خلیل علوی
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ترکیب مشاهدۀ عمل و تصویرسازی بر دقت مهارت هدفگیری و دریافت در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمهتجربی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. از بین دختران و پسران مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی در شهر قم، 44 شرکت کننده با دامنۀ سنی 7 تا 9 سال بهصورت هدفمند انتخاب ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ترکیب مشاهدۀ عمل و تصویرسازی بر دقت مهارت هدفگیری و دریافت در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمهتجربی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. از بین دختران و پسران مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی در شهر قم، 44 شرکت کننده با دامنۀ سنی 7 تا 9 سال بهصورت هدفمند انتخاب شدند و در چهار گروه مشاهدۀ عمل، تصویرسازی، مشاهده عمل + تصویرسازی (ترکیبی) و کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیشآزمون، شرکتکنندگان 10 توپ به سمت دیوار پرتاب کردند و به طور همزمان توپ برگشتی از دیوار را دریافت کردند. مرحلۀ مداخله در شش هفتۀ و سهجلسه در هر هفته انجام شد و هر جلسه 10 دقیقه طول کشید. مرحلۀ پسآزمون همانند مرحلۀ پیشآزمون اجرا شد. دادهها به روش تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدندیافتهها: نتایج نشان داد که هم مداخلۀ تصویرسازی، هم مداخلۀ مشاهدۀ عمل و هم ترکیب این دو مداخله بر بهبود اجرای مهارت هدفگیری- دریافت کودکان تأثیر معناداری دارد (0/05>P). دیگر نتایج نشان داد که ترکیب مداخلههای مشاهدۀ عمل و تصویرسازی از لحاظ آماری سبب اجرای بهتر مهارت هدفگیری- دریافت در شرکت کنندگان شد.نتیجهگیری: براساس نتایج تحقیق حاضر احتمالاً میتوان از ترکیب مداخلههای مشاهدۀ عمل و تصویرسازی جهت بهبود اجرای مهارت هدفگیری و دریافت در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی استفاده کرد.
ایوب هاشمی؛ ربابه رستمی؛ حبیب هادیان فرد
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر توانبخشی شناختی بر مهارتهای پایۀ بنیادی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش نیمهتجربی بود و از طرح پیشآزمون- پسآزمون با کنترل استفاده شد. جامعۀ آماری پژوهش کودکان 6 تا 10 سالۀ شهر خنج بودند. برای این منظور،40 کودک مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی به روش نمونهگیری خوشهای و براساس ملاکهای ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر توانبخشی شناختی بر مهارتهای پایۀ بنیادی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش نیمهتجربی بود و از طرح پیشآزمون- پسآزمون با کنترل استفاده شد. جامعۀ آماری پژوهش کودکان 6 تا 10 سالۀ شهر خنج بودند. برای این منظور،40 کودک مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی به روش نمونهگیری خوشهای و براساس ملاکهای ورود و خروج بهعنوان افراد گروه نمونه انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه تجربی (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. تحریک الکتریکی در 24 جلسه و هر جلسه به مدت 20 دقیقه با شدت یک میلیآمپر روی ناحیۀ F3 و F4 بر روی گروههای تحقیق انجام گرفت. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامۀ اختلال هماهنگی رشدی (DCDQ7)، آزمون ارزیابی حرکتی برای کودکان (MABC-2)، آزمون رشد مهارتهای حرکتی درشت اولریخ (TGMD-2) و آزمون هوش ریون بود. تجزیهوتحلیل اطلاعات از طریق آزمون لوین، کولموگروف-اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 05/0 انجام گرفت. یافتهها نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای مغز (tDCS) بر افزایش مهارتهای حرکتی جابهجایی (92/0=Eta،001/0P=،84/461F=)، کنترل شیء (90/0=Eta،001/0P=،15/351F=) و بهرۀ حرکتی کلی (94/0=Eta،001/0P=، 21/597F=) تأثیر معناداری دارد. این روش بهعنوان درمان غیردارویی میتواند در این افراد اســتفاده شود و در بهبود مهارتهای پایۀ بنیادی که از مشـــکلات مهم افراد دارای این اختلال است، مفید و مؤثر باشد.
