مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
سارا سوری؛ فضل اله باقرزاده؛ رسول حمایت طلب
چکیده
مقدمه: در پژوهشهای اخیر تعادل و ناپایداری وضعیتی بهعنوان یک اختلال حرکتی رایج در بیماران پارکینسونی گزارش شده است که موجب افتادنهای مکرر، کاهش کیفیت زندگی و مرگومیر در این بیماران میشود. از سوی دیگر بر اساس شواهد ورزش در درمان علائم حرکتی و شناختی بیماران نورودژنراتیو مؤثر است.روش پژوهش: بدینمنظور 24 موش صحرایی نر نژاد ویستار ...
بیشتر
مقدمه: در پژوهشهای اخیر تعادل و ناپایداری وضعیتی بهعنوان یک اختلال حرکتی رایج در بیماران پارکینسونی گزارش شده است که موجب افتادنهای مکرر، کاهش کیفیت زندگی و مرگومیر در این بیماران میشود. از سوی دیگر بر اساس شواهد ورزش در درمان علائم حرکتی و شناختی بیماران نورودژنراتیو مؤثر است.روش پژوهش: بدینمنظور 24 موش صحرایی نر نژاد ویستار بهطور تصادفی به سه گروه هشتتایی کنترل سالم، کنترل پارکینسونی و تمرین پارکینسونی تقسیم شدند. حیوانات گروه تمرین به مدت چهار هفته، روی دستگاه نوار گردان قرار گرفتند. در انتهای دوره، اختلالات حرکتی (تعادل و رفتار حرکتی) با استفاده از آزمونهای روتارود و اوپن فیلد و فاکتورهای بیوشیمیایی به روش الایزا ارزیابی شدند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (0/05<P)، بهوسیلۀ نرمافزار اس پی اس اس نسخۀ 19 انجام گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد که هرچند گروه پارکینسون بدون تمرین از نظر عملکرد حرکتی، بهطور معناداری در سطح پایینتری نسبت به سایر گروهها بود (0/05<P)، اما چهار هفته تمرین هوازی با شدت متوسط، موجب افزایش تعادل (0/05<P) و بهبود اختلالات حرکتی در رتهای پارکینسونی شد (0/05<P)، همچنین تمرین بهطور معناداری موجب افزایش میزان سروتونین (0/05<P) و تیروزین هیدروکسیلاز (0/05<P)، شد.نتیجهگیری: بهطور کلی یافتههای این پژوهش نشان داد تمرین هوازی با شدت متوسط میتواند اختلالات بیوشیمیایی و حرکتی ناشی از تزریق 6 -هیدروکسی دوپامین را در رتهای مدل پارکینسونی کاهش دهد.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
الینا کیانی شاهوندی؛ عادل دنیایی
چکیده
مقدمه: اختلالات روانشناختی در بین جمعیت مبتلا به دیابت شیوع بسیاری دارند. هدف این تحقیق بررسی اثر 12هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح خشم، شادکامی و نگرانی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش پژوهش: 37 زن مبتلا به دیابت نوع دو به شکل تصادفی در دو گروه تمرین (18نفر، سن: 6/3 ± 60/6 سال، شاخص تودۀ بدن: 1/3± 30/2 کیلوگرم/مترمربع و قند خون ناشتا: 15/1 ...
بیشتر
مقدمه: اختلالات روانشناختی در بین جمعیت مبتلا به دیابت شیوع بسیاری دارند. هدف این تحقیق بررسی اثر 12هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح خشم، شادکامی و نگرانی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش پژوهش: 37 زن مبتلا به دیابت نوع دو به شکل تصادفی در دو گروه تمرین (18نفر، سن: 6/3 ± 60/6 سال، شاخص تودۀ بدن: 1/3± 30/2 کیلوگرم/مترمربع و قند خون ناشتا: 15/1 ± 161/4 میلیگرم/دسیلیتر) و کنترل (19نفر، سن: 6/4 ± 60/6 سال، شاخص تودۀ بدن: 1/2± 29/9 کیلوگرم/مترمربع و قند خون ناشتا: 16/1 ± 169/1 میلیگرم/دسیلیتر) قرار گرفتند. برنامۀ تمرینی شامل 20 دقیقه تمرین هوازی با 50-75 درصد ضربان قلب ذخیره و همچنین 40 دقیقه تمرین مقاومتی با 50-75 درصد RM1، سه جلسه در هفته به مدت 12 هفته بود. پرسشنامههای STAXI-2، PSWQ و شادکامی آکسفورد قبل و 48 ساعت بعد از مداخلۀ تمرین تکمیل شدند. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری کولموگروف اسمیرنوف، تی زوجی و تحلیل کوواریانس واریانس در سطح معناداری 0/05 >P تجزیهوتحلیل قشد.
