زهرا فتحی رضائی؛ الهام خداداده؛ سید حجت زمانی ثانی
چکیده
مقدمه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که محیط عاملی مهم در بهبود تحول کودکان است. با این حال تحقیقات اندکی در جامعۀ کودکان روستایی در زمینۀ تأثیر فراهمسازی حرکتی بر تواناییهای شناختی انجام گرفته است. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط فراهمسازهای محیط رشدی کودکان روستایی در توانمندسازی کارکردهای اجرایی آنان بود.روش پژوهش: ...
بیشتر
مقدمه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که محیط عاملی مهم در بهبود تحول کودکان است. با این حال تحقیقات اندکی در جامعۀ کودکان روستایی در زمینۀ تأثیر فراهمسازی حرکتی بر تواناییهای شناختی انجام گرفته است. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط فراهمسازهای محیط رشدی کودکان روستایی در توانمندسازی کارکردهای اجرایی آنان بود.روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع پسرویدادی به روش همبستگی بود که بهصورت میدانی و با هدف کاربردی بودن انجام گرفت. جامعۀ آماری تحقیق، کودکان دبستانی 8 تا 10 سالۀ (با میانگین 9/10 سال) استان آذربایجان شرقی بودند و نمونۀ تحقیق، 93 نفر از این کودکان بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و در تحقیق شرکت کردند. بهمنظور سنجش فراهمسازی رشد حرکتی در محیط خانه از پرسشنامۀ فراهمسازهای رشد حرکتی درشت و برای سنجش کارکردهای اجرایی از آزمون بریف استفاده شد.یافتهها: بر اساس یافتههای آزمون رگرسیون خطی چندگانه، بین فراهمسازهای رشد حرکتی و بازداری (0/042=P) و نیز بین فراهمسازهای رشد حرکتی و آغازگری (0/008=P) در کودکان 8 تا 10 ساله، رابطۀ مثبت و معناداری مشاهده شد. همچنین بر اساس یافتهها، بین فراهمسازهای رشد حرکتی اعم از تحریککنندهها، محیط خانه و اسباببازیهای حرکتی و سایر مؤلفههای کارکردهای اجرایی رابطۀ معناداری مشاهده نشد.نتیجهگیری: بر اساس نتایج تحقیق حاضر، محیط زندگی کودکان عاملی مهم در پیشبینی مؤلفههایی از کارکردهای اجرایی آنان است. بر همین اساس، پیشنهاد میشود که در دوران کودکی، بهمنظور بهبود کارکردهای اجرایی، کودکان در محیطهای غنیتری (از لحاظ وجود فراهمسازهایی همچون اسباببازیهای حرکتی) قرار گیرند.
زهره خلیل پور؛ محمدتقی اقدسی؛ سید حجت زمانی ثانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة سبکهای یادگیری و سبکهای شناختی در بین دانشجویان دختر و پسر با اثر تعدیلکنندگی مقاطع تحصیلی و جنسیت انجام گرفت. بدینمنظور 350 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامههای سبکهای یادگیری کلب (1985) و سبکهای شناختی ویتکین (1971) را تکمیل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة سبکهای یادگیری و سبکهای شناختی در بین دانشجویان دختر و پسر با اثر تعدیلکنندگی مقاطع تحصیلی و جنسیت انجام گرفت. بدینمنظور 350 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامههای سبکهای یادگیری کلب (1985) و سبکهای شناختی ویتکین (1971) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره بررسی شد. نتایج نشان داد که بین سبکهای شناختی و متغیرهای مربوط به سبکهای یادگیری همبستگی معناداری وجود ندارد. همچنین همبستگی معناداری بین سن و سبکهای شناختی و متغیرهای سبکهای یادگیری بهجز در آزمایشگری فعال مشاهده نشد. با این حال همبستگی معناداری بین سبکهای یادگیری بهدست آمد. نتایج بررسی تفاوتهای گروهی نشان داد که دانشجویان کارشناسی نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد و پسران نسبت به دختران تمایل بیشتری به سمت سبکشناختی وابسته به زمینه دارند. در ادامه تفاوت آماری معناداری بین سطوح تحصیلی و جنسیت در سبکهای یادگیری مشاهده نشد. دانشجویان کارشناسی نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد و پسران نسبت به دختران تمایل بیشتری به سمت سبکشناختی وابسته به زمینه دارند، بهنظر میرسد سبک و جنسیت در ارتباط خود با اولویتها تعامل دارند.
محمدعلی اصلانخانی؛ علیرضا فارسی؛ سید حجت زمانی ثانی؛ زهرا فتحی رضایی
دوره 2، شماره 3 ، مهر 1389
چکیده
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر تداخل زمینه ای بر اکتساب، یادداری و انتقال تکالیف پیش بینی انطباقی در سرعت های ثابت، افزایشی و کاهشی بود. 36 آزمودنی پسر از بین دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه شهید بهشتی که به طور منظم در ورزش های توپی شرکت نمی کردند، به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه 12 نفری قالبی، زنجیره ای و تصادفی تقسیم ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر تداخل زمینه ای بر اکتساب، یادداری و انتقال تکالیف پیش بینی انطباقی در سرعت های ثابت، افزایشی و کاهشی بود. 36 آزمودنی پسر از بین دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه شهید بهشتی که به طور منظم در ورزش های توپی شرکت نمی کردند، به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه 12 نفری قالبی، زنجیره ای و تصادفی تقسیم شدند. در این تحقیق از دستگاه زمان بندی انطباقی باسین و سه آزمایش جداگانه استفاده شد. آزمایش ها از این نظر که اثر تداخل زمینه ای در آزمایش اول با سرعت های ثابت، درآزمایش دوم با سرعت های افزایشی و درآزمایش سوم با سرعت های کاهشی بررسی شد، متفاوت بودند. آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون، اکتساب، یادداری قالبی و تصادفی و همچنین آزمون انتقال شرکت کردند. خطای مطلق با استفاده از تحلیل واریانس با آزمون های مکرر و همچین تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق در آزمایش اول اثر تداخل زمینه ای را در هر سه مرحله نشان داد. در آزمایش دوم اثر تداخل زمینه ای فقط در اکتساب و یادداری تصادفی مشاهده شد. در آزمایش سوم با سرعت های کاهشی نیز اثر تداخل زمینه ای به طور معکوس در مراحل اکتساب و یادداری قالبی به نفع گروه قالبی ایجاد شد. به طور کلی، نتایج نشان داد که اثر تداخل زمینه ای در سرعت های ثابت برای هر دو مرحلة یادداری تصادفی و انتقال وجود دارد، درحالی که این اثر در سرعت های افزایشی دیده نشد. در سرعت های کاهشی نیز فقط در یادداری قالبی مشاهده شد. با توجه به پیچیدگی ادراکی ایجاد شده در سرعت های کاهشی ناشی از خودتکلیف و همچنین اثر پیچیدگی مضاعفی که فرایند حل مسئله در گروه های تصادفی ایجاد می کند، نتایج حاصل با استفاده از افزایش بار شناختی و دشواری تکلیف ادراکی برای سرعت های کاهشی و همچنین اثر کاهش خطای زمان بندی در تکالیف با سرعت های افزایشی(استثناهای قانون مبادلة سرعت-دقت) تفسیر شدند.