مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
مرتضی پورآذر؛ فضل الله باقرزاده؛ داود حومنیان شریف ابادی
چکیده
مقدمه: هدف تحقیق حاضر بررسی مداخلات تمرینی با استفاده از رویکرد واقعیت مجازی بر عملکرد حس عمقی مفصل آرنج در کودکان همیپلاژی بود.روش پژوهش: 20 پسر مبتلا به فلجمغزی با دامنۀ سنی7-12 سال بر اساس نمونهگیری در دسترس با مراجعه به مدارس استثنایی شهر تهران انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. دستگاه کینکت ایکس باکس ...
بیشتر
مقدمه: هدف تحقیق حاضر بررسی مداخلات تمرینی با استفاده از رویکرد واقعیت مجازی بر عملکرد حس عمقی مفصل آرنج در کودکان همیپلاژی بود.روش پژوهش: 20 پسر مبتلا به فلجمغزی با دامنۀ سنی7-12 سال بر اساس نمونهگیری در دسترس با مراجعه به مدارس استثنایی شهر تهران انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. دستگاه کینکت ایکس باکس 360 (مایکروسافت، نیویورک، ایالت متحده) بهعنوان ابزار درمانی جهت مداخلات واقعیت مجازی استفاده شد. برای اندازهگیری حس وضعیت مفصل آرنج از دستگاه ژیروسکوپ استفاده شد. گروه تجربی در برنامههای واقعیت مجازی شرکت کردند، اما گروه کنترل برنامههای درمانی سنتی خود را ادامه دادند. از آزمونهای آماری t مستقل و وابسته در سطح P<0.05 با استفاده از نرمافزار اس پی اس اس نسخة 18 استفاده شد.یافتهها: در مرحلة پیشآزمون تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی و کنترل در حس وضعیت مفصل وجود نداشت (t=0.07, df=18, p=0.944). در مرحلة پسآزمون، تمرینات مجازی به نمرات بهتر گروه تجربی منجر شد (t=2.3, df = 18, p=0.03). بر اساس نتایج آزمون t وابسته تمرینات مجازی سبب بهبود معناداری در حس وضعیت مفصل آزمودنیها در گروه تجربی شد (t=4.061, df = 9, p=0.003).نتیجهگیری: از واقعیت مجازی میتوان بهعنوان روش درمانی مناسب در بهبود حس عمقی کودکان فلج مغزی همیپلاژی استفاده کرد. این نوع درمان بهبود معناداری در حس وضعیت مفصل کودکان فلج مغزی همیپلاژی بهدنبال داشت، زیرا به آنها اجازه میداد تا در معرض تجاربی قرار بگیرند که در شرایط معمول برای آنها دشوار یا خطرناک بود.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
معظمه بهرام نژاد؛ منصوره حاج حسینی؛ سیده خدیجه امیریان
چکیده
مقدمه: مسئولیتپذیری و داشتن رفتار مسئولانه هدف بسیاری از معلمان است که تلاش میکنند دانشآموزان به این امر مهم دست یابند تا در آینده شاهد دانشآموزان مسئولیتپذیر باشند. با توجه به اهمیت این مسئله بهویژه در حوزة تربیت بدنی، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی پرسشنامة مسئولیتپذیری در تربیت بدنی انجام گرفت.روش پژوهش: ابتدا ابزار ...