یافتهها: نتایج نشان داد پس از مداخلۀ تمرین سطوح خشم (0/001) و نگرانی (0/001) آزمودنیها کاهش و سطوح شادکامی (001/0) آنها افزایش معناداری هم نسبت به پیشآزمون و هم در مقایسه با گروه کنترل، داشت.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد 12هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی + هوازی) برای بهبود اختلالات مربوط به خشم، شادکامی و نگرانی زنان مبتلا به دیابت نوع2 مناسب باشد و بتواند به این افراد در مدیریت این بیماری و عوارض مربوطه کمک کند.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
فاطمه کشوری؛ علیرضا فارسی؛ بهروز عبدلی
چکیده
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر، بررسی توان آلفا در پرتابهای آزاد موفق و ناموفق بسکتبالیستهای نخبه و نوآموز بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمهتجربی بود و در قالب طرح سریهای زمانی اجرا شد. دو گروه نخبه (10 آزمودنی با میانگین سنی 1/34 ± 22/25 سال) و نوآموز (10 آزمودنی با میانگین سنی 1/80 ± 22/55 سال) بهصورت داوطلبانه مشارکت داشتند. دادهها با استفاده ...
بیشتر
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر، بررسی توان آلفا در پرتابهای آزاد موفق و ناموفق بسکتبالیستهای نخبه و نوآموز بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمهتجربی بود و در قالب طرح سریهای زمانی اجرا شد. دو گروه نخبه (10 آزمودنی با میانگین سنی 1/34 ± 22/25 سال) و نوآموز (10 آزمودنی با میانگین سنی 1/80 ± 22/55 سال) بهصورت داوطلبانه مشارکت داشتند. دادهها با استفاده از 28 الکترود از یک دستگاه 32 کانالة بیسیم اندازهگیری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شد (0/05 ≥P).یافتهها: توان آلفای گروه نخبه بالاتر از گروه نوآموز بود (0/001=P). پرتابهای موفق نسبت به پرتابهای ناموفق توان آلفای کمتری را نشان داد (0/006=P). در مقایسۀ دو گروه، توان آلفا در پرتابهای ناموفق گروه نخبه نسبت به پرتابهای موفق آنها بیشتر بود (0/001=P)، اما بین توان آلفای پرتابهای موفق و ناموفق گروه نوآموز تفاوتی مشاهده نشد (0/584=P). توان آلفا در زمان اجرای تکلیف پرتاب آزاد بالاتر از زمانهای قبل بود (0/005>P)، اما بین زمان اول و دوم تفاوتی نبود (0/001=P). نتایج نشان داد که گروه نخبه فعالیت قشری بالاتری نسبت به گروه نوآموز در همۀ الکترودها داشتند (0/001>P).نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد که گروه نخبه با مهار اطلاعات نامربوط تکلیف را با پیچیدگی قشری کمتری اجرا کردند. همچنین کاهش توان آلفا در پرتابهای موفق نشاندهندة افزایش فعالسازی قشر مغز و افزایش تمرکز است تا در نهایت تکلیف با منابع عصبی کمتری اجرا شود.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
حمید عباسی بافقی؛ فرحناز آیتی زاده تفتی؛ محمد رضا صادقیان شاهی؛ محسن وکیل زاده
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ اثر شیوههای متفاوت تمرین ذهنی و بدنی بر عملکرد حرکتی دختران و پسران بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر بهصورت نیمهتجربی است. نمونۀ آماری 80 نفر از دانشآموزان دختر و پسر شهرستان بشرویه با میانگین سنی 0/9±14 سال بودند که به تعداد برابر بهصورت تصادفی به چهار گروه 20 نفری (تمرین بدنی، تصویرسازی سنتی، پتلپ و ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ اثر شیوههای متفاوت تمرین ذهنی و بدنی بر عملکرد حرکتی دختران و پسران بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر بهصورت نیمهتجربی است. نمونۀ آماری 80 نفر از دانشآموزان دختر و پسر شهرستان بشرویه با میانگین سنی 0/9±14 سال بودند که به تعداد برابر بهصورت تصادفی به چهار گروه 20 نفری (تمرین بدنی، تصویرسازی سنتی، پتلپ و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنیها در پیشآزمون شرکت کرده و سپس به مدت شش هفته تمرین کردند. پس از تمرینات، در آزمون اکتساب شرکت کردند. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس یکراهه، روش تحلیل واریانس دوراهه با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبیLSD استفاده شد. سطح معناداری 0/05 در نظر گرفته شد.یافتهها: نتایج نشان داد بین دختران و پسران با توجه به شیوههای متفاوت تمرین، در عملکرد حرکتی تفاوت معناداری وجود دارد. عملکرد هر دو جنس فقط در گروههای تمرین بدنی و پتلپ افزایش معناداری پیدا کرد. همچنین میزان عملکرد در دختران و در پسران در گروه پتلپ نسبت به سایر گروههای تمرینی بهطور معناداری بهتر بود. علاوهبر این، پسران در گروه پتلپ نسبت به دختران عملکرد بهتری از خود نشان دادند.نتیجهگیری: یافتههای پژوهش اهمیت و ضرورت توجه به شیوههای تمرین بدنی و پتلپ در بهبود عملکرد حرکتی دانشآموزان با توجه به جنسیت آنها را مطرح میکند. همچنین با قرار دادن تصویرسازی ذهنی پتلپ در برنامهریزی تمرینی بهخصوص پسران میتوان افزایش عملکرد آنها را انتظار داشت.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
سپهر فردوسی؛ مهدی شهبازی؛ الهه عرب عامری
چکیده
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تداخل زمینه ای و خود تنظیمی در نمرات انتقال سرویس ساده و چکشی والیبال است.روش پژوهش: بدین منظور 39 دانشجوی پسر (20-25 سال) بهطور تصادفی، به سه گروه تمرینات قالبی، تمرینات تصادفی و تمرینات خود تنظیمی تقسیم شدند. هر سه گروه در شش جلسه تمرینی که هر جلسه شامل 40 ضربه سرویس ساده و چکشی والیبال بود، شرکت ...