حمیده جهانبخش؛ مهدی سهرابی؛ علیرضا صابری کاخکی؛ عزت خداشناس
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر یک دوره برنامة تمرین تعادلی منتخب در شرایط تکلیف دوگانه و منفرد بر حافظة کاری کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش، نیمهتجربی و از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون- پیگری با گروه کنترل بود. بدینمنظور 39 دانشآموز پسر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر یک دوره برنامة تمرین تعادلی منتخب در شرایط تکلیف دوگانه و منفرد بر حافظة کاری کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش، نیمهتجربی و از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون- پیگری با گروه کنترل بود. بدینمنظور 39 دانشآموز پسر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی به 3 گروه 13 نفرة تمرین در شرایط دوگانه، تمرین در شرایط منفرد و کنترل تقسیم شدند. دو گروه تجربی به مدت 8 هفته تحت مداخلة تمرینات منتخب تعادلی در دو شرایط مختلف دوگانه و منفرد قرار گرفتند. شرکتکنندگان در سه مرحلة پیشآزمون، پسآزمون و آزمون پیگری (دو ماه بعد از پسآزمون) با استفاده از آزمون بلوکهای تپندة کورسی ارزیابی شدند. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با اندازهگیری مکرر و همچنین تحلیل کوواریانس یکراهه نشان داد که در پسآزمون، حافظة کاری در گروه تکلیف دوگانه برتر از هر دو گروه تکلیف منفرد و کنترل بود (05/0p <). همچنین تفاوت معناداری از پیشآزمون تا پسآزمون در همة گروههای آزمایشی جز گروه تکلیف منفرد در شاخص گستردة بلوک و گروه کنترل مشاهده شد. در آزمون پیگری، این برتری تنها در شاخص نمرة کلی و کل کوششهای صحیح مشاهده شد. همچنین، گروه تکلیف منفرد در پسآزمون از گروه کنترل برتر بود (05/0p <). بهدلیل اهمیت کارکردهای اجرایی، استفاده از این برنامة تمرینی منتخب بهمنظور بهبود حافظة کاری میتواند ابزار مفیدی برای این گروه از کودکان باشد.
حسن سپهری بناب؛ فاطمه سادات حسینی؛ مالک احمدی
چکیده
کودکان دچار اختلال هماهنگی رشدی (DCD) گاه در اجرا و یادگیری مهارتهای حرکتی با مشکل مواجه میشوند. هدف تحقیق حاضر، بررسی روند اکتساب و یادگیری حرکتی رویهای در کودکان (DCD) است. از بین دانشآموزان پسر 12-8 سالۀ شهر تبریز، 12 کودک دچار اختلال هماهنگی رشدی و 12 کودک عادی همتا از نظر هوشی و سن تقویمی، بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
کودکان دچار اختلال هماهنگی رشدی (DCD) گاه در اجرا و یادگیری مهارتهای حرکتی با مشکل مواجه میشوند. هدف تحقیق حاضر، بررسی روند اکتساب و یادگیری حرکتی رویهای در کودکان (DCD) است. از بین دانشآموزان پسر 12-8 سالۀ شهر تبریز، 12 کودک دچار اختلال هماهنگی رشدی و 12 کودک عادی همتا از نظر هوشی و سن تقویمی، بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. از شکل تعدیلیافتۀ تکلیف پیگردی چرخان و متغیرهای زمان باقی ماندن بر هدف، زمان متوالی بر هدف، فاصله از هدف، فاصله از مسیر و فاز نسبی برای ارزیابی یادگیری حرکتی رویهای استفاده شد. شرکتکنندگان پس از تمرین در مرحلۀ اکتساب، آزمون یادداری فوری 10 دقیقه و آزمون تحکیم با تأخیر 24 ساعت را انجام دادند. نتایج تحلیل دادهها با تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر نشان داد در مرحلۀ اکتساب بین دو گروه در زمان باقی ماندن بر هدف، فاصله از مسیر و فاز نسبی تفاوت معناداری وجود ندارد، ولی در زمان متوالی بر هدف، فاصله از هدف تفاوت معنادار است. در مرحلۀ یادداری در متغیرهای زمان باقی ماندن بر هدف و زمان متوالی بر هدف و فاصله از هدف تفاوت معنادار بود، ولی در فاصله از مسیر و فاز نسبی تفاوت معناداری وجود نداشت. بهطور کلی، یافتهها بیانگر آن است که با وجود عملکرد کم کودکان DCD در یادگیری حرکتی رویهای، آنان قادر به کسب الگوهای هماهنگی حرکتی بودند.