مریم خلجی؛ شهزاد طهماسبی بروجنی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر خستگی پیرامونی و مرکزی بر خطای ادراک عمق دانشآموزان صورت گرفت. جامعهَ آماری دانشآموزان شهرستان خدابنده بود که از بین آنها 42 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس با میانگین سنی 49/0± 88/16سال انتخاب شدند. از همۀ آزمودنیها پیشآزمون ادراک عمق گرفته شد. سپس به گروه مداخله و گروه کنترل تقسیم شدند. برای ایجاد ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر خستگی پیرامونی و مرکزی بر خطای ادراک عمق دانشآموزان صورت گرفت. جامعهَ آماری دانشآموزان شهرستان خدابنده بود که از بین آنها 42 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس با میانگین سنی 49/0± 88/16سال انتخاب شدند. از همۀ آزمودنیها پیشآزمون ادراک عمق گرفته شد. سپس به گروه مداخله و گروه کنترل تقسیم شدند. برای ایجاد خستگی پیرامونی (جسمی) به گروه اول فعالیت آمادگی جسمانی و به گروه دوم برای ایجاد خستگی مرکزی (ذهنی) فعالیت ذهنی داده شد. گروه سوم هیچ فعالیتی در طول دورة مداخله انجام نمیدادند. بعد از اعمال مداخلۀ خستگی پسآزمون ادراک عمق گرفته شد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه تفاوت معناداری را بین پیشآزمون سه گروه نشان نداد، اما تفاوت معناداری در پسآزمون بین گروهها مشاهده شد. با بررسی نتایج آزمون تعقیبی LSD مشخص شد که خستگی مرکزی نسبت به خستگی پیرامونی و عدم مداخله (گروه کنترل) خطای ادراک عمق آزمودنیها را افزایش داده است. اما بین خطای ادراک عمق بین گروه خستگی پیرامونی و کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج آزمون تی همبسته حاکی از افزایش خطاهای ادراک عمق ناشی از هر دو نوع خستگی و عدم تغییر در گروه کنترل بود. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که خستگی مرکزی در مقایسه با خطای پیرامونی نقش مؤثری در افزایش خطای ادراک عمق دانشآموزان داشت، بنابراین به مربیان پیشنهاد میشود شرایط مناسبی را که موجب کاهش خستگی مرکزی میشود، اتخاذ کنند.