فاطمه میراخوری؛ مرتضی پورآذر؛ فضل الله باقرزاده
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات حرکتی با استفاده از تمرینات واقعیت مجازی بر تعادل ایستای کودکان فلج مغزی 7 سال بهصورت در دسترس انتخاب - بود. در این مطالعۀ نیمهتجربی، 20 دختر فلج مغزی همیپلاژی در دامنۀ سنی 2شدند و در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. آزمون شارپند رومبرگ برای اندازهگیری نمرات تعادل ایستا بهکار گرفتهشد. گروه تجربی ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات حرکتی با استفاده از تمرینات واقعیت مجازی بر تعادل ایستای کودکان فلج مغزی 7 سال بهصورت در دسترس انتخاب - بود. در این مطالعۀ نیمهتجربی، 20 دختر فلج مغزی همیپلاژی در دامنۀ سنی 2شدند و در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. آزمون شارپند رومبرگ برای اندازهگیری نمرات تعادل ایستا بهکار گرفتهشد. گروه تجربی به مدت 4 هفته به انجام تمرینات در محیط مجازی پرداختند. گروه کنترل برنامههای درمانی معمولو تحلی ل کوواریانس تکمتغیری (MANCOVA) خود را ادامه دادند. آزمونهای تحلیل کوواریانس چندمتغیریبین دو گروه آزمایشی حداقل (P=0/ اجرا شد. نتایج حاکی از تفاوت معنادار ( 001 P < 0/ در سطح 05 (ANCOVA)در یکی از متغیرهای تعادلی (چشم باز/ چشم بسته) بود. همچنین، براساس نتایج با توجه به نمرات بالاتر تعادل ایستا درسبب بهبود تعادل ایستای آنها در مقایسه با گروه کنترل شده Xbox گروه تجربی، تمرینات واقعیت مجازی با استفاده ازبود. این مطالعه شواهدی را فراهم میآورد مبنی بر اینکه تعادل ایستا در کودکان فلج مغزی قابل اصلاح است و آنها بهدورههای کوتاهمدت تمرینات واقعیت مجازی پاسخ میدهند. بهنظر میرسد تمرینات واقعیت مجازی دارای کاربردهایبالینی برای تراپیستها، خانوادهها و کودکان مبتلا به فلج مغزی باشد.
فاطمه میراخوری؛ الهه عرب عامری؛ فضل الله باقرزاده؛ رسول حمایت طلب
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر دستورالعملهای کانون توجه بر حافظة فضایی کودکان بود. به این منظور 30 نفر از کودکان دختر مدارس ابتدایی سطح شهر تهران با میانگین سنی 12-7 سال و براساس نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنیها بهطور تصادفی به سه سطح کانون توجه (درونی، بیرونی و عدم کانون توجه) تقسیم شدند. در گروه توجه درونی، آزمودنیها بر ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر دستورالعملهای کانون توجه بر حافظة فضایی کودکان بود. به این منظور 30 نفر از کودکان دختر مدارس ابتدایی سطح شهر تهران با میانگین سنی 12-7 سال و براساس نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنیها بهطور تصادفی به سه سطح کانون توجه (درونی، بیرونی و عدم کانون توجه) تقسیم شدند. در گروه توجه درونی، آزمودنیها بر حرکت دست تمرکز کردند. کانون گروه توجه بیرونی معطوف بر مسیر حرکت و هدف بود و به گروه کنترل هیچگونه تأییدی مبنی بر کانون توجه داده نشد. آزمودنیها در مراحل تمرین (در مجموع 50 کوشش) و آزمونهای اکتساب، یادداری و انتقال شرکت کردند. مرحلة اکتساب در پنج روز متوالی صورت گرفت. ابزار مورد استفاده برای سنجش حافظۀ فضایی، دستگاه حرکت خطی (مدل LM-01) بود. آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0 P <استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس در آزمونهای اکتساب (005/0=P)، یادداری (000/0=P) و انتقال (003/0=P) معنادار بود. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که در تمامی مراحل عملکرد گروه توجه بیرونی بهدلیل تغییرپذیری کلی کمتر بهطور معناداری بهتر از گروه توجه درونی و گروه کنترل بود. با وجود این، بین گروه توجه درونی و گروه کنترل اختلاف معناداری وجود نداشت. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، کانون توجه بیرونی در ارتباط با کودکان از مزایای بالاتری نسبت به کانون توجه درونی برخوردار بود.
فضل الله باقرزاده؛ فاطمه میرآخوری؛ مرتضی پورآذر
چکیده
بازخورد خودکنترل نوعی بازخورد افزوده است که براساس درخواست خود یادگیرنده به وی ارائه میشود. هدف تحقیق حاضر مقایسۀ بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی پس از کوششهای خوب و ضعیف بر اکتساب و یادگیری تکلیف پرتابی در کودکان فلج مغزی بود. به این منظور 60 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با دامنۀ سنی 12-7 سال بهصورت در دسترس از بین مدارس استثنایی ...
بیشتر
بازخورد خودکنترل نوعی بازخورد افزوده است که براساس درخواست خود یادگیرنده به وی ارائه میشود. هدف تحقیق حاضر مقایسۀ بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی پس از کوششهای خوب و ضعیف بر اکتساب و یادگیری تکلیف پرتابی در کودکان فلج مغزی بود. به این منظور 60 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با دامنۀ سنی 12-7 سال بهصورت در دسترس از بین مدارس استثنایی شهر تهران انتخاب شدند. آزمودنیها بهطور تصادفی به سه گروه بازخورد آزمونگرکنترلی پس از کوششهای خوب، بازخورد آزمونگرکنترلی پس از کوششهای ضعیف و بازخورد خودکنترلی تقسیم شدند. در پایان مرحلۀ اکتساب، گروه خودکنترل به دو زیرگروه خودکنترل پس از کوششهای خوب و خودکنترل پس از کوششهای ضعیف تقسیم شدند. از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0P< استفاده شد. در مرحلۀ اکتساب، گروهها تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند (64/0P=). اما عملکرد گروه بازخورد خودکنترلی پس از کوششهای خوب از تمامی گروهها در مرحلۀ یادداری (001/0P=) و انتقال (001/0P=) بهتر بود. همچنین در شرایط آزمونگرکنترلی، آزمودنیهای دریافتکنندۀ بازخورد پس از کوششهای خوب و در شرایط دریافت بازخورد پس از کوششهای ضعیف، آزمودنیهای خودکنترلی پیشرفت بیشتری را از خود نشان دادند. بنابراین، بهدلیل ظرفیت پایین پردازش اطلاعات در کودکان، نقش انگیزشی بازخورد در شرایط خودکنترلی و پس از کوششهای موفق سبب یادگیری بهتر آزمودنیها میشود.