مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
سیده سمیرا حسینی؛ حسن غرایاق زندی؛ فضل الله باقرزاده؛ اعظم نوفرستی
چکیده
مقدمه: آسیبهای ورزشی اغلب با چالشهای احساسی و روانشناختی همراهند. روانشناسان و پزشکان تیم باید واکنشهای احساسی را علاوه بر ارزیابی عوامل فیزیکی، بررسی کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی – رفتاری گروهی بر اضطراب، افسردگی و خشم ناشی از ضربۀ روانی آسیبدیدگی در ورزشکاران آسیبدیده است.روش پژوهش: نمونۀ آماری ...
بیشتر
مقدمه: آسیبهای ورزشی اغلب با چالشهای احساسی و روانشناختی همراهند. روانشناسان و پزشکان تیم باید واکنشهای احساسی را علاوه بر ارزیابی عوامل فیزیکی، بررسی کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی – رفتاری گروهی بر اضطراب، افسردگی و خشم ناشی از ضربۀ روانی آسیبدیدگی در ورزشکاران آسیبدیده است.روش پژوهش: نمونۀ آماری پژوهش 32 ورزشکار حرفهای آسیبدیدۀ ناشی از ضربۀ روانی هستند که به روش در دسترس و هدفمند و با تأیید متخصصان فدراسیون پزشکی ورزشی انتخاب شدند. ورزشکاران بهصورت تصادفی در دو گروه 16 نفره متشکل از یک گروه درمان و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پس از اعمال درمان، پسآزمون و دو ماه بعد پیگیری اجرا شد. ابزارهای سنجش در این پژوهش پرسشنامههای خشم اسپیلبرگر (STAXI-2)، اضطراب بک (BAI) و افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) بود .دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بررسی شد(0/05< P).یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت میان گروههای آزمایش و کنترل در کاهش مشکلات رفتاری در مرحلۀ پسآزمون و پیگیری معنادار بود. نتایج پیگیری پس از دو ماه نیز نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در میزان واکنشهای روانشناختی تفاوت وجود دارد و اثربخشی درمان بعد از دو ماه باقی مانده بود.نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن بود که درمان رفتاری- شناختی متمرکز بر ضربۀ روانی، مشکلات روانشناختی ورزشکاران نظیر اضطراب و افسردگی را کاهش میدهد، ولی بر کنترل خشم تأثیری ندارد.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
سپیده جلالی؛ حسن محمدزاده؛ جلال دهقانی زاده
چکیده
مقدمه: یائسگی شروع دوران جدیدی در زندگی یک زن است. این دوران همانند تمامی مراحل دیگر زندگی دارای زوایای مثبت و منفی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تمرینات پیلاتس بر سطح سرمی BDNF، تعادل و کیفیت زندگی زنان یائسه و غیریائسه بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون شامل دو گروه تجربی و دو گروه کنترل بود. جامعۀ ...
بیشتر
مقدمه: یائسگی شروع دوران جدیدی در زندگی یک زن است. این دوران همانند تمامی مراحل دیگر زندگی دارای زوایای مثبت و منفی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تمرینات پیلاتس بر سطح سرمی BDNF، تعادل و کیفیت زندگی زنان یائسه و غیریائسه بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون شامل دو گروه تجربی و دو گروه کنترل بود. جامعۀ آماری پژوهش تمامی زنان یائسه و غیریائسۀ شهر ارومیه بودند. نمونه شامل 60 زن (سن 1/77±45/77 سال) یائسه و غیریائسه بود که بهصورت داوطلبانه انتخاب شدند و بهطور تصادفی در چهار گروه 15 نفری قرار گرفتند. از همۀ آزمودنیها 48 ساعت قبل از شروع تمرینات و پس از پایان دورۀ تمرینی، بهصورت ناشتا خونگیری بهعمل آمد. سپس هر دو گروه تجربی طی 12 هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه به اجرای تمرینات پیلاتس پرداختند. همچنین، شرکتکنندگان آزمون تعادل پویای Y و پرسشنامۀ کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی را در پیشآزمون و پسآزمون بهطور مشابه هم انجام دادند.یافتهها: نتایج تحلیل واریانس مرکب تفاوت معناداری را بین پیشآزمون و پسآزمون گروه زنان یائسه و غیریائسه در متغیرهای مربوطه نشان داد، بهطوریکه میتوان گفت احتمالاً 91، 76 و 94 درصد از تغییرات در سطح سرمی BDNF، تعادل و کیفیت زندگی زنان یائسه و غیریائسه تحت تأثیر تمرینات پیلاتس بوده است. درحالیکه در گروههای کنترل در متغیرهای مربوطه تأثیر معناداری مشاهده نشد (P≤0/05)نتیجهگیری: انجام تمرینات پیلاتس میتواند راهبردی مؤثر برای بهبود سطح سرمی BDNF، تعادل و کیفیت زندگی در زنان یائسه و غیریائسه باشد.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
