رشد و یادگیری حرکتی
حانیه اکبرآبادی؛ داود فاضلی؛ پروانه شمسی پور دهکردی
چکیده
مقدمه: هدف تحقیق حاضر بررسی تمرین افتراقی و تداخل زمینهای بر یادگیری و بازنمایی ذهنی ضربه گلف بود.
روش پژوهش: 50دانشجوی دختر با دامنه سنی 20-35 به صورت هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان به طور تصادفی در پنج گروه یادگیری افتراقی تصادفی، یادگیری افتراقی مسدود، تداخل زمینهای تصادفی، تداخل زمینهای مسدود و کنترل تقسیم شدند. به منظور اجرای ...
بیشتر
مقدمه: هدف تحقیق حاضر بررسی تمرین افتراقی و تداخل زمینهای بر یادگیری و بازنمایی ذهنی ضربه گلف بود.
روش پژوهش: 50دانشجوی دختر با دامنه سنی 20-35 به صورت هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان به طور تصادفی در پنج گروه یادگیری افتراقی تصادفی، یادگیری افتراقی مسدود، تداخل زمینهای تصادفی، تداخل زمینهای مسدود و کنترل تقسیم شدند. به منظور اجرای تکلیف، از توپ و چوب استاندارد گلف، اهداف دایره شکل با قطر 11 سانتیمتر بر روی زمین چمن با ابعاد 4× 9 متر و نرم افزار سنجش بازنمایی ذهنی استفاده شد. آزمودنی ها در پیش آزمون تکلیف سنجش بازنمایی ذهنی و 15 ضربه گلف از فاصله3 متری را اجرا کردند. در مرحله اکتساب 12 بلوک 15 کوششی مطابق با دستورالعمل های آموزشی مربوط با گروه های خود انجام دادند. 24 ساعت بعد از جلسه اکتساب در آزمون یادداری مشابه با شرایط پیشآزمون شرکت کردند و در آزمون انتقال 15 ضربه از فاصله 5 متری اجرا کردند
یافته ها: در اکتساب عملکرد گروه افتراقی تصادفی به طور معنیداری با سایر گروها تفاوت داشت و ضعیفتر از گروه های دیگر عمل کرد (001/0=P). در آزمون یادداری گروه افتراقی تصادفی و تداخل زمینهای تصادفی نسبت به افتراقی مسدود و تداخل زمینهای مسدود دقت بالاتری داشتند (001/0=P) اما در آزمون انتقال گروههای یادگیری افتراقی نسبت به همه گروه ها دقیقتر عمل کردند.
نتیجه گیری: بنابراین تغییرات مداومی که در یادگیری افتراقی ایجاد شده احتمالا به دلایلی مانند ظهور جاذبهای وابسته به خود و وابسته به زمینه و همچنین پدیده نوسانات تصادفی ناشی میشود .
داود فاضلی؛ حسین تقی زاده؛ سیده فاطمه جباری؛ لیلا قوهستانی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر آن بود که با دستکاری مستقیم بازخورد در حالت اجرای جسمانی و مشاهدۀ عمل به این موضوع بپردازد که آیا بازخورد بهعنوان یک متغیر تعدیلکننده برای تأثیرات متفاوت تمرین جسمانی، مشاهدهای و تصویرسازی عمل میکند یا خیر؟روش پژوهش: در این پژوهش 60 دانشجوی راستدست شرکت داشتند که بهصورت تصادفی به شش گروه بهصورت زیر ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر آن بود که با دستکاری مستقیم بازخورد در حالت اجرای جسمانی و مشاهدۀ عمل به این موضوع بپردازد که آیا بازخورد بهعنوان یک متغیر تعدیلکننده برای تأثیرات متفاوت تمرین جسمانی، مشاهدهای و تصویرسازی عمل میکند یا خیر؟روش پژوهش: در این پژوهش 60 دانشجوی راستدست شرکت داشتند که بهصورت تصادفی به شش گروه بهصورت زیر تقسیم شدند: جسمانی، مشاهدهای، ذهنی، جسمانی بدون بازخورد، مشاهدهای بدون بازخورد و کنترل. افراد به مدت یک روز (9 بلوک 18 کوششی) به تمرین ضربه گلف پرداختند. گروههای تمرینی بر اساس گروهبندی ذکرشده بهصورت جسمانی، مشاهدهای و یا تصویرسازی تکلیف را تمرین کردند. گروههای جسمانی بدون بازخورد و مشاهدهای بدون بازخورد از مشاهدۀ نقطۀ توقف توپ منع شدند. دقت ضربۀ افراد و تعداد درجات آزادی دینامیک بهعنوان متغیر اجرا مورد سنجش قرار گرفتند.