بیشتر
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تداخل زمینه ای و خود تنظیمی در نمرات انتقال سرویس ساده و چکشی والیبال است.روش پژوهش: بدین منظور 39 دانشجوی پسر (20-25 سال) بهطور تصادفی، به سه گروه تمرینات قالبی، تمرینات تصادفی و تمرینات خود تنظیمی تقسیم شدند. هر سه گروه در شش جلسه تمرینی که هر جلسه شامل 40 ضربه سرویس ساده و چکشی والیبال بود، شرکت کردند. گروه تمرینات قالبی بهطور متناوب، یک جلسه به تمرین سرویس ساده و جلسه بعد به تمرین سرویس چکشی پرداختند، درحالیکه گروه تمرینات تصادفی در هر جلسه بهصورت تصادفی هر دو سرویس را تمرین کردند. در گروه تمرینات خود تنظیمی، در هر جلسه نوع تمرینات با مشارکت فعال آزمودنیها تعیین شد. پس از پایان جلسات تمرینی، آزمون انتقال پس از یک هفته در پنج تکرار برای هر آزمودنی برگزار شد. بهمنظور تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین نمرات پیشآزمون و آزمون انتقال در گروه های تمرین قالبی و تصادفی وجود ندارد، اما تفاوت بین نمرات پیشآزمون و آزمون انتقال در گروه خود تنظیمی معنی دار بود. مقایسۀ نمرات انتقال سه گروه نشان داد که عملکرد گروه خودتنظیم نسبت به دو گروه دیگر بهتر است.نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه، تمرینات خودتنظیم باعث درگیر شدن آزمودنی در فرایندهای یادگیری میشود. با این روش شاگردان بهطرز فعالتری در تعیین ویژگیهای تمرین مشارکت دارند که مجموع این عوامل منجر به ارتقای یادگیری و عملکرد بهتر شاگردان در درازمدت میشود.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
فرزانه حاتمی؛ فرشید طهماسبی؛ هدیه پاسبانی
چکیده
مقدمه: هدف از اجرای این تحقیق بررسی اثر تمرینات نوروفیدبک مبتنی بر الگوی الکتروانسفالوگرافی افراد ماهر بر یادگیری مهارت تیراندازی با تفنگ بادی در افراد مبتدی است.روش پژوهش: پژوهش کاربردی و از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. 30 ورزشکار مبتدی (میانگین سنی: 1/509 ±20 سال) به طور داوطلبانه در این ...
بیشتر
مقدمه: هدف از اجرای این تحقیق بررسی اثر تمرینات نوروفیدبک مبتنی بر الگوی الکتروانسفالوگرافی افراد ماهر بر یادگیری مهارت تیراندازی با تفنگ بادی در افراد مبتدی است.روش پژوهش: پژوهش کاربردی و از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. 30 ورزشکار مبتدی (میانگین سنی: 1/509 ±20 سال) به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کرده و به سه گروه همگن نوروفیدبک بتا/ تتا، نوروفیدبک مبتنی بر الگوی مغزی تیراندازان ماهر (کاهش تتا در نقاط F4 و FZ و افزایش آلفای پایین و بالا در نقاط P3 و P7) و گروه کنترل تقسیم شدند. مرحله اکتساب شامل 6 جلسه بود. گروه کنترل در طول جلسات فقط به تمرین بدنی پرداختند. 48 ساعت پس از جلسات اکتساب، آزمون یادداری و پس از آن یک آزمون انتقال با تعویض دست برای گرفتن سلاح انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد که گروه نوروفیدبک مبتنی بر الگوی مغزی تیراندازان ماهر در تمام جلسات بهطور معناداری عملکرد بهتری نسبت به دو گروه دیگر داشت. گروه نوروفیدبک مبتنی بر الگوی مغزی تیراندازان ماهر در آزمون یادداری بهطور معناداری عملکرد بهتری نسبت به دو گروه دیگر و همچنین گروه نوروفیدبک بتا/تتا عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشت و دو گروه نوروفیدبک در آزمون انتقال نسبت به گروه کنترل از عملکرد بهتری برخوردار بودند، اما تفاوت معناداری بین دو گروه نوروفیدبک وجود نداشت.نتیجه گیری: مطالعات آینده میتواند با تصحیح پروتکلهای نوروفیدبک بر اساس ارتباط مغز و نخبگی، روند پیشرفت و رسیدن به اوج اجرا در تیراندازی را برای افراد مبتدی تسریع کند.