ادراک کارامدی و عملکرد حرکتی پرتاب کنندگان مبتدی دارت در تکالیف آسان و مشکل اجرا شد. در این راستا پرسشنامة تسلط فعالیت محور (کوک و گرکوویچ، 1993) بین 140 دانشجوی پسر توزیع شد و در نهایت براساس نمره های به دست آمده در پرسشنامه، 32 نفر به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفری هدف محور و فعالیت محور قرار گرفتند. هر تکلیف شامل 3 بلوک 8 کوششی و هر کوشش شامل 4 پرتاب بود.
شرکت کنندگان در پیش آزمون و بعد از کوشش های 8، 16، 24 مقیاس خودکارامدی (فلتز و چیس ، 1998) را تکمیل کردند.
داده ها به کمک روش های آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه در ادراک کارامدی (تکلیف مشکل) تفاوت معنی داری وجود دارد، اما در عملکرد حرکتی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. این نتایج تنها بخشی از اصول موجود در نظریة بازگشتی را تایید کرد.https://jsmdl.ut.ac.ir/article_23132_8f28fda341d7e916976cee5afb8b09cd.pdfدانشگاه تهراننشریه رشد و یادگیری حرکتی ورزشی2008-93332120100321The Comparison of the Effect of Cognitive Load on Duration and Accuracy of Bimanual Coordination Taskمقایسة اثر انواع تمرین بار شناختی بر زمان و دقت تکلیف هماهنگی دودستی13314923133FAغلام حسینناظم زادگاندانشجوی دورة دکتری دانشگاه تهرانفضل الهباقرزادهدانشیار دانشگاه تهران0000-0002-5730-0165رسولحمایت طلباستادیار دانشگاه تهران0000-0002-6323-2592علی رضافارسیاستادیار دانشگاه شهید بهشتیJournal Article19700101In this study, the effect of cognitive load (CL) training on duration and accuracy of bimanual coordination (BC) task was investigated. For this purpose, athletic male students of Shiraz University were randomly divided into 4 groups: G1 with low CL, G2 with intermediate CL, G3 with high CL and G4 control. The subjects practiced for 6 weeks, 3 sessions a week, 6 blocks, 12 trials. The subjects performed bimanual coordination task by Vienna test system (v=71%-84% and r=85%-96%). Independent T test and one-way ANOVA were used to analyze the data. The results showed that high CL affected the accuracy of bimanual coordination task. No significant difference was observed between CL groups and control group in overall duration (?=0.05). It can be concluded that if there is high CL in activities which require much attention, attention capacity may change and in skills that need attention, the task can be improved after information processing as a result of capacity change.تحقیق حاضر به منظورمقایسة اثر انواع تمرین بار شناختی بر زمان و دقت تکلیف حرکت هماهنگی دودستی انجام گرفت. به این منظور 60 آزمودنی از بین دانشجویان ورزشکار دانشگاه شیراز داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی ساده در چهار گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه ها شامل تکلیف بار شناختی کم (شمارش اعداد)، تکلیف بار شناختی متوسط (تکلیف ادراکی – حرکتی شامل واکنش پا) و گروه تکلیف بار شناختی زیاد (ادراکی حرکتی همراه با شنیداری) و گروه بی تمرین بودند. گروه های آزمایشی به مدت شش هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه شش بلوک دوازده کوششی تمرین کردند. آزمودنی ها قبل از شروع پروتکل و در پایان دورة تمرین، تکلیف هماهنگی دودستی را با استفاده از آزمون هماهنگی دودستی دستگاه وی ینا با اعتبار 71/0 تا 84/0 و پایانی 85/0 تا 96/0 انجام دادند. سپس نتایج زمان کلی حرکت و درصد خطای آزمودنی که در تکلیف هماهنگی دودستی بیانگر تخصیص توجه است، تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی وابسته و تحلیل واریانس یکطرفه انجام شد. یافته ها نشان داد که تمرین بارشناختی زیاد بر دقت تکلیف هماهنگی دودستی اثر می گذارد، ولی در عامل زمان کلی، بین گروه ها نسبت به گروه کنترل اختلاف معناداری دیده نشد (05/0 =?). بر اساس یافته های این تحقیق، در فعالیت هایی که نیازمند تخصیص توجه اند، چنانچه تمرین با بار شناختی زیاد انجام گیرد، ممکن است ظرفیت توجه تغییر یافته و در مهارت های نیازمند توجه به واسطة تغییر ظرفیت، مهارت از بعد پردازش اطلاعات گسترش پیدا کند.https://jsmdl.ut.ac.ir/article_23133_5e7ec9800bebbe3894d0522b8ab97dc8.pdfدانشگاه تهراننشریه رشد و یادگیری حرکتی ورزشی2008-93332120100321Serious Sport Injury, Motivation and Burnout: Can Self-Determined Motivation Predict Burnout in Elite Handball Players?