حسن علی خانی؛ نرجس سیاری
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی ﺗﺄﺛﻴﺮ ورزش صبحگاهی بر اساس حرکات هماهنگ بر فرایند خودتنظیمی شناختی هیجان در دانشآموزان پسر پایۀ دوم ابتدایی است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون، همراه با گروه کنترل بود. بدینمنظور 40 نفر از دانشآموزان دوم ابتدایی به روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و سپس ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی ﺗﺄﺛﻴﺮ ورزش صبحگاهی بر اساس حرکات هماهنگ بر فرایند خودتنظیمی شناختی هیجان در دانشآموزان پسر پایۀ دوم ابتدایی است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون، همراه با گروه کنترل بود. بدینمنظور 40 نفر از دانشآموزان دوم ابتدایی به روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و سپس بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از پرسشنامۀ تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج در هر دو مرحلۀ پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. با توجه به دستورالعملهای فدراسیون ورزش همگانی و طراحی پژوهشگر، گروه آزمایش طی هشت هفته، هر هفته پنج روز و هر روز به مدت20 دقیقه به ورزش صبحگاهی بر اساس حرکات هماهنگ پرداختند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. تجزیهوتحلیل دادهها از طریق تحلیل کوواریانس با سطح معناداری 0/05 توسط نرمافزار با اس پی اس اس 24 انجام گرفت.یافتهها: تمرینات ورزش صبحگاهی بر بهبود خودتنظیمی هیجان دانشآموزان تأثیر معنادار داشت و سبب افزایش آن شد. نتایج آزمون لاندای ویکلز (0/0001=P) و آزمون تقابل درون و برونگروهی در گروه آزمایش (0/0001=P) و گروه کنترل ( 0/09= P) نشاندهندۀ پیشرفت و تفاوت معنادار گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود.نتیجهگیری: شرکت در تمرینات ورزش صبحگاهی بر اساس حرکات هماهنگ، سبب افزایش خودتنظیمی هیجان دانشآموزان میشود. ازاینرو پیشنهاد میشود مربیان ورزش و مسئولان مربوطۀ آموزشگاهها، ورزش صبحگاهی را بر این اساس در برنامۀ روزانۀ مدارس در نظر بگیرند.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
مریم خلجی؛ پروانه شمسی پور دهکردی؛ فهیمه ایادی؛ فائزه خوشدونی فراهانی
چکیده
مقدمه: یکی از پیچیدهترین فرایندها در زمینۀ ورزش حرفهای، تصمیمگیری است از این حیث هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تصمیمی بر پیشبینی و تصمیمگیری خلاقانه در تکلیف بدمینتون بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون است. جامعۀ آماری پژوهش تمام دانشجویان دختر 20 تا 30 سال بود که از این بین به روش ...
بیشتر
مقدمه: یکی از پیچیدهترین فرایندها در زمینۀ ورزش حرفهای، تصمیمگیری است از این حیث هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تصمیمی بر پیشبینی و تصمیمگیری خلاقانه در تکلیف بدمینتون بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون است. جامعۀ آماری پژوهش تمام دانشجویان دختر 20 تا 30 سال بود که از این بین به روش نمونهگیری در دسترس 40 دانشجوی دختر انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه تمرین تصمیمی و کنترل تقسیم شدند. پرسشنامۀ تصمیمگیری خلاقانه، دوربین فیلمبرداری، لپتاپ و پروژکتور ابزارهای مورد استفاده در پژوهش بود. در پیشآزمون، هنگام مشاهدۀ ضربۀ تاس بدمینتون از طریق فیلم ویدئویی که در لحظۀ برخورد توپ با راکت قطع شده بود، تصمیمگیری خلاقانه و پیشبینی با 20 کلیپ ویدئویی سنجیده شد. گروه تمرین 400 کوشش تمرین تصمیمی انجام دادند و گروه کنترل فقط به تشخیص جهت ضربه پرداختند. پس از 48 ساعت پسآزمون گرفته شد.یافتهها: نتایج نشان داد در پسآزمون، گروه تمرین خلاقیت بیشتری در تصمیمگیری نسبت به گروه کنترل داشتند (2/64=F) و مهارت پیشبینی جهت ضربه در گروه تمرین بهتر از گروه کنترل بود (4/17=F).نتیجهگیری: طبق نتایج تمرین تصمیمی سبب شد بازیکنان گروه تمرین با خلاقیت بیشتری جهت و محل فرود ضربه را تشخیص دهند و برای هر ضربه راهکارهای متعددی ارائه دهند. بهنظر میرسد تمرین تصمیمی در تسهیل و ارائۀ راهحلهای مختلف تأثیر بسزایی داشته است.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
