رشد و یادگیری حرکتی
فرشته همتی زاد؛ مهدی رافعی بروجنی؛ حمید صالحی
چکیده
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثر پیچیدگی تکلیف بر انتقال دو سویه در افراد سالمند بود.
روش پژوهش: در این پژوهش 30 سالمند سالم مرد و زن با میانگین سنی (40/7±5/68 سال) به شکل در دسترس، شرکت کردند. مشارکتکنندگان در مرحله پیشآزمون سه نوع تکلیف مهارت انگشتی متفاوت از نظر پیچیدگی شامل تختهمیخ پردو، چابکی اکانر و تختهمیخ پردو در ...
بیشتر
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثر پیچیدگی تکلیف بر انتقال دو سویه در افراد سالمند بود.
روش پژوهش: در این پژوهش 30 سالمند سالم مرد و زن با میانگین سنی (40/7±5/68 سال) به شکل در دسترس، شرکت کردند. مشارکتکنندگان در مرحله پیشآزمون سه نوع تکلیف مهارت انگشتی متفاوت از نظر پیچیدگی شامل تختهمیخ پردو، چابکی اکانر و تختهمیخ پردو در آینه را با دست برتر و غیربرتر خود انجامدادند. سپس یکی از تکالیف را شش بار با دست برتر تمرین و در نهایت در مرحله پسآزمون و یادداری نیز تکلیف را با دست برتر و غیربرتر خود انجام دادند. بین پسآزمون و یادداری تکلیف اول تا شروع تمرین تکلیف دوم یک هفته فاصله بود. زمان انجام هر تکلیف نسبت به زمان انجام تکلیف در پیشآزمون نرمالسازی و درصد پیشرفت نسبت به این وضعیت در تکرارهای مختلف محاسبهشد. به منظور تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و ضریب همبستگی پیرسون استفادهشد( 05/0p ≤ ).
یافته ها: یافتههای پژوهش نشانداد طی مرحله پسآزمون و یادداری تفاوت معنادار در میزان پیشرفت دست غیربرتر در اجرای مهارت انگشتی با پیچیدگی مختلف بین آزمون پردو و پردو در آینه و همچنین بین آزمون پردو و اکانر، وجود داشت. همچنین بین کل زمان تمرین و میزان پیشرفت دست غیربرتر در تکلیف پردو و بین میزان پیشرفت دست برتر و غیربرتر در آزمون پردو و پردو در آینه همبستگی معنادار وجودداشت.
نتیجه گیری: به نظر میرسد در افراد مسن مکانیسمهای جبرانی مغز باعث ایجاد انتقال دوسویه در تکالیف پیچیده هستند.
حمید صالحی؛ محبوبه مهرورز؛ مهدی رافعی بروجنی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی امکان استفاده از کاهش خطاهای مرحلۀ تمرین برای تسهیل فرایندهای یادگیری حرکتی ضمنی در کودکان بود. تعداد 30 دانشآموز (میانگین سن = ۳۲/۱ ±۳۳/۱۱سال) با دید بسته، کیسههای نخود را با ترتیب از فاصلههای نزدیک به دور یا دور به نزدیک پرتاب کردند. گروه نزدیک به دور مرحلۀ اکتساب را از مسافت 2 متری هدف آغاز کرد. سپس تکلیف ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی امکان استفاده از کاهش خطاهای مرحلۀ تمرین برای تسهیل فرایندهای یادگیری حرکتی ضمنی در کودکان بود. تعداد 30 دانشآموز (میانگین سن = ۳۲/۱ ±۳۳/۱۱سال) با دید بسته، کیسههای نخود را با ترتیب از فاصلههای نزدیک به دور یا دور به نزدیک پرتاب کردند. گروه نزدیک به دور مرحلۀ اکتساب را از مسافت 2 متری هدف آغاز کرد. سپس تکلیف را از فاصلههای 3، 4، و 5 متری تمرین کردند. گروه دور به نزدیک مرحلۀ تمرین را از مسافت 5 متری آغاز کرد و سپس بهترتیب به 4، 3، و 2 متر رفت. آزمونهای تکلیف منفرد و تکلیف دوگانۀ تأخیری از 5/3 متری هدف گرفته شد. در مرحلۀ اکتساب، نسبت خطاهای گروه نزدیک به دور (کَمخطا) از گروه دور به نزدیک (پُرخطا) به میزان معناداری کمتر بود. در آزمون تکلیف منفرد، تفاوت بینگروهی معنادار پیدا نشد. یافتهها همچنین نشان داد گروه کمخطا، در شرایط تکلیف دوگانه تکلیف را با خطای کمتری نسبت به گروه پرخطا انجام داد. نتیجهگیری شد که خطاهای کمتر هنگام تمرین یک مهارت حرکتی میتواند استفاده از فرایندهای یادگیری حرکتی ضمنی در کودکان را تسهیل کند.