آسیب دیدگی شدید ورزشی، انگیزش و تحلیل رفتگی : پیش بینی تحلیل رفتگی ورزشکاران زبدة هندبال آسیب دیده با توجه به کارکرد تئوری انگیزش خود-مختاری254423134FAسولعربیکارشناس ارشد دانشگاه بیرجندمحمدکشتی داراستادیار دانشگاه بیرجندمحمداسماعیلافضل پوراستادیار دانشگاه بیرجندجعفرخوشبختیاستادیار دانشگاه بیرجندمحمدرحیمیکارشناس ارشد دانشگاه بیرجندJournal Article19700101In the past 10 years, the amount of research conducted on psychological aspects of sport injury has been increasing. The purpose of this study was to predict the burnout according to the self-determined motivation in Iranian elite handball players before and after the injury. The subjects were 28 injured elite handball players who did not participate in competitions for 4 weeks due to their injuries. Participants completed Sport Motivation Scale (Pelletier et al., 1999) and an athletic burnout questionnaire (Raedeke & Smith, 2001) at the beginning of the competitive season. Paired-sample t test, Pearson correlation coefficient and Multiple regression test were used to analyze the data (P<0.05). The results demonstrated a significant relationship between motivation and burnout. There was a significant negative relationship between intrinsic motivation (P<0.000, r= -0.870) and extrinsic motivation (P<0.000, r= -0.706) with burnout. Besides, there was a significant positive relationship between amotivation and burnout (P<0.0001, r=0.878). Moreover, multiple regression to predict burnout revealed a linear relationship between motivation subscales and burnout (motivation: R2 = 0.816, intrinsic, M: R2=0.757, extrinsic: M: R2=0.499, amotivation: R2=0771). Results revealed a relationship between motivation subscales and burnout after sport injuries, i. e. it is possible to predict the athletes’ burnout by the motivation subscales. Therefore, it is critical to pay attention to the role of important motivation subscales in the recovery period and to return to sport and it is useful to pay attention to the athletes’ behaviors and attitudes for their recovery and rehabilitation.در دهة اخیر بررسی ابعاد روان شناختی ورزشکاران آسیب دیده در دوران توانبخشی و بازگشت به رقابت، توحه محققان زیادی را به خود جلب کرده است. در این پژوهش میزان خرده مقیاس های انگیزشی و تحلیل رفتگی ورزشکاران زبدة هندبال قبل و بعد از آسیب دیدگی بررسی شده و با تکیه بر تئوری انگیزش خود – مختاری دسی و ریان به پیش بینی تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی پرداخته شده است. آزمودنی های مورد بررسی این تحقیق 28 هندبالیست آسیب دیدة فصل رقابتی 87-86 لیگ حرفه ای ایران بودند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شامل پرسشنامة مقیاس انگیزش ورزشی (SMS) پل لیتیر و همکاران (1995)، پرسشنامة تحلیل رفتگی ورزشی (ABQ) ریدیک و اسمیت (2001) و پرسشنامة مشخصات فردی (محقق ساخته) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون های t همبسته، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. با توجه به تحلیل آماری در زمینة رابطة تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزشی، نتایج نشان داد رابطة معنی دار و معکوسی بین تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزش درونی (870/0 - =r؛ 000/0=P) و انگیزش بیرونی (706/0 - =r ؛ 000/0=P) و رابطة معنی دار و مستقیمی بین تحلیل رفتگی و بی انگیزشی آزمودنی ها (878/0=r ؛ 000/0=P) وجود دارد. همچنین نتایج آماری در زمینة پیش بینی تحلیل رفتگی نشان داد 6/81 درصد میزان تحلیل رفتگی با توجه به میزان انگیزش ورزشکاران تبیین می شود. به علاوه، خرده مقیاس های بی انگیزشی (771/= R2) و انگیزش درونی (757/0=R2) به ترتیب مهم ترین عوامل پیش بینی کنندة تحلیل رفتگی بودند، اما انگیزش بیرونی مبین پیش بینی کنندة قوی تحلیل رفتگی نیست (499/0= R2). نتایج نشان داد بین خرده مقیاس های انگیزشی و میزان تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی رابطة معنی داری وجود دارد و تحلیل رفتگی این ورزشکاران را می توان از روی خرده مقیاس های انگیزشی آنها برآورد کرد. بنابراین، توجه به کارکرد مهم خرده مقیاس های انگیزشی در دوران توانبخشی و بازگشت به ورزش پس از آسیب دیدگی حائز اهمیت است و توجه به رفتارها و نگرش های ورزشکاران راهنمای مناسبی برای کمک به بهبود و توانبخشی آنان خواهد بود.https://jsmdl.ut.ac.ir/article_23134_82f9e7389269132dcda7ebaee88651e3.pdf