سمیه حافظی؛ محمدرضا دوستان؛ اسماعیل صائمی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر دو روش tDCS آندی و کاتدی مغز و ناهمزمانی محرک- پاسخها بر سازگاری عقبگرد در شرایط خستگیِ ذهنی حاد بود.روش پژوهش: شرکتکنندگان 39 پسر (20 تا 24 سال) بودند. ابزارها شامل برگۀ رضایت آگاهانه، پرسشنامۀ دست برتری ادینبورگ، ابزار زمان واکنش دوگانه، نرمافزار استروپ، پرسشنامۀ مقیاس آنالوگ دیداری (VAS-F) و دستگاه ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر دو روش tDCS آندی و کاتدی مغز و ناهمزمانی محرک- پاسخها بر سازگاری عقبگرد در شرایط خستگیِ ذهنی حاد بود.روش پژوهش: شرکتکنندگان 39 پسر (20 تا 24 سال) بودند. ابزارها شامل برگۀ رضایت آگاهانه، پرسشنامۀ دست برتری ادینبورگ، ابزار زمان واکنش دوگانه، نرمافزار استروپ، پرسشنامۀ مقیاس آنالوگ دیداری (VAS-F) و دستگاه تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (tDCS) بود. شرکتکنندگان در پیشآزمون در دو شرایط غیرخستگی و خستگی ذهنی با ابزار زمان واکنش دوگانه آزمون شدند. آزمونها شامل دو محرک-پاسخ دیداری سهانتخابی (حروف و رنگ) با ده SOAs مختلف بود. سپس افراد بهصورت تصادفی در سه گروه تحریک آندال، کاتدال و شم قرار گرفتند مداخله شامل چهار جلسۀ متوالی 20 دقیقه تحریک tDCS بر روی ناحیۀ DLPFCبود. یک روز و 4 روز پس از آخرین جلسۀ تحریک، آزمونها تکرار شد. برای تحلیل استنباطی، از تحلیل واریانس مرکب و آنووای یکراهه در سطح معناداری 0/05 استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که بین SOAs مختلف در زمان پاسخ به محرک اول که نمایشی از سازگاری عقبگرد است، تفاوت وجود دارد و در فواصل پایین، زمان پاسخ به محرک اول کمتر است. همچنین بین زمان پاسخ به محرک اول در فواصل بینمحرکی پایین بین شرایط خستگی و غیرخستگی تفاوت وجود دارد. با این حال، اثرگذاری tDCS کاتدی و آندی بر RT1 بسیار اندک بود. نتیجهگیری: بهطور کلی نتایج نشان داد که حداقل برخی از جنبههای مرکزی مربوط به پاسخ میتواند بهصورت موازی پردازش شود. خستگی نیز بر این پردازش موازی تأثیر دارد.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
خلیل علوی
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ترکیب مشاهدۀ عمل و تصویرسازی بر دقت مهارت هدفگیری و دریافت در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمهتجربی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. از بین دختران و پسران مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی در شهر قم، 44 شرکت کننده با دامنۀ سنی 7 تا 9 سال بهصورت هدفمند انتخاب ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ترکیب مشاهدۀ عمل و تصویرسازی بر دقت مهارت هدفگیری و دریافت در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمهتجربی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. از بین دختران و پسران مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی در شهر قم، 44 شرکت کننده با دامنۀ سنی 7 تا 9 سال بهصورت هدفمند انتخاب شدند و در چهار گروه مشاهدۀ عمل، تصویرسازی، مشاهده عمل + تصویرسازی (ترکیبی) و کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیشآزمون، شرکتکنندگان 10 توپ به سمت دیوار پرتاب کردند و به طور همزمان توپ برگشتی از دیوار را دریافت کردند. مرحلۀ مداخله در شش هفتۀ و سهجلسه در هر هفته انجام شد و هر جلسه 10 دقیقه طول کشید. مرحلۀ پسآزمون همانند مرحلۀ پیشآزمون اجرا شد. دادهها به روش تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدندیافتهها: نتایج نشان داد که هم مداخلۀ تصویرسازی، هم مداخلۀ مشاهدۀ عمل و هم ترکیب این دو مداخله بر بهبود اجرای مهارت هدفگیری- دریافت کودکان تأثیر معناداری دارد (0/05>P). دیگر نتایج نشان داد که ترکیب مداخلههای مشاهدۀ عمل و تصویرسازی از لحاظ آماری سبب اجرای بهتر مهارت هدفگیری- دریافت در شرکت کنندگان شد.نتیجهگیری: براساس نتایج تحقیق حاضر احتمالاً میتوان از ترکیب مداخلههای مشاهدۀ عمل و تصویرسازی جهت بهبود اجرای مهارت هدفگیری و دریافت در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی استفاده کرد.