بیشتر
مقدمه: مسئولیتپذیری و داشتن رفتار مسئولانه هدف بسیاری از معلمان است که تلاش میکنند دانشآموزان به این امر مهم دست یابند تا در آینده شاهد دانشآموزان مسئولیتپذیر باشند. با توجه به اهمیت این مسئله بهویژه در حوزة تربیت بدنی، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی پرسشنامة مسئولیتپذیری در تربیت بدنی انجام گرفت.روش پژوهش: ابتدا ابزار مسئولیتپذیری فردی و اجتماعی دانشآموزان (SRIPES) به زبان فارسی ترجمه شد تا اعتبار و پایایی آن محاسبه و اعتبار سازه گزارش شود. در مرحلة اجرا، توزیع پرسشنامهها در دو مرحله انجام گرفت؛ در مرحلة اول پرسشنامه بهمنظور تحلیل عامل اکتشافی و در مرحلة دوم پرسشنامهها بهمنظور تحلیل عامل تأییدی و روایی همگرا در اختیار دانشآموزان قرار گرفت. در این پژوهش از بین 500 دانشآموز پایة پنجم و ششم دختر و پسر، 400 نفر (250 دختر و 150پسر) از دانشآموزان با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند.یافتهها: «تلاش»، «پیروی از قوانین کلاس» و «خودراهبری (خودمدیریتی)» بیشترین اثر را بر سازة رفتار مسئولانه داشتهاند. پایایی پژوهش نیز 0/7 ارزیابی شد که مطلوب است.نتیجهگیری: در تحلیل عاملی اکتشافی شش عامل شناسایی شد. گویههای (۱,7,13,9) به مؤلفة تلاش، (2،8،14،20) به مؤلفة خودراهبری (خودهدایتی) (3،9،21،25)، به پیروی از قوانین کلاس (4،10،16،22،15)، به احترام گذاشتن به دیگران (5،11،17،23،26) به کمک به دیگران و (6،12،18،24) به همکاری (مشارکت) اشاره دارند. تحلیل عاملی تأییدی نیز این ساختار شش عاملی را تأیید کرد. با استفاده از این ابزار میتوان مسئولیتپذیری را در دانشآموزان دختر و پسر بررسی کرد.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
کوثر اسماعیلی؛ ابراهیم محمدعلی نسب فیروزجاه؛ مرتضی همایون نیا فیروزجاه؛ هیدر هاور
چکیده
مقدمه: افتادن یکی از مسائل جدی دوران سالمندی است که در نتیجۀ عوامل بسیاری رخ میدهد. هدف از تحقیق حاضر، مقایسۀ تعادل ایستا و پویا، سرعت راه رفتن، انحنای ستون فقرات و ثبات مرکزی سالمندان با و بدون سابقۀ افتادن بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات علی ـ مقایسهای بود. 60 نفر از زنان سالمند با دامنۀ سنی 60 تا 70 سال تبریز بهصورت داوطلبانه ...
بیشتر
مقدمه: افتادن یکی از مسائل جدی دوران سالمندی است که در نتیجۀ عوامل بسیاری رخ میدهد. هدف از تحقیق حاضر، مقایسۀ تعادل ایستا و پویا، سرعت راه رفتن، انحنای ستون فقرات و ثبات مرکزی سالمندان با و بدون سابقۀ افتادن بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات علی ـ مقایسهای بود. 60 نفر از زنان سالمند با دامنۀ سنی 60 تا 70 سال تبریز بهصورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. آزمودنیها به دو گروه با و بدون سابقۀ افتادن تقسیم شدند. سابقۀ زمین خوردن داوطلبان توسط پرسشنامۀ سابقۀ افتادن سنجیده شد. تعادل ایستا و پویا بهترتیب با آزمونهای شارپند رومبرگ و زمان برخاستن و راه رفتن زماندار ارزیابی شد. سرعت راه رفتن با آزمون 10 متر راه رفتن، ثبات مرکزی با آزمون مکگیل و انحنای ستون فقرات با خط کش منعطف ارزیابی شد. برای مقایسۀ میانگین متغیرها در دو گروه از آزمون آماری تی مستقل استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که بین شاخصهای تعادل ایستا و پویا، انحنای ستون فقرات کمری، سرعت راه رفتن و ثبات مرکزی در سالمندان با و بدون سابقۀ افتادن تفاوت معناداری وجود داشت. اما بین شاخص انحنای ستون فقرات پشتی در سالمندان با و بدون سابقۀ افتادن تفاوت معناداری وجود نداشت.نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، توسعه و بهبود شاخصهای تعادل، سرعت راه رفتن و ثبات مرکزی در افراد با سابقۀ افتادن ضروری بهنظر میرسد.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
فاطمه زمانی؛ محمدتقی اقدسی؛ زهرا فتحی رضائی
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی سبک یادگیری و هوش هیجانی دانش آموزان در یادگیری مهارت پنجه به روش مشارکتی انجام شد.روش پژوهش: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی است که ۴۸ دانش آموز دختر مقطع متوسطه اول،بصورت در دسترس انتخاب شدند و دریکی از چهار گروه: سبک یادگیری واگرا با هوش هیجانی پایین/بالا و سبک یادگیری همگرا ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی سبک یادگیری و هوش هیجانی دانش آموزان در یادگیری مهارت پنجه به روش مشارکتی انجام شد.روش پژوهش: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی است که ۴۸ دانش آموز دختر مقطع متوسطه اول،بصورت در دسترس انتخاب شدند و دریکی از چهار گروه: سبک یادگیری واگرا با هوش هیجانی پایین/بالا و سبک یادگیری همگرا با هوش هیجانی پایین/بالا قرار گرفتند. آزمودنیها پس از پیش آزمون و گذراندن دوره در محیط آموزشی با بکارگیری الگوی یادگیری مشارکتی، در آزمون یادداری فوری،یادداری و انتقال شرکت کردند. ابزار اندازه گیری پرسشنامههای سبکهای یادگیری کلب، هوش هیجانی گلمن و آزمون والیبال فرنچ – کوپر بود. در تجزیه و تحلیل دادهها در قسمت آمار توصیفی،میانگین و انحراف استاندارد و در قسمت آمار استنباطی از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و مرکب (4×4) درسطح معناداری 0/05 استفاده شد.یافتهها: یافته ها حاکی از آن است که بین میزان یادداری فوری،یادداری و انتقال مهارت پنجه والیبال به روش مشارکتی در افراد دارای سبک یادگیری همگرا و واگرا با هوش هیجانی بالا و پایین تفاوت معناداری وجود دارد؛طوری که در مراحل یادداری فوری، یادداری و انتقال گروه دارای سبک یادگیری واگرا با هوش هیجانی بالا، بالاترین و گروه دارای سبک یادگیری همگرا با هوش هیجانی پایین، پایینترین امتیاز را کسب کردند.نتیجه گیری: توجه به نقش سبکهای یادگیری و هوش هیجانی دانش آموزان در آموزش مهارت پنجه اهمیت دارد. بهعلاوه بنظر می رسد الگوی یادگیری مشارکتی روش مناسبی برای استفاده در ساعات ورزش محسوب می گردد.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
امینه اسلامی زاد؛ زهرا انتظاری خراسانی
چکیده
مقدمه: شناسایی چارچوبهای نظری و مؤلفههای مداخلاتی در جوامع محروم از نظر اقتصادی- اجتماعی بهمنظور ارتقای سطح عملکرد آنها در جنبههای مختلف رشدی میتواند مؤثر باشد؛ بنابراین نیاز به بررسی ادبیات جدیدتر که اثربخشی مداخلات را گزارش میکنند، برای افرادی که در مناطق محروم اقتصادی-اجتماعی زندگی میکنند، وجود دارد. هدف از پژوهش ...