یافتهها: در متغیر دقت حرکت نشان داده شد که حذف بازخورد در تمرین جسمانی و تمرین مشاهدهای سطح عملکرد را در حد تصویرسازی ذهنی کاهش میدهد. با این حال در تعداد درجات آزادی دینامیک نشان داده شد که تصویرسازی حرکتی با گروههای بدون بازخورد تفاوت معناداری دارد و حذف بازخورد در این دو حالت موجب مشابهت با تصویرسازی ذهنی نشد.نتیجهگیری: این نتایج بر اساس مکانیزمهای زیربنایی متفاوت توجیه شدند. استدلال شد که تمرین جسمی یک تمرین ادراکمحور است و تصویرسازی ذهنی یک تمرین مبتنی بر شناخت است که بر بازنمایی حافظهای برای تولید حرکت تکیه دارد. در مقابل تمرین مشاهدهای یک فرایند دوسویة ادراکی-شناختی است.
محبوبه شیخ زاده؛ ربابه رستمی؛ داود فاضلی
چکیده
زمینه: تصویرسازی حرکتی از جمله وجوه شناختی تکلیف است که در بسیاری از تکالیف بهعنوان عاملی اثرگذار بر عملکرد بررسی میشود. همچنین یکی دیگر از ابعاد شناختی تکالیف که محققان عقیده دارند نقش مهمی در کنترل حرکتی و اجرای تکلیف دارد، بازنمایی ذهنی است. هدف از این تحقیق تعیین رابطۀ بین توانایی تصویرسازی حرکتی و ساختار بازنمایی ذهنی در تکلیف ...
بیشتر
زمینه: تصویرسازی حرکتی از جمله وجوه شناختی تکلیف است که در بسیاری از تکالیف بهعنوان عاملی اثرگذار بر عملکرد بررسی میشود. همچنین یکی دیگر از ابعاد شناختی تکالیف که محققان عقیده دارند نقش مهمی در کنترل حرکتی و اجرای تکلیف دارد، بازنمایی ذهنی است. هدف از این تحقیق تعیین رابطۀ بین توانایی تصویرسازی حرکتی و ساختار بازنمایی ذهنی در تکلیف پرتاب آزاد بسکتبال بود.روش پژوهش: روش این پژوهش از نوع همبستگی بود و از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. در این تحقیق از پرسشنامۀ تصویرسازی حرکتی ویرایششده و نرمافزار بازنمایی ذهنی بهعنوان ابزار استفاده شد. توانایی تصویرسازی حرکتی 60 بسکتبالیست زن اندازهگیری شد و 10 نفر با بالاترین توانایی تصویرسازی (میانگین سن16/3 و انحراف استاندارد 2/05) و 10 نفر با پایینترین توانایی تصویرسازی (میانگین سنی 3/9±20/4) انتخاب شدند. سپس با استفاده از نرمافزار بازنمایی ذهنی، ساختار بازنمایی ذهنی آنها اندازهگیری شد. رابطۀ بین توانایی تصویرسازی ذهنی و بازنمایی ذهنی با استفاده از تحلیل همبستگی تحلیل شد.یافتهها: نتایج نشان داد که گروه با توانایی تصویرسازی بالا بازنمایی ذهنی ساختاریافتهتری دارد و این ساختار مشابهت بیشتری با ساختار بازنمایی ذهنی معیار دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین نمرات تصویرسازی و ساختار بازنمایی ذهنی در هر دو گروه رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد.نتیجهگیری: این یافتهها با استفاده از دیدگاه ادراکی شناختی توجیه شدند. همچنین این نتایج بهعنوان شاهدی برای فرایند بالا به پایین تصویرسازی در نظر گرفته شدند. دستیابی به این نتیجه، حاکی از این است که تمرین مهارتهای روانشناختی همگام با مهارتهای تکنیکی، سهم بسیار مهمی در موفقیت ورزشی ورزشکاران خواهد داشت.