بیشتر
مقدمه: شناسایی چارچوبهای نظری و مؤلفههای مداخلاتی در جوامع محروم از نظر اقتصادی- اجتماعی بهمنظور ارتقای سطح عملکرد آنها در جنبههای مختلف رشدی میتواند مؤثر باشد؛ بنابراین نیاز به بررسی ادبیات جدیدتر که اثربخشی مداخلات را گزارش میکنند، برای افرادی که در مناطق محروم اقتصادی-اجتماعی زندگی میکنند، وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش آموزش مبتنی بر بازی برای فهمیدن بر مهارتهای حرکتی بنیادی و کارکردهای اجرایی کودکان دارای محرومیت اقتصادی بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی و از نظر هدف کاربردی با طرح پیشآزمون- پسآزمون بود. بدینمنظور 30 نفر از کودکان 7-9 سال مناطق محروم شهرستان کهنوج بهطور تصادفی به دو گروه رویکرد غیرخطی (آموزش مبتنی بر بازی برای فهمیدن ) و خطی تقسیم شدند و به مدت هشت هفته تحت آموزش قرار گرفتند. پیش و پس از هشت هفته نمرات آزمون رشد حرکتی درشت-2 و پرسشنامة کارکردهای اجرایی جمعآوری شد.یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که روش آموزش مبتنی بر بازی برای فهمیدن تأثیر بیشتری بر خرده مقیاسهای مهارتهای حرکتی پایه و کارکردهای اجرایی کودکان کمتوان اقتصادی نسبت به رویکرد خطی دارد (0/05≥P).نتیجهگیری: درگیر شدن در فعالیتهای شناختی در روش آموزش مبتنی بر بازی برای فهمیدن موجب بهبود مهارتهای حرکتی و کارکردهای اجرایی میشود.
مقاله پژوهشی Released under CC BY-NC 4.0 license I Open Access I
سمیرا افضلی؛ کیوان ملانوروزی
چکیده
مقدمه: مداخلات ذهن آگاهی و تصویر سازی به عنوان شکلی از اموزش های ذهنی اثر فزاینده ای بر عملکرد روانی و ورزشی ورزشکاران دارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تاثیر تمرینات ذهن آگاهی و تصویرسازی پتلپ بر اضطراب حالتی رقابتی و عملکرد ورزشکاران سوارکاری رشته پرش انجام گرفت. روش پژوهش: در این پژوهش نیمهتجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون با ...
بیشتر
مقدمه: مداخلات ذهن آگاهی و تصویر سازی به عنوان شکلی از اموزش های ذهنی اثر فزاینده ای بر عملکرد روانی و ورزشی ورزشکاران دارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تاثیر تمرینات ذهن آگاهی و تصویرسازی پتلپ بر اضطراب حالتی رقابتی و عملکرد ورزشکاران سوارکاری رشته پرش انجام گرفت. روش پژوهش: در این پژوهش نیمهتجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت، از بین کلیه ورزشکاران سوارکاری در رشته پرش در استانهای همدان و زنجان، به صورت در دسترس 30 سوارکار بزرگسال حرفهای (دامنه سنی 22 تا 40 سال) برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه تصویرسازی ذهنی، تمرین ذهنآگاهی و کنترل قرار گرفتند. در مراحل پیشآزمون و پسآزمون شرکتکنندگان در ابتدا به تکمیل نسخه فارسی سیاهه اضطراب حالتی رقابتی-2 پرداختند، سپس عملکرد پرش شرکتکنندگان در مسابقهای شبیهسازی شده توسط هیات داوران اندازهگیری شد. مرحله مداخله در 6 هفته انجام گرفت که گروههای تمرینی به مداخلات مورد نظر پرداختند. دادهها با استفاده از آزمونهای تی وابسته، تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) و چند متغیره (مانکوا) تحلیل شد.نتایج تحقیق نشان داد که آموزش ذهنآگاهی بر عملکرد ورزشی (P=0.025)، اضطراب جسمانی (P=0.030)، اضطراب شناختی(P=0.015) و اعتماد به نفس (P=0.0001) تاثیر معناداری دارد. هم چنین اموزش تصویر سازی بر عملکرد ورزشی(P=0.039)، اضطراب جسمانی(P=0.016)، اضطراب شناختی(P=0.033) و اعتماد به نفس(P=0.033) تاثیر معناداری دارد. دیگر نتایج حاکی از عدم وجود تفاوت معنادار بین اثر اموزش ذهناگاهی و تصویرسازی ذهنی در اضطراب، اعتماد به نفس و عملکرد ورزشکاران سوارکاری در رشته پرش بود (P<0.05).